eitaa logo
نگاره‌هاے امیرعباس
323 دنبال‌کننده
1هزار عکس
1.1هزار ویدیو
12 فایل
من نه شاعرم، نه فیلسوف؛ فقط مسافری هستم با چمدانی پر از سؤال... و اینجا، ایستگاهِ به اشتراک گذاشتنِ "حیرت"های من است. "در این دنیای پر زرق و برق، ما محکوم به راستگوی هستیم!" @Amirabbas_norozi✍️
مشاهده در ایتا
دانلود
_سلمان حواسش به داخل سپاهش زیاد بود... در ایوان مدائن بعد از فتح تفسیر میگفت
‌ او برنامه های عبادی به سپاهش می‌داد...
‌ 🔺️در جنگ طائف، محاصره خیلی طول کشیده بود... سلمان، پیشنهاد ساخت منجنیق را داد.
‌ 🔺️جنگ خندق، پیشنهاد حفرخندق را داد پ.ن: معلوم نبود اگر این کار انجام نمیشد، سرنوشت مسلمانان چه بود...
‌ _ خلیفه دوم سلمان را به پیشنهاد امام علی(علیه‌السلام) حاکم مدائن کرد. _ سلمان با مردم مدائن همزبان بود. _ سلمان با یک الاغ و کمی نان وارد شهر شد، مردم همه لب دروازه منتظر سپاه سلمان بود... _ او مسجد را مرکز همه کار ها قرار داد... ...
... _ خلیفه دوم از ساده زیستی سلمان ناراحت شد... _ سلمان نامه ای نوشت به خلیفه دوم، خواندنی است (متن نامه)
_ سلمان فراموش نکرد «عبد» است، اما، عبد خدا.
_ بر اساس داده ها: سلمان بر قلب ها حکومت می‌کرد، نه بر جمجمه‌ها... پ.ن: او خادمش را وقتی می‌فرستاد بیرون، کارهای خادم رو انجام میداد...
_ مرگ برای مردان حق، آغاز دفتر است _ رسول خدا به سلمان گفته بود تو در هنگام اجلت با مردگان گفت و گو میکنی. با تابوتی به قبرستان رفت و رو به قبله با اموات حرف می‌زد...!
_ علامه مجلسی نقل می‌کنند که: روح یکی از مردگان با سلمان صحبت کرد، که خود ماجرای مفصل دارد....
حال سلمان در بستر مرگ است... دارد گریه می‌کند! وقتی از اون می‌پرسند دلیلش را میگوید: رسول خدا به من فرمود باید ره توشه شما همچون بک مسافر از دنیا باشد، در حالی که این همه وسایل پیرامون من است... (در کنارش فقط یک کاسه و آفتابه بود) _ آخرین نصیحت سلمان در بسترمرگ: «در هر کاری که میکنی خدا را یاد آور...»
_ آخرین حرف های سلمان فارسی: + مشک برای من بیاورید، مخلوقاتی نزد من می‌آیند که غذا نمی خورند ولی بوی خوش را دوست دارند. + چه کسی شما را غسل میدهد؟! همان کسی که پیامبر را غسل داد _ امام علی و چند تن دیگر برای غسل سلمان آمدند... (واقعا چی بهتر از این) _ امام علی این جمله را فرمودند: سلمان هنگامی که به حضور پیامبر رسیدی به او بگو مه با من چه کردند؟... امام علی بر کفن سلمان نوشتند: بدون ره توشه ای از نیکی ها و قلب سلیم، به درگاه خدای کریم وارد شدم. و اگر قرار باشد که آدمی به محضر شخص بزرگواری وارد شود، برداشتن توشه راه، زشت ترین چیزهاست. 🔺️پایان