اخلاقی بودن درنزد حافظ در وصف کسانی است نتوانسته اند در عالم مهر و وفا و در فراسوی نیک و بد سیر کنند. وقتی می شنویم که سعدی شاعر اخلاق است هم مدحش کرده ایم و هم تمنای گذر از او را داشته ایم. اخلاقی بودن در اینجا به معنی وجود کلمات مؤدبانه و با نزاکت نیست (بلکه در اشعار سعدی گاه تعابیر بی ادبانه ای هم دیده شده است). اخلاقی بودن یعنی توسل به دستورالعمل ها و تدابیر برای خرمی و گشایش مردمان. اما رند را با اینها چه کار؟ داوری می گوید سعدی در غزل هم اهل اخلاق است. اما حافظ از نام و ننگ گذر کرده است. البته داوری این را هم می گوید که در سعدی مقدمه گذشت از نام و ننگ هست اما او به ساحت خود باز می گردد؛ پایان بوستان سعدی تسلیم و قبول قهر و غلبه خداوندی و آغاز ورود به آفاق خلت و معرفت است. این چیزی است که در نزد حافظ به اوج رسیده است.