🔻داستان انتخابها
(یادداشت #معصومه_خوانساری بر رمان #رمق نوشتۀ #مجید_اسطیری)
▪️ «..."رمق" در لغت به معنای نیرویی که باقی جان را نگه میدارد (فرهنگ عمید)، اطلاق میشود. ماجرایی که باعث شد شخصیت اصلی، سبک و روش زندگیش را بیابد. کتاب رمق "مجید اسطیری" از شهرستان ادب، ما را راهی امجدیه میکند تا تاریخ فوتبال آن سال را با یک رخداد تاریخی در ۱۹ اردیبهشت ۴۷ موازیسازی کنیم که بهواسطۀ آن مردم در آن روز به میدان آمدهاند. "رئوف" نقش مهمی در شکلگیری آن دارد.
توالی رخدادها و وقایع در جهان داستان رمق، منظم است و طرح بهطورمستقیم پیش میرود. داستان، خوشخوان و سرراست نقل میشود. زبان ساده و نوجوانپسند کتاب برمیگردد به فضا و انتخابهایی که "رئوف" شخصیت اصلی با توجه به سنش دارد. اطلاعاتی که نویسنده از همان پاراگرافهای ابتدایی بهصورت قطرهچکانی به مخاطبش میدهد، باورپذیری و علت و معلولی اثر را میسازد...»
🔗 متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11286
☑️ @ShahrestanAdab
🔻بازخوانی پرونده کتاب «پس از بیست سال» در سایت مدرسه رمان
(به بهانۀ تجلیل از این رمان در دوازدهمین #جایزه_جلال آل احمد)
▪️سایت مدرسه رمان چندی پیش پروندهکتاب #پس_از_بیست_سال اثر #سلمان_کدیور را در صفحات خود گشوده بود. در این پروندهرمان، اخبار، گزارش ها و یادداشتهایی منتشر شده است که گزیدهای از آنها از این قرار است:
🔸نزاع دو اسلام در صدر اسلام | گفتوگو با سلمان کدیور دربارۀ رمان «پس از بیست سال»
🔗 madreseroman.com/Articles/ID/233
🔸تاریخ، حکمت و کلام سه وجه مهم رمان «پس از بیست سال» | مشروح نشست نقد و بررسی رمان «پس از بیست سال»
🔗 madreseroman.com/Articles/ID/231
🔸علی علیهالسلام همیشه بزرگ است در تمام فصول | یادداشتی از #آزاده_جهان_احمدی
🔗 madreseroman.com/Articles/ID/225
🔸«پس از بیست سال»؛ روایتی تازه از مذهب علیه مذهب! | یادداشتی از #صادق_فرامرزی
🔗 madreseroman.com/Articles/ID/230
🔸عدالت سازشکار نیست | یادداشتی از #حسام_آبنوس
🔗 madreseroman.com/Articles/ID/241
🔸روایت دلدادگی | یادداشتی از #معصومه_خوانساری
🔗 madreseroman.com/Articles/ID/243
🔗 برای خواندن مطالب بیشتر به صفحه مخصوص این پرونده در سایت #مدرسه_رمان مراجعه نمایید:
madreseroman.com/Articles/articleType/TagView?Tag=پس+از+بیست+سال
☑️ @ShahrestanAdab
هدایت شده از مهر وطن
طبل جنگ
بر طبل شب سوم محرممیکوبند. گوشی را نگاه میکنم؛ بیبیسی تیتر زده "چندین هواپیمای آمریکایی تجهیزات فوق پیشرفتهی جنگی را به اسرائیل رساندهاند.» دلم میلرزد. چشمم میرود تا پرچم سرخ " یا حسین". نفس عمیق میکشم. نگاه میکنم به اطراف؛ مردم از هر سو میآیند سمت دستهی عزاداری. هیچوقت ندیده بودم در شب سوم این همه جمعیت را. شلوغی همیشه از شب هفتم شروع میشد. امسال عاشورا حال و هوای دیگری دارد. عرض و طول خیابان پُر شده از زن و مرد و کودک و بزرگ. آرامآرام حرکت میکنم و از پیاده رو وارد خیابان میشوم. خودم را میکشانم بینمردم و وصل میشوم به صف اَمن و امان مردم.
#معصومه_خوانساری
#دفاعنامک
#جنگ_اسرائیل
@mehr_e_vatan
#زندگی_خطرناک
به همراهی جمعی از نویسندههای ارجمند این مجموعه داستان را برای ادای احترام به مبارزات بزرگ و رسواکنندهی #مردم_غزه و #فلسطین نوشتیم. #حوزه_هنری و انتشاراتش #سوره_مهر هم قبول زحمت کردند و کتاب را منتشر کردند. سپاسگزارم.
"زندگی خطرناک" مجموعهای است از داستانهای آقایان و خانمها: #مجید_قیصری، #محمدهادی_عبدالوهاب، #سیدهعذرا_موسوی، #مهدی_کفاش، #معصومه_خوانساری، #ابراهیم_اکبری_دیزگاه، #علیرضا_سمیعی و #علیاصغر_عزتی_پاک.
@ezzatipak
@shahrestanadab