eitaa logo
شهرستان ادب
1.5هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
370 ویدیو
8 فایل
موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب ShahrestanAdab.com ارتباط با مدیر کانال: @ShahrestaneAdab
مشاهده در ایتا
دانلود
هو العلی العظیم تقدیم به مولا ای بی‌کران که هرچه جهان مبتلای توست هستی نفس نفس نفسش در هوای توست جاروکش حریم تو شهپرّ قدسیان جبریل، خادمِ درِ مهمانسرای توست در عرش و فرش و هرچه جهان‌های مختلف هر کس که هست، بوسه‌دهِ خاک پای توست خورشید ذرّه‌ای‌ست که همواره روز و شب پرّان در آستانه‌ٔ ایوان‌طلای توست صبح از کرانه‌های سکوت تو جاری است شب گوشِ جان سپرده به سوز صدای توست جان ریزه‌خوارِ خوانِ مناجاتِ مرتضاست دل خوشه‌چینِ ملتمسِ ربنای توست تبعیدیانِ گمشده در تیهِ ظلمتیم چشمان ما هنوز به دست دعای توست دل را چه غم، غریبِ دو عالم اگر شود؟ در قبر و در قیامت اگر آشنای توست پیوندِ غیر، سست‌تر از تار عنکبوت رکن رکین و حصن حصین هم ولای توست ردّ و قبولِ عامه نیرزد به ارزنی هرآینه رضای خدا در رضای توست @Mobin_Ardestani
25.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آیینه طور تجلّی‌ست... شعرخوانی مبین اردستانی در «چهارشنبه‌های شعر» شهرستان ادب، ۱۵ آذر ۱۴۰۲ @shahrestanadab
بر قرار و در مدار باوفایی زیستی ای که پیش از کربلا هم کربلایی زیستی با محمّد زخم خوردی، با علی فرقت شکافت مصطفایی زیستی و مرتضایی زیستی دم به دم با پهلوی مادر شکستی در خودت لحظه‌ها را در تبِ داغِ جدایی زیستی خون‌جگر بودی تمام عمر از زهر جفا مجتبایی، مجتبایی، مجتبایی زیستی بی‌زمان در بارگاه قدس، با عشق حسین پیش از آنی که به این دنیا بیایی زیستی آمدی از جان عالم خود پرستاری کنی دورِ او هر لحظه گشتی و فدایی زیستی بارها تیر سه‌شعبه بر گلویت خون گریست با علی‌اصغر در اوجی کبریایی زیستی هرچه تشنه با حسینت سر بریدند از قفا شکر کردی، دم به دم خون خدایی زیستی غیر زیبایی ندیدی در بلاباران عشق از الستِ عاشقی قالوا بلی‌یی زیستی نذرِ شکرِ بی‌شکایت بر درِ تسلیمِ محض سر نهادی، البلاءُ للولایی زیستی از نیستان دور ماندی، داغ غربت بر جگر در هوای ناله‌های نینوایی زیستی خطبه خواندی حیدری از مصحفی آتش‌ به‌ جان هم‌نفس با آیه‌های روشنایی زیستی نورِ چشمِ آفرینش هم تو بودی از ازل تا ابد بدرالدُّجی، شمس‌الضّحایی زیستی عالمی دیگر مگر سازند و از نو آدمی تا عیان گردد که بودی و کجایی زیستی پر بزن، وقت پریدن آمد، ای که سال‌ها در قفس هر لحظه با شوق رهایی زیستی @shahrestanadab
رمضان کشتی نوح است، نمانید شما ترسم آن است که خود را نرسانید شما قرن‌ها فاصله است از رمضان تا رمضان کاروان می‌گذرد، بیرق همراهی شو @shahrestanadab
20.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
واسه اون فرقی نداره حالا روزه یا شبه روز و شب دور سر خودش می‌گرده عقربه... نماهنگ «عقربه» خواننده: امیر حقیقت ترانه‌سرا: مبین اردستانی @shahrestanadab
نشست نقد مجموعه کتاب‌های از سروده‌های منتقدان: دبیر جلسه: زمان:یکشنبه،نهم دی ماه ۱۴۰۳ ساعت: ۱۳:۰۰ تا ۱۴:۳۰ مکان:تهران،خیابان سمیه، حوزه هنری انقلاب اسلامی، سالن طاهره صفارزاده @shahrestanadab
بر قرار و در مدار باوفایی زیستی ای که پیش از کربلا هم کربلایی زیستی بی‌زمان در بارگاهِ قدس، با عشق حسین پیش از آنی که به این دنیا بیایی زیستی آمدی از جان عالم، خود پرستاری کنی دور او هر لحظه گشتی و فدایی زیستی غیر زیبایی ندیدی در بلابارانِ عشق از اَلَستِ عاشقی قالوا بلی‌یی زیستی نذرِ شکرِ بی‌شکایت بر درِ تسلیمِ محض سر نهادی، البلاءُ للولایی زیستی نور چشم آفرینش هم تو بودی از ازل تا ابد بَدرُالدُّجا شمسُ‌الضُّحایی زیستی عالَمی دیگر مگر سازند و از نو آدمی تا عیان گردد که بودی و کجایی زیستی @mobinardestani @shahrestanadab
«إذهب الی فرعون انه طغی» هم از غیرت، هم از انگیزه لبریزید موشک‌ها! به نام نامی حیدر به پا خیزید موشک‌ها! اگر تهران، اگر مشهد، اگر شیراز، اگر ایلام اگر اهواز و کرمانشاه و تبریزید موشک‌ها! دمار از روزگار هر که با میهن درافتاده برآرید ای شما که عبرت‌آمیزید؛ موشک‌ها! طلسم کهنهٔ افسون صهیون را به اعجازی دمادم بشکنید، از حق نپرهیزید موشک‌ها! به تفسیر شکوه ما عقاب‌آسا به پا خیزید هلا کرک و پر کرکس فرو ریزید موشک‌ها! برای دوستان آرامش دل، راحت روحید ز جمع دشمنان بیچاره‌انگیزید موشک‌ها! به پا خیزید و دشمن را به گور خویش بنشانید و با اجداد ملعونش درآمیزید موشک‌ها! @Mobin_Ardestani @shahrestanadab
جهان تن بود دل‌مرده، تو خندیدی جهان جان شد زمستان خاک پایت شد، بهاران شد، بهاران شد جهان در خشک‌سال عاطفه برّ بیابان بود تو را ابری تماشا کرد، عالم بوسه‌باران شد جهان پیراهنی پوشید از عطر گل نامت و هر آیینه از زنگ کدورت‌ها چه عریان شد! به چشمِ عاشقان باغِ تماشایت تماشایی‌ست سراسر گل به گل عالم همه آیینه‌بندان شد شهادت می‌دهم باران به تسبیح گل و لبخند هزاران بار نامت را به لب آورد، باران شد شهادت می‌دهم کوه از شکوه شانه‌ات آموخت چگونه می‌توان ماند و ستون سقف ایمان شد شهادت می‌دهم چشمه همیشه چارقل‌خوان است به لطف چشم‌هایت قاریِ ممتازِ قرآن شد شهادت می‌دهم لاله شهادت‌نامه می‌خوانَد دلم آیینهٔ دلتنگی یاد شهیدان شد شهادت می‌دهم تنها صراط مستقیمی تو تو را گم کرد انسان و چنین ایلان و ویلان شد شهادت می‌دهم تو رحمة للعالمین هستی شهادت می‌دهم هستی به عشق تو مسلمان شد شهادت می‌دهد هستی که من هم عاشقم آیا؟ شهادت می‌دهی این دل به شوق تو پریشان شد؟ @Mobin_Ardestani @shahrestanadab