🌷شهید نظرزاده 🌷
📽کلیپ #خودِ شهید👣صدر زاده👣 معرفی کردن خودشون.... چیشد که رفتن.... ثبت نام کردنشون.... چرا ایران اج
5⃣5⃣2⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
#شهید_مصطفی_صدرزاده❤️🕊
🌷 #مصطفی هیچ وقت به این فکر نمیکرد که💭 مثلا اگر در فلان محله کار #فرهنگی کند ممکن است بازدهی خوبی نداشته باشد.
🌷مصطفی محلهای پرت و دورافتاده را در #کهنز شهریار برای کار فرهنگی انتخاب کرده بود. وقتی در جمع خانمها یا در جمعهای خانوادگی این موضوع را مطرح میکردم، همه تعجب😦 میکردند
🌷و میگفتند آنجا که واقعا امیدی به نتیجه گیری نیست! 🚫حتی میگفتند کسی از بچههای آن محل #انتظاری ندارد.
🌷دو سال و نیم بود که مصطفی حضور #فیزیکی کمتری در آن منطقه داشت. در این مدت وقتی مادران آن بچهها را میدیدم ,از کارهای مصطفی #تشکر میکردند و میگفتند که ممنونِ زحمات او هستند☺️.
🌷میگفتند :اگر او نبود، معلوم نبود که آینده بچههای محل چه میشد📛. میگفتند مدیون آقا مصطفی هستند که بچههایشان را# بسیجی کرده است.
🌷وقتی این حرفها را به مصطفی منتقل میکردم #ناراحت میشد و میگفت که همه اینها #کار_خدا بوده است.
🌷میگفت: اگر خدا میخواست میتوانست حرفها و کارهایش را #بیاثر کند. دیدگاه او به کار فرهنگی اینطور بود.👌
🎤راوی 🌿همسر شهید مدافع حرم
#شهید_مصطفی_صدرزاده
شادی روحش #صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
آقا محسن چ زیبا گفتی که جوری زندگی کنیم که #خدا عاشقمون بشه اگه خدا عاشقمون بشه خوب ما رو خریداری
2⃣4⃣0⃣1⃣ #خاطرات_شهدا🌷
#برشی_از_کتاب_سربلند🚩
🌷عملیات سختی را پشت سر گذاشتیم. محسن و گروهشان آن شب #کولاک کردند. اکثر شلیک هایشان به هدف خورد. حاج قاسم برای آن شب تعبیر ((لیلة الفتوح)) را به کار برد.
🌷وقتی از خط برگشتیم بچه های نیشابور روی دست گرفتندمان. میان این خوشحالی و بالاپریدن ها محسن گوشه ای ایستاده بود و #تسبیح می چرخاند. صدایش زدم:(( مرد حسابی! همه با دمشون گردو می شکنن تو چرا #هیچ_حسی نداری؟!))
🌷بی تفاوت گفت:(( من کاری نکردم که بخوام ذوق کنم! همه ی این ها #کار_خدا بود؛ من دارم #شکرش رو به جا میارم که ما رو قابل دونست به دست ما انجام بشه.))
🌷روز بعد از طرف سردار عراقی مقداری #لیر به ما هدیه دادند. محسن قبول نمی کرد. می گفت من به خاطر #پول نیامده ام اینجا. گفتم: اولا این هدیهست؛ ثانیا مگه چقدره؟
🌷پیشنهاد دادم مقداری اش را بیندازد داخل #ضریح حضرت زینب(س) و با بقیه اش هم برای همسرش #سوغات بخرد. به خیال خام خودم رامش کردم. هنگام برگشت بعد از زیارت حرم حضرت زینب(س) از بازار زیاد خرید نکرد.
🌷پرسیدم:مگه #قرار نشد با اون هدیه سوغات بخری؟!
-رفت همون جایی که باید می رفت!
همه رو انداخته بود تو ضریح
لینک خرید کتاب سربلند:
https://forush.co/76/335692/
#شهید_محسن_حججی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh