شهرستان ادب: برگزیدگان اولین دورۀ مطلع مشخص شدند: https://shahrestanadab.com/Content/ID/12431/ #شهرستان_ادب #حوزه_هنری #دوره_مطلع @shahrestanadab

📚 نشست نقد و بررسی رمان «فصل توت‌های سفید» با حضور: نویسنده کتاب: سیده عذرا موسوی کارشناس و منتقد: مصطفی حریری دبیر نشست: محمدقائم خانی 📆 زمان: دوشنبه ۶ آذر ۱۴۰۲ ⏰ ساعت ۱۵ تا ۱۶:۳۰ 🗺️ مکان: تهران، خیابان انقلاب، روبه‌روی در اصلی دانشگاه تهران، فروشگاه کتاب به‌نشر https://ble.ir/khorshiddastan

رمان «من پناهنده نیستم» از انتشارات شهرستان ادب به چاپ دوم رسید. بیشتر بخوانید: https://shahrestanadab.com/Content/ID/12434/ #من_پناهنده_نیستم #ادبیات_مقاومت #فلسطین @shahrestanadab

گزارش مشروح دهمین دورۀ آفتابگردان‌ها روز اوّل: https://shahrestanadab.com/Content/ID/12436/ روز دوم: https://shahrestanadab.com/Content/ID/12437/ روز سوم: https://shahrestanadab.com/Content/ID/12438/ روز چهارم: https://shahrestanadab.com/Content/ID/12439/ #آفتابگردان‌ها #دوره_دهم #اردوی_اصفهان @shahrestanadab

نماهنگ بازدید شاعران آفتابگردانی و اهالی ادبیات از مجتمع فولاد مبارکهٔ سپاهان ۱۰ آذرماه ۱۴۰۲ #آفتابگردان‌ها #بازدید_شاعران #فولاد_مبارکه_سپاهان @shahrestanadab

آیینه طور تجلّی‌ست... شعرخوانی مبین اردستانی در «چهارشنبه‌های شعر» شهرستان ادب، ۱۵ آذر ۱۴۰۲ #مبین_اردستانی #چهارشنبه‌های_شعر @shahrestanadab

شب شعر بزرگ غزه با حضور شاعرانی از کشورهای مختلف زمان: ۳ دی ۱۴۰۲ مکان: تهران، تالار وحدت. ساعت ۱۸ @shahrestanadab

بشکن سکوت زمان را، بیدار کن این و آن را دنیا اگر سرد و تاریک، شمعی فروزان بیاور... شعر کامل سیدمحمّدصادق آتشی را از اینجا بخوانید: https://shahrestanadab.com/Content/ID/12441/ #سیدمحمدصادق_آتشی #فلسطین #شعر_مقاومت @shahrestanadab

مراسم تشییع و خاکسپاری آن مرحوم، فردا جمعه ۱۰:۳۰ صبح در دارالسلام اسلامشهر برگزار خواهد شد.

باورم نیست در برابر من این گُلِ مانده در کفن، زهراست باورم نیست پیش چشمانم جسم بی‌جانِ جانِ من زهراست... چارپاره‌ای بخوانید از محمّدمهدی سیّار، برای حضرت زهرا(س): https://shahrestanadab.com/Content/ID/12443/ #فاطمیه #شهادت_حضرت_زهرا #محمدمهدی_سیار @shahrestanadab

وقتی که لم‌ داده بودی آرام بر روی تختی یا که به زور دو تا قرص خوابیده بودی به سختی وقتی که خوشحال بودی از دیدن ناگهانش یا شکوه می‌کردی از خود از این‌که داری چه بختی در فکر اینکه بنوشی همراه او قهوه یا چای یا در نخستین قرارت باید بپوشی چه رختی تا نگذرد از لب مرز سوز سپاه زمستان افتاد و آتش به پا کرد یک بار دیگر درختی مشغول چشمی و ابرو، سرگرم با تاب گیسو بیرون بزن از شب این تکرار هر روزه لختی تا که مبادا بلرزی، جان داد سرباز مرزی وقتی که خوابیده بودی آرام بر روی تختی #اعظم_سعادتمند #سیستان_بلوچستان #مرزبانان_شهید @shahrestanadab @azam_saadatmand