eitaa logo
شهید حسن مختارزاده 🇮🇷
2هزار دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
7هزار ویدیو
93 فایل
💠 کانال رسمی طلبه بسیجی شهید #حسن_مختارزاده 💠 تحتِ اشراف خانواده شهید ولادت: ۲۶ مرداد ۱۳۸۰ شهادت: ۱۸ آذر ۱۴۰۱ 📍مزار شهید: حرم مطهر حضرتِ فاطمه‌معصومه (سلام الله علیها)،صحن امام رضا(علیه السلام)،مقبره الشهدا - ارتباط با ما: @zeinab1531
مشاهده در ایتا
دانلود
دوست دارد دلم این لحظه ی روحانی را وقت شب جلوه ی این صحن چراغانی را دوست دارد دلم این حوض پُر از مستی را و سپس کنج حرم خَلسه ی طولانی را از صَبوحِ حرمِ قُدس سَحر سُبحه به دست صُبح سر می کشد این باده ی سُبحانی را زائری دربه در و سائل و حاجتمندم می سپارم به حرم حاجت پنهانی را حاجتی دارم و دستم به ضریح تو دخیل، گفته ام پای ضریح آنچه که می دانی را بین جمعیّتِ در حالِ طوافت خوش نیست بشنوی از دل من شرح پریشانی را حرمت قبله حاجات دلِ زائر هاست می سپارم به حرم این دل طوفانی را پای حرفِ دلِ این مور نشستی در صحن نازم آن سایه ی الطاف سُلیمانی را زائران حرمت بر سر خوانت جمع اند پهن کردی به حرم سُفره ی مهمانی را دوست دارد دلم این گَردش خادم ها را پَر به دوشان حرم، عطر و گُل افشانی را در میان درجات همه خادم ها دوست دارد دل من رُتبه دربانی را دوست دارد دل من مثل کبوتر باشد تا طوافی کند این گُنبد سلطانی را صحن در صحن، حرم، پنجره پولاد و ضریح بُرده هردم دل هر شاعر ایرانی۱ را شاعران هم همه جمع اند ،که من می بینم «دِعبل»و«مُحتشم»و«مُقبل»و«کُمپانی» را با کساییّ و سنایی به حرم می بینم "حافظ" و "مولوی" و "سعدی" و "خاقانی" را شاعری زمزمه دارد به لبش می بینم بازهم کُنج حرم "خوشدل تهرانی را " وَ «غلامِ» تو «رضاجان» که «شکوه غزل» است «شهریارغزل»و«مُشفقِ کاشانی» را «فیض» و«ژولیده»و«حسّان»و«حمید»و«میثم» «قیصر» و«یحیوی» آن شاعر ربّانی را "انور" و "منزوی" و "مُنعم" و "بیضا" و "غریق " "عاصم" و "خُلدی" و آن "شاهی" و "انسانی "را «نیّر»و«صابر»و«صرّاف»و«مؤید»٬«ساعد" داده زینت «شفق» آن محفل عرفانی را گرد شمع حرم حضرت جان می بینم سوز «پروانه» و «عمّانیِ سامانی» را آمد "اسفندقه "دیوان قصاید در دست و "بیابانکی" و "شاعر افغانی" را وَ «کلامی» زده فالی به "ارادتنامه» «قزوه» آغاز نموده ست غزلخوانی را به دلم عشق، بجز یار خراسانی نیست از ازل شیفته ام یار خراسانی را شعر خوانی به حرم لذّت دیگر دارد بپذیر این غزل «شاعر زنجانی» را حضرت لطف و کرم شعر مرا هم بنواز آنچنان که غزل «شاعرگیلانی» را واژه در واژه مَلک برده به سمت ملکوت انعکاس غزل «زائرِ بارانی» را... "زائر بارانی ام آقا به دادم می رسی "...۲ _______________________________ ۱_این قصیده با حال و هوای شعرخوانی شاعران گذشته و معاصر در حرم رضوی سروده شده است ۲_رضا نیکوکار
ای شهر قیام و جبهه  و آزادی زد حلقه به چشمان تو اشک شادی آغشته به عطر سیب، ای خونین شهر پیوسته تو "یاحسین..." سر می دادی دیروز در آوار چه بُغضی کردی! امروز ولی شکر خدا آبادی ای جبهه پُر از سکوت بُغض آلودت ای زخمی تاریخ، پُر از فریادی سرتاسر تو داغ، سراپایت زخم، ای شهر نبینم از نفس اُفتادی یاران که گذشتند ز جان شیرین ای کوه تر از کوه پُر از فرهادی جاریست هنوز غُرّش مردانت پَروده وطن چه شیردل اولادی از داغ تو هی سوخته و سر داده ست سوزی چه غریبانه "حبیب آبادی" "یاران چه غریبانه رفتند از این خانه هم سوخته شمع ما هم سوخته پروانه ..." ای شهر کجایند "جهان آراها"؟ دل، سوخته کرده از "ممدها" یادی دلبسته آهنگ "کویتی پورم" دلبسته این ترانه آزادی "ممد نبودی ببینی شهر آزاد گشته خون یارانت پرثمر گشته ..." "آه و واویلا ... کو جهان آرا..." ڪانال "شهیدحسن‌مختارزاده" .🌷. [ https://eitaa.com/joinchat/475726088C2e997a476a ]
تقدیم به سرلشگر خلبان تیمسار "شهید عباس بابایی " وقتی پرنده می پرد با ناز و  آوازش می گوید از تو در غزل با سوز و با سازش آری پرنده زیر باران از تو می گوید در اوج چک چک دست باران می کُند نازش بر شانه تندیس تو جا کرده یک گنجشک هر لحظه وقت پَر زدن هستی تو دمسازش از غُربتت می گوید این تندیس تو در شهر این است آری قصّه ناگفته و رازش چون راز سرخ توست کابین هواپیما در لحظه معراج خود کردی تو ابرازش شد این عقاب آهنین دلبسته ات ای مرد در آشیان آسمان بودی تو همرازش امن و امان است آسمان آبی ایران وقتی که هستی تو عقاب تیز پروازش از خاک ایران یک وجب هم کم نخواهد شد وقتی که هستی مرد میدان و تو سربازش هرگز شهید جاودان پایان نخواهد داشت راهی که با جان و دلت کردی تو آغازش شاعر هنوزم که هنوز است از تو می گوید چشم امید شهری و هم مرد ممتازش آری وصیّت نامه تو عطر قرآن داشت گفت از ولایت خط به خط  این بود اعجازش 🔹۱۵ مرداد ماه سالروز شهادت شهید" عباس بابایی گرامی باد http://eitaa.com/joinchat/2459566239C17b01e12ad