🌷شهید نظرزاده 🌷
.
🎋🎋 #روایت_گری
#اینجا_بهشت_خوب_خداست…
🔺گفت : میری جبهه #مامان جون . کی می آیی ؟
🔻گفت : #انشاءالله شب عروسی دختر خاله میام .
🔺گفت : دختر خاله که ۱۶ سالشه . کو تا عروسیش ⁉️
♦️رفت جبهه ، دقیقاً ۱۱ سال بعد ، شب عروسی دختر خاله ۲۶ سال شده
استخوانهای مفقودش اومد⚰.
اینا #رسیدند .
نرسیده بودند که نمیرفتند🕊
👈اینجا هوایی که میچرخه به #اذن_شهیدا میچرخه .
👈اینجا به خدا حساب کتاب داره ویه عده رو دارن تو این #بهشت خوب خدا 🌺🍃تربیت میکنن .
♨️فقط مواظب باشید ! الان آوردنت توبهشت
فقط به درخت ممنوعه نزدیک نشی ⛔️.
بیرون می اندازنت !
این هم به شما بگم :
همتون قرار نبود بیایید .😧
خیلیها قرار نبود بیان ولی الان اومدن 😍.
خیلیها هم قرار بود بیان اما دَم آمدن
#نیومدن😞
چون #دعوت نشده بودند .
🎤روایتگر #حاج_حسین_یکتا
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
✨بیهوده نگردید به #تکرار در این شهر... ✨او طرز نگاهش به خدا #شعبه ندارد
8⃣3⃣5⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠ویزای اربعین
🔰صبح #یکشنبه بود قراربود شب ساعت8 حرکت کنیم ؛ 9 صبح بود هنوز #گذرنامه نداشتم ویزاکه هیچی 😢
🔰جلوی در اداره #گذرنامه بودم ،حسین زنگ زد📞،سلام داداش خوبی
_نوکرم توخوبی؟
+گرفتی گذرنامه رو ازصبح استرس تو رو دارم😔
🔰داداش گفتن بیام اداره گذرنامه ، اونجاس
+باشه داداش گرفتی بهم بگو #انشاءالله ردیف میشه،باشه چشم.قطع کرد رفتم تو خیلی شلوغ بود👥👥 پرسیدم گفتن کلا صادر نشده ❌باید بشینی شانست بزنه امشب🌙 بدن وگرنه فردا...
🔰بابغض😢 زنگ زدم حسین📞
بهش گفتم نمیشه من بیام #قسمت_نشد شمابرید.حسین گفت: این چه حرفیه ماقرارگذاشتیم #باهم بریم توکل داشته باش درست میشه👌 اگه نشد فردا صبح میریم.گفتم نه برنامه هاتون خراب میشه
🔰گفت نه نهایتش بچه ها روراهی میکنیم من وتو با اتوبوس🚎 میریم
دلمو گرم کرد❤️ داخل جا نبود بشینم ایستاده بودم
🔰ساعت شد ۶ عصر #حسین پیام داد چه خبر گفتم داداش هنوز ندادن هربیست دقیقه ⌚️اسم ۱۰ نفرمیخونن تحویل میدن گفت باشه داداش تااینجا اومدی بقیشم #ارباب ردیف میکنه
گفتم دارم ازاسترس😥 میمیرم
🔰گفت ی ذکر بهت میگم هربار گیرکردی بگو من خیلی قبول دارم✅ گره کارمنم همین باز کرد( اخه خودشم به سختی اجازه خروج گرفت)
گفتم باشه داداش بگو
گفت تسبیح داری📿 گفتم اره
🔰گفت بگو #الهی_به_رقیه(س) حتما سه ساله ارباب نظر میکنه منتظرتم😊
قطع کردم چشممو بستم😌 شروع کردم
الهی به رقیه س الهی به رقیه س...
10 تانگفتم که یهو گفت این 5 نفر اخرین لیسته📜 بقیش فردا توجه نکردم همینجور ذکر گفتم که یهو #اسممو خوندن😍
🔰بغضم ترکید باگریه😭 گرفتم رفتم سمت خونه حاضر بشم؛وقتی #حسین رو دیدم گفتم درست شد
اشک توچشمش حلقه زد😭 گفت #الهی_به_رقیه (س)
#هنیئا_لك_الشهادة
#رفاقت_خوبه_با_رفیقای_امام_حسینی
#شهید_حسین_معز_غلامی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
3⃣0⃣1⃣ به یاد #شهید_ابوالفضل_راه_چمنی🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
3⃣7⃣5⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔹یه شب🌒 تو منطقه دیدم #ابوالفضل ناراحته و انگار از بیماری رنج می بره😣 و معلوم بود #کمردرد داره . بهش که رسیدم گفتم چیه برادر ، چی شده ⁉️
🔸گفت: چیز خاصی نیست #انشاءالله خوب میشه و گفت فقط ناراحتم از این که از رسیدگی به کارهای بچه ها و عملیات جا بمونم😔 امیدوارم سریعتر #خوب بشم.
🔹خلاصه شروع کردم به #ماساژ کمرش و می دونستم این کمردرد همینطوری نیست⭕️ 2_3 ساعت⌚️ قبل خوب خوب بود .خیلی باهاش کلنجار رفتم که چی شده. بالاخره قفل زبانش شکسته شد
🔸گفت: یه مکان از خط احتیاج مبرمی به #مهمات داشت 💣که بعلت خطر زیاد کسی حاضر نشد❌ مهمات به جلو ببره که باعث شد خودم به #تنهایی چندین جعبه مهمات سنگین رو زیر تیر و ترکش 💥به سختی ببرم همین باعث کمر دردم شده.
🔹با خودم گفتم هنوزم #شهیدهمت پیدا میشه😍. خودش فرمانده گردانه و جعبه مهمات📦 می بره. 👌
#شهید_ابوالفضل_راه_چمنی
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#چاےعراقے🍃 ازنجـف تاڪربلا دیدم خـدا موڪِب زده♥️●° جبرئیل دیوانہ وار چاےعراقـےمیـدَهـد🌱●° #اربعین
♦️از یه بنده خدایی پرسیدم ان شاءالله اگه بخوام #اربعین_برم_کربلا باید چه کارهای اداری رو انجام بدم⁉️
⚜گفت: اول میری پاسپورتت رو از #حضرت_رضا(ع) میگیری😊
⚜بعد میدی به #حضرت_معصومه(علیها السلام) پاراف میکنه
⚜بعد ميدي به #حضرت_عباس (عليه السلام) امضاء✍ ميكنه
⚜بعد از اون میبری دبیرخونه #حضرت_زینب(س) ثبت📝 میکنه
⚜وآخرین مرحله ممهور به مهر #حضرت_زهرا(س) میشه و تمام✋ . . .
♦️گفتم راهی نداره که زودتر انجام بشه⁉️
⚜گفت: چرا یه راه وجود داره اونم اینه که ...
⚜بری در خونه #حضرت_رقیه (سلام الله عليها) رو بزني و با ايشون صحبت كنی💔....
🍂گر دخترکی پیش #پدر ناز کند
🍂گره ی #کربُبلای همه را باز کند✅
#اللهم_ارزقنا_زیاره_کربلا
#بحق_رقیه_بنت_الحسین(سلام الله علیها)
#انشاءالله
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
♦️التماس دعا میگیم
⇜به اون کسایی که
یواش یواش دارن ساکشونو جمع مکنن💼 تا پیاده برن #پابـوس_آقا
یه زمانی کسی میرفت #کربلا خیلی تو چشم بود⚡️ولی الان کسایی که #جاموندن بیشتر تو چشمن😔
#یاابـــــاعبـــــدالله ( علیه السلام )
⇜پایم که جا مانده ،دلـــ❤️ــم را میفرستم به زیارت #ارباب
🌾انگار که قسمت نیست ؛چشمانم کربلایی شوند؛امسال هم دلـــــم راهی کربلا میشود😭😭 .
🍂درآن زمین که پناه تمام عـالم بود
🍂فقط برای من #روسیاه جا کم بود❗️
♨️ای کسانیکه به زیارت مولایمان شرفیاب می شوید ؛از قول #جاماندگان اربعین به مـــــولایمان بگویید :
⇜ای آقایی که قوانین عبور را در مرزها
به هم میزنی !وقانون عاشـقی راحاکم میکنی
♨️کنار #پل_صراط منتظر کرمت می مانیم،تا بیایی قوانین عبور را کنار بزنی و #عاشقانت را بی حساب عبور بدهی ...
#انشاءالله
💠ازهمه دوستانی که #زائرکــــربلا هستن #الـــــتماس_دعـــــا داریم🙏 ...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
✍ادمین نوشت
سلام خدمت همراهان گرامی کانال🌺
♨️دوستان بنده یه مدتی توفیق نخواهم داشت در خدمتتون باشم. #انشاءالله ادمین های دیگه کانال روزی پنج؛ شش پست قرار می دهند📲
⭕️از چهارشنبه شب با توجه به تقارن
⇜ایام #فاطمیه
⇜و شهادت #شهیدابراهیم_هادی
و یارانش در کانال کمیل
به جای رمان اینک شوکران
#راز_کانال_کمیل را که به شرح جانسوز شهادت🌷 اعضای گردان کمیل و توسلاتشان به #حضرت_زهرا می پردازد، ان شاءالله در کانال می گذاریم✅
👈همچنان کانال #شهید_نظرزاده را همراهی بفرمایید
❣محتاج دعای خیر شما خوبان هستم❣
#التماس_دعای_شهادت
#یا_علی✋
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃🌸🍃🌺 ۱۶ اردیبهشت ۹۵ 😔 گرامی می داریم یاد شهدای کربلای #خانطومان را که در چنین روزی، فدایی عمه ساد
#عاشقانه_شهدا🕊💞
🍃°•| مراسم #عروسی ما، به خواست خودمان نیمه شعبان در#مسجد🕌 برگزار شد و#من حجاب کامل داشتم.
🍃°•| جالب است برایتان #بگویم وقتی #فیلمبردار 🎥آمد داخل از من پرسید چه آرزویی داری❓
🍃°•| می دانستم #رضا دوست دارد #شهید شود چون بارها گفته بود، من هم در جواب فیلمبردار🎥 گفتم: #انشاءالله عاقبت ما ختم به#شهادت شود.
🍃°•| من #رضا را خیلی دوست داشتم، فکر می کنم عشـــ❤️ـــــــق ما خیلی خاص بود. بعد از رضا پرسید: شما چه آرزویی دارید❓
گفت: همین که خانم گفت.🍃
#شهید_رضا_حاجی_زاده🌷
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh