کلیپی جدید از شهیدجانبازحاج اصغرعبدالهی #نمازشب #شب زنده داری #شهید #عبدالهی کانال جانبازشهیدحاج اصغرعبدالهی درایتا(خاطرات،عکس،فیلم...) eitaa.com/shaheedasqareabdollahy

⭕فعالسازی اینترنت همراه اول رایگان فقط همین امروز از طریق شماره‌گیری *100*64# کانال جانبازشهیدحاج اصغرعبدالهی درایتا(خاطرات،عکس،فیلم...) eitaa.com/shaheedasqareabdollahy

بسمه تعالی یک روز در خانه شهیدعبدالهی ومسجدملک بایاد وخاطرات شهید👇👇 ✅دلنوشته ارسالی یکی از مخاطبین کانال شهید عبدالهی 👈سلام علیکم توفیق آشنایی حقیر با شهید والامقام حاج اصغر عبداللهی از سوم ماه صفر همین امسال (۱۴۰۳) شروع شد تو یکی از گروههای ایتا داستانی از کرامات این شهید فرستاده بودند با عنوان رویای صادقه. داستان شفا گرفتن همسر شهیدی بود که فرزندشون وقتی سر قبر پدر میرن و برای سلامتی مادرشون دعا میکنن درعالم خواب پدرشون میگن برو سر قبر شهید حاج اصغر عبداللهی ایشون پاک وارد عالم برزخ شده‌اند و شفاعتشون مستجابه و این فرزند شهید، از شهید عبداللهی شفای مادرش رو می‌گیره این داستان خیلی تاثیرات روحی خوبی برام داشت تصمیم گرفتم برم گلستان شهدا سر قبرشان و ابراز ارادت کنم توفیق شد روز پنجم صفر مصادف با شهادت حضرت رقیه رفتم گلستان شهدا مشرف شدم و نگاهم به تصویر شهید گره خورد احساس کردم چقدر آرامش گرفتم با شماره‌ای که پایین عکس زده بودن عضو کانال شهید شدم دیدم زده دوشنبه‌ها مراسم روضه هفتگی یک ساعت قبل اذان مغرب درمنزل شهید خیلی خوشحال شدم از خدا خواستم توفیق حضور تو منزل شهید پیدا کنم دوشنبه چهاردهم صفر عازم شدم واقعا حس عازم شدن... حس پیاده روی اربعین... حس زیارت شهیدان که زنده‌اند... برام جالب بود کوچه هفت پلاک ۱۱۴ عدد آسمانی هفت تو عالم معنویات اعداد و ارقام خیلی حرفها دارند اواسط سخنرانی بود و حاج آقا یه سوالی پرسیدند مضمون سوال این بود که «چرا دنیا محل سختی کشیدنهاست؟» حاج آقا پرسیدن کسی جواب میده من یه نگاهی به اطرافم کردم دیدم همه سکوت کردند به خودم گفتم زشته سکوت کنیم بی احترامی میشه به سوال حاج آقا گفتم حاج آقا، بخاطر اینکه دنیا مثل باشگاه بدنسازیه وقتی ثبت نام کنیم، باید سختیهایی رو تحمل کنیم تا بدنمون ورزیده و قوی بشه و... توضیح دادم حاج آقا تشویقم کردند و بعد هم خودشون با بیانی شیوا و دلنشین جواب رو توضیح دادند مراسم مقارن اذان مغرب تموم شد با خانم‌ها راهی مسجد ملک شدیم یکدفعه یه موضوعی تو ذهنم جرقه زد تو کانال خونده بودم شهید بزرگوار برای بچه ها کلاسها آموزشی داشتند و بهشون جایزه میدادند تو دلم گفتم یا شهید عبداللهی جان! اول خداراشکر که توفیق حضور در منزلتونو پیدا کردم دوم ای کاش شما زنده بودید و سوال پرسیده بودید و احسنت از شما میگرفتم اونوقت بهم جایزه میدادید الان سوال حاج آقا رو جواب دادم، لطف کنید بهم جایزه بدید، یه جایزه معنوی مسجد خیلی فضای باحال و انرژی بخشی داشت چشمم خورد به قسمت کتابخونه و امانت گرفتن کتابها سه تا کتاب انتخاب کردم جان باز؛ خدای خوب ابراهیم؛ منتظر (خاطرات شهید دکتر محمود رفیعی) وقتی رسیدم خونه و شروع کردم کتاب جان باز رو خوندن، هر کدوم از داستان‌ها رو می‌خوندم یه پنجره از روشنی و آرامش به دلم وا میشد... «هدیه شهید به من» کانال جانبازشهیدحاج اصغرعبدالهی درایتا (خاطرات،عکس،فیلم...) eitaa.com/shaheedasqareabdollahy

این دو جوان امروز - روز اربعین - مهمان مزار شهید عزیزمون بودند بعد از اینکه یکم نشستند خودشون شروع کردند به حرف زدن گفتن: خیلی این شهید برامون خاصه... تا حالا خیلی حاجت ازشون گرفتیم خیلی مَرده ایشون🥺 فقط یکیش شب کنکور بود اومدیم پیششون و ازشون حسابی حاجت گرفتیم.... هنوز این صدا طنین داره: خیلی مَرده مردی که همه زندگیش را فدای خدا کرد... مردی که شب و روزش را بی منت خرج جوانان کرد... هر روز ساعتها در مسجد روی ویلچر می نشست و با جوان‌ها صحبت می‌کرد مباحثه اعتقادی می‌کرد قرآن کار می‌کرد پای درد دل آنها می‌نشست مردی که همچنان از کار جوونها گره باز می‌کنه.... مردی که مرد بود🥺 #شهید_جانباز_حاج_اصغر_عبداللهی کانال جانبازشهیدحاج اصغرعبدالهی درایتا(خاطرات،عکس،فیلم...) eitaa.com/shaheedasqareabdollahy

بسمه تعالی 🍀امروز سالگرددرگذشت پدر بزرگوار شهیدجانبازحاج اصغرعبدالهی (مرحوم حاج اسماعیل عبدالهی)میباشد هدیه به روح آن مرحوم الفاتحه مع الصلوات🍃 کانال جانبازشهیدحاج اصغرعبدالهی درایتا(خاطرات،عکس،فیلم...) eitaa.com/shaheedasqareabdollahy

دیروز سر مزار شهید عبداللهی،دختر جوانی در حال زیارت مزار شهید با حال و توجه بود ‌.. با حال منقلب ماجرای خودش و شهید را برامون تعریف کرد: « من رفیق شهیدی داشتم که باهاش مأنوس بودم قبل از اربعین ،دلم خیلی کربلا میخواست خیلی ناگهانی مزار خاکی شهید عبداللهی را دیدم و با دل شکسته گفتم: اگر شما میتونید برای کربلای من کاری بکنید زیر قبه براتون دعا میکنم... خیلی عجیب دو روز بعد کربلا قسمتم شد🥺 زیر قبه برای شهید زیارت عاشورا با صد لعن و سلام خواندم. لحظه ای هم که چشمم به گنبد حضرت ابالفضل افتاد ویژه بیادشون بودم. من خیلی مدیون شهید هستم😭 ایشون هر چه خواستم بهم دادند» و من مرور میکنم خاطرات دل سپاری پدر را به حضرت ابالفضل ... و ارادت و محبت خاصشون را و شعری که هنگام بیماری به زائران کربلا توصیه می‌کردند هنگام دیدن گنبد حضرت ابالفضل از طرف ایشون به حضرت بگند: ما همه مهمان توییم ابالفضل ریزه خور خوان توییم ابالفضل 😭😭😭😭😭😭😭 شهید صبورم! الان مهمانی در آغوش محبوبتون حضرت ابالفضل خوش میگذره؟؟ ما را یاد میکنید ریزه خوار خوان مولا😭 کانال جانبازشهیدحاج اصغرعبدالهی درایتا(خاطرات،عکس،فیلم...) eitaa.com/shaheedasqareabdollahy

خصوصیت ویژه پدر این بود که در زندگی قانونی داشتند ...اول بقیه بعد من... چیزی شبیه روایت حضرت زهرا که فرمودند: الجار ثم الدار علی رغم اینکه خودشون بخاطر بیماری ها و بستری ها بیشتر از همه نیاز به کمک و.. داشتند ولی این قانون در هر حال نقض نمی‌شد.. هم در قرض دادن و ضمانت برای وام هم در کمک معنوی و مشاوره و هم در وقت گذاری بسیار شده بود که سر سفره بودیم و کسی به منزل مراجعه می کرد سریع باید سفره را منتقل می‌کردیم به اتاق که مراجع کارش عقب نیفتد.. کتابی را اگر میخواندند و خوب بود سریع به بقیه امانت میدادند. معطل ما نمی‌شدند.. پشت همه این دیگر خواهی ها، زنی بود که نه تنها مانع همسرش نمیشد بلکه او هم شاگرد همین مکتب بود... گاهی زنها بزرگترین مانع دیگر خواهی همسران شان می شوند... مادر بهترین همراه در این راه بودند... فرشها و وسایل خانه در ساده ترین شکل اما برای دیگران شدیدا ولخرج... زن اگر نگاه زهرایی داشته باشد مرد را بهشتی می‌کند کانال جانبازشهیدحاج اصغرعبدالهی درایتا(خاطرات،عکس،فیلم...) eitaa.com/shaheedasqareabdollahy