فردید:
سعادت حقیقی انسان در "#وقت" پیدا کردن است . انسان غربی لذت و اپیکوریسم را و ارضاء نفس را بعنوان خوشبختی تلقی میکند و حال آنکه حتی ارسطو هنوز به این مرتبه نرسیده است. بنده شخصا آنچه را که "#بودا" گفته است و بعضی ها گفته اند و من در اینجا گفته های آنها را تکرار نمیکنم می پسندم، #لذت اصالت ندارد و اصالت دادن به لذت بدبختی است.
فردید:
بشر امروز "#هدف_زده" است . چطور شده که در تمام ممالک اسلامی "#غرض" و "مقصد عالی" و الفاظ مترادف به "#هدف" تبدیل شده است؟ این #حوالت_تاریخی است.
فردید:
متاسفانه خدا از دنیای امروز رفته است و انسان خیال میکند که جای خدا را گرفته است. او به #لذت اصالت میدهد باید در این موارد به حرفهای گذشتگان دقت کرد:" خور و خواب و خشم و شهوت شغب است و جهل و ظلمت" "حیوان خبر ندارد ز جهان آدمیت". این جهان آدمیت ، دم هائیست که در آن انسان "بهجت" پیدا میکند و در این "مرتبه" فلسفه ها کمتر مطرح میشوند.
فردید:
ذات #علم اساسا #بوالفضولی است ، هیچ عالمی وجود ندارد که بوالفضولی فلسفی نکند و چون چنین کرد، از حد خود گذشته است و ذات علوم جدید در همین از حد خود گذشتن است.
فردید:
بزرگترین انحطاط #غرب این است که در قرن ۱۹ دل انسان و فتوای باطن انسان را تابع احکام علمی قرار میدهد. بشر "#حضوری" دارد و "#حصولی" .
#علم_حضوری حسابش جداست.
مادری که خود را فدای فرزندش میکند لازم نیست که #علم_حصولی داشته باشد .
او با علم حضوری و با ذوق "#حضور" است که "بهجت" پیدا میکند. "علم بوالفضول" قرن نوزده به اینطرف، همه چیز را میخواهد تابع #علم قرار دهد.
جوانی از آمریکا برگشته بود میگفت من میروم در لابراتوارم برای شما فرمول عشق را پیدا میکنم . این در دوره انحطاط و بیماری غرب است.
فردید :
یک گرفتاری ما امروزه این است که میخواهیم خیلی زود نتیجه بگیریم و برنامه ریزی کنیم ، اینها بجای خود درست ولی کسانی را هم باید بگذارید که خودشان فکر کنند و لاطایل بگویند. مثل شاعران:
قصر فردوس به پاداش عمل می بخشند
ما که رندیم و گدا دیر مغان ما را بس
حافظ خام طمع شرمی از این قصه بدار
عملت چیست که مزد دو جهان میخواهیم
ابیات #حافظ تعلق به پریروز و پس فردای جهان دارد.