eitaa logo
قرارگاه‌جهادی‌شهیدحاج‌قاسم‌سلیمانی
2.1هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
797 ویدیو
22 فایل
﷽ ا‏ین قرارگاه وابسته‌به "مجموعه‌تبیین‌منظومه‌فکری‌رهبری" می‌باشد. فعالیت در زمینه #محرومیت‌زدایی ✔شماره ثبت‌ گروه جهادی: 3978045814012 💳شماره کارت: 5892107046685007 6037997950492075 بنام‌ "گروه‌جهادی‌شهیدحاج‌قاسم‌سلیمانی" 📩ارتباط با ما: @mostafavi_h
مشاهده در ایتا
دانلود
7.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سردار «حاج میرزا سلگی» شد 🔹رهبر انقلاب اسلامی: "واقعاً اگر ممکن بود برای من، پا می‌شدم می‌رفتم همدان، دیدن این مرد". @t_manzome_f_r مجموعه‌ی تبیین منظومه فکری رهبری
شهید حاج قاسم سلیمانی: برادری داشتیم به نام خیلی آدم مقدسی بود. این آقای ماهانی یه زخمی در دستش و شبیه آن در پایش داشت و همیشه آن را مخفی می‌کرد که تظاهر به این زخم نکرده باشد (اینها خیلی حرف هست برادرا خیلی خودسازی می‌خواهد) آن وقت این فرد در ۳ در میدان مین ماند (رفت روی مین) آمدند تا به مجروحین آب بدهند اول رفتند به سمت علی ماهانی تا به او آب بدهند، نخورد! گفت به فلانی بدهید، دادند و بازهم که برگشتند باز علی آقا آب نخورد و گفت به فلانی بدهید! همینجور به همه آب دادند و وقتی برگشتند به سمت علی، شده بود... آن وقت ما در موضوعات مادی و موضوعاتی که خیلی ارزشی ندارد چه رقابت هایی می‌کنیم، در موضوعاتی که حیات ما به آن بستگی ندارد و ناجی جان ما نیست، در چیزهایی که یه ذره ما را بالا می‌برد، از نظر رتبه یا درجه یا هر چیز دیگری... چه رقابت‌هایی می‌کنیم. https://eitaa.com/sh_qasemsoleimani قرارگاه جهادی شهید حاج قاسم سلیمانی
📢 عباس بابایی؛ جوان حزب‌اللهی بود که مخالفان انقلاب را هم جذب می‌کرد... 🔻رهبر انقلاب: سال ۶۱ شهید بابایی را گذاشتیم فرمانده پایگاه هشتم شکاری اصفهان. درجه‌ی این سرگردی بود، که او را به سرهنگ تمامی ارتقاء دادیم. آن‌وقت آخرین درجه‌ی ما سرهنگ تمامی بود. مرحوم بابایی سرش را می‌تراشید و ریش می‌گذاشت. بنا بود او این پایگاه را اداره کند. کار سختی بود. دل همه می‌لرزید؛ دل خود من هم که اصرار داشتم، می‌لرزید، که آیا می‌تواند؟ اما توانست. ⛔️ وقتی فرمانده بود، کار مشکل‌تر بود. افرادی بودند که دل صافی نداشتند و ناسازگاری و اذیت می‌کردند؛ حرف می‌زدند، اما کار نمی‌کردند؛ اما او توانست همان‌ها را هم جذب کند. خودش پیش من آمد و نمونه‌ای از این قضایا را نقل کرد؛ 🔹 خلبانی بود که رفت در بمباران مراکز بغداد شرکت کرد، بعد هم شد. او جزو همان خلبان‌هایی بود که از اول با نظام داشت. شهید بابایی با او گرم گرفت و کرد؛ حتی یک شب او را با خود به مراسم دعای کمیل برده بود؛ با این‌که نسبت به خودش ارشد هم بود. شهید بابایی تازه سرهنگ شده بود، اما او سرهنگ تمامِ چند ساله بود؛ سن و سابقه‌ی خدمتش هم بیشتر بود. در میان نظامی‌ها این چیزها خیلی مهم است. یک روز ارشدیت تأثیر دارد؛ اما او قلباً و روحاً تسلیم بابایی شده بود. 🔹 شهید بابایی می‌گفت دیدم در دعای کمیل شانه‌هایش از گریه می‌لرزد و اشک می‌ریزد. بعد رو کرد به من و گفت: عباس! !! این را بابایی پس ازشهادت آن خلبان به من گفت و گریه کرد. ۸۳/۱۰/۲۳ ‌ 🌷سالگرد شهادت @sh_qasemsoleimani قرارگاه‌جهادی‌شهیدحاج‌قاسم‌سلیمانی وابسته‌به‌مجموعه‌تبیین‌منظومه‌فکری‌رهبری