eitaa logo
صبح تازه دم ( عاطفه جوشقانیان)
472 دنبال‌کننده
236 عکس
46 ویدیو
2 فایل
ای صبح زودم! رفتی و من خواب ماندم.. عاطفه جوشقانیان @joshaghanyan مجموعه شعر: _صبح تازه‌دم، انتشارات شهرستان ادب _سی سال بعد، انتشارات سوره مهر گردآوری: _زیر یک سقف _قسم به عشق، به نام تمام مادرها
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تسبیحات
آمریکا و صهیونیستهای ملعون بار دیگر علیه مردم بی‌دفاع و مظلوم یمن و غزه و لبنان دست به جنایت و آدم‌کشی زده‌‌اند. در سحر هفدهم ماه رمضان نابودی آنها را از خدا بخواهیم و برای فرج حضرت صاحب الزمان عج دعا کنیم. اللهم انا نشکو الیک فقد نبینا، صلواتک علیه و اله، و غیبه ولینا، و کثره عدونا، و قله عددنا و شده الفتن بنا، و تظاهر الزمان علینا
هدایت شده از وحید یامین پور
تا الان بیش از ۴۵۰ نفر در حملات دیشب و امروز سگ‌های اسرائیلی به غزه شهید شدند. یا مولانا یا صاحب‌الزمان ادرکنا
هوالنور «پِلی استیشنش تمام شده، می‌رود سمت پاکت آجیل» ..قصه‌ی کودکی فلسطینی‌ست، اگر آنجا نبود اسراییل بازی هفت سنگ او جنگ است، کم نبینید سنگ‌هایش را فیل را در می آورد از پا، یادتان رفته قصه سجیل؟ پدرش تشنه تشنه جان داده، او که ده بار امتحان داده باز سرمشق آب بابا را، به معلم نمی‌دهد تحویل آی فرعونیان به حکم خدا کودک قصه زنده می‌ماند باز تاریخ تازه خواهد شد، باز موسی و رد شدن از نیل.. می شکوفد دوباره زیتون ها، به بهار و به انتظار قسم می رسد فصل دیگری از راه می شود داستان ما تکمیل الیس الصبح بقریب ؟.. @sobhetazedam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سراسر آیه‌ی یأس است دنیا ای سرِ بر نِی! به دنیایی که با تو اینچنین کرده امیدی نیست.. @sobhetazedam
با چشمه بجوش و همه‌دم در جرَیان باش با رود رفاقت کن و هر لحظه روان باش با پنجره ها اُخت شو، اَخمی بگشایند با باد سبکسر نَپَری ها! نگران باش تا رخوت و نخوت ننشیند به جهانت گنجشک شو و پر بزن و پرهیجان باش فریاد بزن شوق شکوفایی خود را از ماذنه بیرون بزن و شور اذان باش تا چند فقط سنگ؟ بیا آینگی کن دیروز چنین زیستی امروز چنان باش ای آتش پرنبض شبان قبل نبوت دلگرم ترین لحظه‌ی شب های جهان باش آن شب که تو بیدار بمانی شب قدر است بیدار بمان ای دل و راز رمضان باش @sobhetazedam
هدایت شده از شعر هیأت
عمری‌ست که دم‌ به‌ دم علی می‌گویم در حال نشاط و غم علی می‌گویم تا حال، علی گفتم و ان‌شاءالله تا آخر عمر هم علی می‌گویم 📝 @ShereHeyat
السلام علیک یا ربیع الانام طلوع کردی و از نورت آفریده شدم دم از بهار زدی گل به گل دمیده شدم سالی سرشار از رزق مادی و معنوی براتون آرزومندم🌹 @sobhetazedam
دیشب به خودم گفتم: شعور یک گیاه در وسط زمستان، از تابستان گذشته نمی آید، از بهاری می‌آید که فرا می‌رسد. گیاه به روزهایى که رفته، نمی‌اندیشد به روزهایى می‌اندیشد که می‌آید.. اگر گیاهان یقین دارند که بهار خواهد آمد، چرا ما انسان‌ها باور نداریم که روزی خواهیم توانست به هر آنچه می‌خواهیم، دست یابیم؟؟ @shokoohsher 🌱 @sobhetazedam
73.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هوالنور آن شب که تو بیدار بمانی، شب قدر است بیدار بمان ای دل و ماه رمضان باش اولین ساعات سال ۱۴۰۴ در کنار دوستان عزیزم شبکه قرآن @sobhetazedam
ان شب که تو بیدار بمانی شب قدر است بیدار بمان ای دل و راز رمضان باش @sobhetazedam
هدایت شده از نمای قم
آی فرعونیان به حکم خدا کودک قصه زنده می‌ماند باز تاریخ تازه خواهد شد، باز موسی و رد شدن از نیل... عاطفه جوشقانیان 🔹برای نابودی اسرائیل دعا کنیم 💠اخبار استان قم را در نمای قم دنبال کنید 🌐https://eitaa.com/joinchat/665715830C0442627d3c
هدایت شده از شعر هیأت
📜 تازیانه‌های عدل (سرگذشت نجاشی شاعر) 🔹قیس بن عَمرو معروف به نجاشی، از اصحاب امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) و از شعرایی است که در جنگ صفین حضور پررنگی داشت. سرودن شعر در فضایل حضرت، هجو دشمن، تقابل با شاعران جبهه مقابل و تکمیل نامه‌های مرسوله به معاویه با شعر،‌ فعالیت‌های ادبی او در جنگ صفین است. از او به شاعری ثابت‌قدم یاد شده که با روی نیزه رفتن قرآن‌ها رخنه‌ای در ایمانش ایجاد نشد و ماجرای حکمیت او را به مسلخ و مسلک خوارج نکشاند. او که با اظهار تأسف از نتیجه حکمیت این‌گونه سرود: كَفَى حُزناً انَّا عَصَينا اِمامَنا عَلِيّاً وَ اَنَّ القَومَ طاعُوا معاوية و اَنَّ لِاَهلِ الشّامِ فی ذاكَ فَضلَهُم عَلَينا بِما قالوهُ فَالعَينُ باكيَة... اين اندوه برای ما بس است که ما از امام خود علی(علیه‌السلام) سرپيچی کردیم و آن گروه از معاويه اطاعت کردند. شاميان از اين جهت بر ما برتری دارند و چون این را به رخ ما کشیدند جا دارد که چشم بگريد... 🔸 اما مسیر حق همواره پر است از پیچ و خم‌ها و گردنه‌های صعب‌العبوری که لغزش در آن‌ها می‌تواند فرد خبره و کارآزموده‌ای مانند نجاشی را نیز به قعر درّه بیفکند. ماجرا از این قرار است که در روز اول ماه رمضان، نجاشی از گذری در شهر کوفه عبور می‌کرد. دوست شاعرش ابوسمّال به او تعارف کرد تا به منزلش رفته و از کبابی که در حال پختن است شکمی سیر بخورند. در ابتدا نجاشی از حلول ماه رمضان خبر داد و او را سرزنش کرد اما در نهایت به اصرارهای وسوسه‌انگیز ابوسمّال تن داد. به خانه‌اش رفتند و پس از اَکل مُفطِرات به شُرب مُسکِرات مشغول شدند. در حالتی که مستی به آن‌ها غلبه کرده بود، دهان به خواندن اشعار مفاخره‌آمیز باز کردند و قهقهه مستانه‌شان تا خانه‌های اطراف رفت. در همسایگی ابوسّمال یکی از شیعیان امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) زندگی می‌کرد. او نزد حضرت رفت و ماجرا را برای ایشان بازگو کرد. حضرت جمعی را به خانه ابوسّمال فرستاد تا آن دو نفر را گرفته و نزد ایشان بیاورند. آن دو که به حالت هوشیاری رسیده بودند، از سروصدا متوجه داستان شدند. صاحب بیت با شناختی که از مسیرهای فرعی داشت گریخت اما نجاشی به دست مأموران افتاد. امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) پس از زدن صد ضربه شلاق (هشتاد ضربه حدّ شرب خمر و بیست ضربه تعزیر روزه‌خواری) او را در منظر عموم نگه داشت تا درس عبرتی برای همه باشد. 🔹 عشیره و هم‌قبیله‌ای‌های نجاشی که شاهد ماجرا بودند از اجرای این حکم به شدت ناراحت شده و آن را ظلمی در حق شاعر خدومی مانند او تلقی کردند. یکی از آن‌ها به نام طارق بن عبدالله به حضرت اعتراض کرد که: نجاشی فردی اهل طاعت است و نباید برای ارتکاب چنین خطایی به شیوۀ اهل معصیت مجازات شود و باید در مجازات او جانب تخفیف رعایت می‌شد. امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) با اشاره به آیهٔ۴۵ سورهٔ بقره «وَ اَنَّها لَكبيرَةٌ اِلاَّ عَلَى الخَاشِعينَ‌؛ قطعا این موضوع برای همه سخت است مگر برای اهل خشوع.» به او گوشزد کردند: مگر نه اینکه او یکی از مسلمانان است که هتک حرمت دین کرده و مرتکب حرام شده؟ ما هم حدی را که کفارهٔ گناه او است بر او جاری کردیم. سپس آیهٔ۸ سورهٔ مائده را قرائت کردند: «و لا يَجرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَومٍ عَلَى‌ اَلّا تَعدِلُوا اِعدِلُوا هُوَ اَقرَبُ لِلتَّقوَى‌؛ دشمنی با عده‌ای شما را به ترک عدالت نکشاند، عدالت را رعایت کنید که به تقوا نزدیک‌تر است.» طارق تظاهر به پذیرفتن کرد اما در دل همچنان معترض بود. شب که شد به همراه نجاشی به سمت شام نزد معاویه رفتند و به گذشتهٔ درخشان خود پشت پا زدند. نجاشی که پیش از این مدافع امام علی(علیه‌السلام) بود، این بار سرود: اَلا مَن مُبلِغُ عَنّی عَلیّا بِاَنّی قَد اَمِنتُ فَلااَخافُ عَمَدتُ لِمُستَقَرِّ الحَقِّ لَمّا رَاَيتُ قَضيّةً فيهَا اختلافُ‌ چه کسی از من به علی می‌رساند که من در جای امنی هستم و ترسی ندارم. وقتی با ماجرایی مواجه شدم که در آن اختلاف است پس به سوی مسیر درست رفتم. 🔸 پذیرفتن عدالت امام علی(علیه‌السلام) سنگین است، اما پس زدن محبت او سنگین‌تر. آن دو تن گرچه نسبت به حضرت سخنان کنایه‌آمیزی بر زبان آوردند اما در مقابل معاویه با شجاعت تمام از ایمان امام علی(علیه‌السلام) و اصحاب او دم زدند و به او گفتند: آمدنمان به اینجا نه برای آن است که تو را پذیرفته‌ایم، نه؛ آمدیم چون تاب تحمل عدل علی(علیه‌السلام) را نداشتیم. ✍🏻 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📚 منابع: - الغارات، ج۲، ص۵۳۳. - ترجمهٔ الغارات، ص۱۳۳. - وقعة صفین، ص۴۵۳. - الشعر و الشعرا، ج۱، ص۳۱۷. - شرح نهج‌البلاغه (ابن ابی‌الحدید)، ج۴، ص۸۷. - خزانةالادب و لب لباب لسان‌العرب، ج۱۰، ص۴۲۰. 🌐 shereheyat.ir@ShereHeyat