eitaa logo
مدافعان حرم 🇮🇷
32.4هزار دنبال‌کننده
31.9هزار عکس
13.4هزار ویدیو
301 فایل
اینجا قراره که فقط از شهدا درس زندگی بگیریم♥ مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن💌 تاسیس 16اسفند96 ارتباط👇 @Soleimaniam5 https://gkite.ir/es/9987697 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2294677581C1095782f6c عنایات شهدا👇 https://eitaa.com/shahiidaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
4_6051085127327418828.mp3
17.14M
🎧کتاب صوتی 💞بر اساس زندگی شهید ابراهیم هادی این قسمت: ورزش باستانی ✅لطفا نظرات خود را درباره‌ی این کتاب صوتی به آیدی تولید کننده ی پادکست ها ارسال نمایید.👇 @Al_Am_Ho @Modafeaneharaam
CQACAgQAAx0CUyYOlAACCLxf33bqwsqauvzS0yKrMaYuQnyW-QACSggAAn1t8VKVjUCgz7XcOB4E.mp3
17.53M
🎧کتاب صوتی 💞بر اساس زندگی شهید ابراهیم هادی این قسمت: ورزش باستانی ✅لطفا نظرات خود را درباره‌ی این کتاب صوتی به آیدی تولید کننده ی پادکست ها ارسال نمایید.👇 @Al_Am_Ho @Modafeaneharaam
CQACAgQAAx0CUyYOlAACCh9f8cpHRZnu5x2rLWPHO-QK4AYGMwACmAYAAhq_iFPAU0CyiEmw3B4E.mp3
10.4M
#بشنوید #قسمت_هفتم 🎧کتاب صوتی #سلام_بر_ابراهیم 💞بر اساس زندگی شهید ابراهیم هادی این قسمت: والیبال تک نفره @Modafeaneharaam
CQACAgQAAx0CUyYOlAACCjNf8srpZ6cNTa5XLERUFsJCmrRScQACmQYAAhq_iFOz8Ni3VokOox4E.mp3
14.71M
#بشنوید #قسمت_هشتم 🎧کتاب صوتی #سلام_بر_ابراهیم 💞بر اساس زندگی شهید ابراهیم هادی این قسمت: شرط بندی @Modafeaneharaam
CQACAgQAAx0CUyYOlAACCptf9vesrYla5aB1B6DvM3-QBj7R1wACLwgAAl2pqVMgBhoFZC9ToR4E.mp3
13.93M
#بشنوید #قسمت_نهم 🎧کتاب صوتی #سلام_بر_ابراهیم 💞بر اساس زندگی شهید ابراهیم هادی این قسمت: کشتی @Modafeaneharaam
CQACAgQAAx0CUyYOlAACCtdf-aikor9FnQVX5WAXe_o5AlO4gwACbQgAAl2pqVNrXEPsi6S5ph4E.mp3
10.38M
#بشنوید #قسمت_دهم 🎧کتاب صوتی #سلام_بر_ابراهیم 💞بر اساس زندگی شهید ابراهیم هادی این قسمت: قهرمان @Modafeaneharaam
CQACAgQAAx0CUyYOlAACDAtgCqHwCfPQsRIUU3GcnhuPQOG1qAAC0wgAAqm0KVAk9zbG7fueKh4E.mp3
14.65M
#بشنوید #قسمت_یازدهم 🎧کتاب صوتی #سلام_بر_ابراهیم 💞بر اساس زندگی شهید ابراهیم هادی این قسمت: قهرمان @Modafeaneharaam
5.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لم یشکر المخلوق ... ولم یشکر الخالق سلام بر ابراهیم درود بر ملت ایران و سپاس از همه بزرگانی که سید را یاری کردند .. و قل جا الحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقا @Modafeaneharaam
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄ 🍽 جلسه فرماندهان بود. بعد از شام هر چه به ابراهیم گفتند که بیا و برایشون دعای توسل بخوان قبول نکرد، او با ناراحتی می‌گفت: من دعای خودم را خواندم! 👥 جلسه به پایان رسید و همه آماده بازگشت به محل قرارگاه و لشکر ها شدند. حاج حسین می‌گفت: وقتی سوار ماشین شدیم و حرکت کردیم، یک بسته را به ابراهیم دادم و گفتم: برایت نان و کباب آوردم! 💢 ابراهیم همین طور که پشت فرمان نشسته بود، نان و کباب را از من گرفت و با دست دیگر از شیشه ماشین به بیرون پرت کرد! بعد هم گفت: من با بسیجی ها نان و سیب زمینی خوردم. بگذار این غذا را حیوانات بیابان بخورند. ⚡چیزی نگفتم، ابراهیم چند لحظه بعد گفت: تمام ما بسیجی هستیم، وای به روزی که غذای بسیجی و فرمانده تفاوت داشته باشد، آن موقع کار مشکل می شود. @Modafeaneharaam
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄ ☘ ابراهیم می گفت: مطمئن باش هر کس با  (علیه السلام)  رفیق شود تغییر می کند. @Modafeaneharaam
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄ 🔹 سال اول جنگ بود به مرخصی آمده بودیم. با به سمت میدان خراسان در حرکت بودیم. ابراهیم عقب موتور نشسته بود. از خیابانی رد شدیم. ابراهیم یک دفعه گفت: امیر وایسا! با تعجب گفتم: چی شده؟! گفت: هیچی، اگر وقت داری بریم دیدن یه بنده خدا!‌ من هم گفتم: باشه، کار خاصی ندارم. 🔹با ابراهیم داخل یک خانه رفتیم. وارد اتاق شدیم. چند نفری نشسته بودند. پیرمردی با عبای مشکی و کلاهی کوچک بر سر بالای مجلس بود. به همراه ابراهیم سلام کردیم و در گوشه اتاق نشستیم.. ایشان رو کرد به ما و با چهره‌ای خندان گفت: آقا ابراهیم راه گم کردی، چه عجب این طرف ‌ها! 🔹ابراهیم گفت: شرمنده حاج آقا، وقت نمی‌کنیم خدمت برسیم. وقتی اتاق خالی شد رو کرد به ابراهیم و با لحنی متواضعانه گفت: آقا ابراهیم ما رو یه کم نصیحت کن! 🔸ابراهیم از خجالت سرخ شده بود. سرش را بلند کرد و گفت: حاج آقا تو رو خدا ما رو شرمنده نکنید. خواهش می‌کنم این طوری حرف نزنید 🔹بین راه گفتم: ابراهیم جون، تو هم به این بابا یه کم نصیحت می‌کردی. دیگه سرخ و زرد شدن نداره!‌ با عصبانیت پرید توی حرفم و گفت: چی می‌گی امیر جون، تو اصلاً این آقا رو شناختی!؟ گفتم: نه، جواب داد: این آقا یکی از اولیای خداست. اما خیلی‌ها نمی‌دانند. ایشون حاج میرزا اسماعیل دولابی بودند. @Modafeaneharaam
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄ 🔹با ورود امام خمینی (ره) به ایران ابراهیم به بچه‌ها می گفت: صاحب این انقلاب آمد، ما دیگر مطیع ایشونیم. هر چی امام بگه همون اجرا می شه. 🔸 از آن روز به بعد ابراهیم دیگر خواب و خوراک نداشت. در ايام دهه فجر چند روزی بود كه هيچ كس از ابراهيم خبری نداشت تا اين كه روز بيستم بهمن دوباره او را ديدم. بلافاصله پرسيدم : كجائی ابرام جون؟ مادرت خيلی نگرانه! مكثی كرد و گفت: توی اين چند روز من و چند نفر ديگه تلاش می كرديم تا مشخصات شهدائی رو كه گمنام بودن پيداكنيم. چون كسی نبود به وضعيت شهدا، توی پزشكی قانونی رسيدگی كنه... @Modafeaneharaam