eitaa logo
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
2.4هزار دنبال‌کننده
19.9هزار عکس
11.1هزار ویدیو
143 فایل
نهایة الحب تضحیة... عاقبت عشق جانفدا شدن است! حضور شما در کانال دعوت ازخود #شهداست. کپی با ذکر یک #صلوات #خادم👇🏻 @Mousavii13 #تبادل @Mousavii7 #نویسندگی👇🏻 @ShugheParvaz #عربی @sodaneghramk #تبلیغات🤩 @Tblegh
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊 🌷 هروقت‌مي‌گفتیم‌ڪجا‌بریم‌آرمـٰان‌?! میگفت‌بھشت‌زهرا‌مامان‌اینقد‌آرامش‌دارھ آدم‌اروم‌میشھ‌هردفعہ‌هم‌باهم‌میرفتیم میرفت‌سر‌خاك‌شھید‌زبرجد؎‌مینشست‌ما میرفتیم‌جاها؎‌‌دیگھ‌ولی‌آرمـٰان‌بیشتر‌اونجا بود‌گریھ‌میڪردو‌دعـٰا‌‌میخوند‌همش‌میگفت: مامان‌آقا‌سجـٰاد‌خیلی‌حاجت‌میدھ' ‌بعد‌از‌شھادتش‌وقتی‌پرسیدن‌ڪجا دفنش ڪنن‌من‌میدونستم‌اونجارو‌دوست‌دارھ‌گفتم: قطعھ𝟱𝟬‌انگار‌اونجارو‌برا؎‌آرمـٰان ساختة‌بودن‌تھشم‌ڪنار‌شھید‌زبرجدي‌دفن‌شد...
🕊 🌷 آرمان در غذا خوردن خود نیز خیلی دقت می‌کرد. چون همسرم اهل شمال است، ما سالانه از شمال برنج می‌گرفتیم، اما آرمان تا زمانی که مطمئن نمی‌شد که ما خمس برنج را پرداخت کردیم یا نه از آن نمی‌خورد! تا این حد مسائل شرعی را رعایت می‌کرد. آرمان هر قدر که در توان مالی‌اش بود، به نیازمندان کمک می‌کرد، بدون آنکه کسی بفهمد. اما وقتی که در مورد آن صحبت می‌کرد، من می‌فهمیدم. مثلاً می‌گفت: مامان! فلانی وضع مالی‌اش ضعیف است، حاضر هستید تا برای او فلان کار را انجام دهیم؟ ان زمان بود که من متوجه شدم، فرزندم به نیازمندان کمک می کند. 🎤راوی: مادر شهید 🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷
🕊 🌷 می‌نشستیم‌ می‌گفت مامان چشتو ببند. می‌خواست دستمو بوس کنه ؛ چون می‌دونست نمی‌زارم به یه بهونه‌ای می‌خواست و من نمی‌زاشتم. می‌گفت : مامان بوسیدنِ دستِ مادر عاقب‌بخیری میاره. می‌گفت: دعا کن من عاقبت‌بخیر بشم و به آرزوم برسم...🌷 🎤راوی: مادر شهید 🕊
🕊 🌷 هر کاری را می خواست انجام بدهد، سعی می کرد در آن خیری هم به دیگران برساند؛ مثلاً زمانی که با ماشین به حوزه می آمد و قرار بود بعد از درس برای زیارت به حرم حضرت عبدالعظیم برود، سراغ تک تک طلابی که منزلشان شهرری بود، می رفت و می گفت:«من ماشین آورده م و می خوام برم حرم. اگه شما می رین منزل، می رسونمتون.  اگر فقط یکی دو نفر همراهش می شدند، یکی دیگر از طلاب را با خودش به زیارت می برد و برمیگرداند. خودم بارها با او برای زیارت هم سفر شدم. در شهرری هم از طلبه ها خواهش می کرد تا آنها را به منزلشان برساند. آنها را میرساند و بعد به زیارت می رفت. 📚: آرمان عزیز
🕊 🌷 آرمان در بدترین شرایط، وقتی از مسئله ای عصبی و ناراحت می شد، فقط می گفت لا اله الا الله. در طول کل مدت آشنایی ام با آرمان حتی یک کلمه زشت و رکیک یا اصطلاحی که معنایی دو پهلو داشته باشد، از دهان او نشنیدم. 📚: آرمان عزیز
🕊 🌷 یه‌ رفیق‌ گیر‌ بیارید که‌ باهاش‌ خودسازی‌ کنید ترك‌ گناه‌ کنید درس‌ بخونید‌ و‌ مباحثه‌ کنید اگه‌ پیدا‌ کردید ولش‌ نکنید تا شھادت‌🌷🕊
میگن: وقتی داشتن آقا آرمان و شکنجه میدادن که به آقا توهین کنه؛ اون فقط می‌گفت: یا زینب(س)..💔 🕊 🌷