eitaa logo
صدای ایران | روزنامه اینترنتی
3.5هزار دنبال‌کننده
870 عکس
1 ویدیو
166 فایل
روزنامه اینترنتی رسانۀ KHAMENEI.IR، ویژه روزهای دفاع مقدس ملت ایران در برابر تهاجم رژیم صهیونی
مشاهده در ایتا
دانلود
🗞 همین برایم کافیست!   📝 | خرده‌روایت‌هایی از گپ‌وگفت رسانه ریحانه KHAMENEI.IR با زنان و دختران حاضر در دیدار با رهبر انقلاب در حسینیه امام خمینی(ره) 📝 از همان لحظه ورودم به حسینیه، توجهم را جلب می کند. با آن چشمان خیس و سرخش. نشسته روی صندلی، نوزادش را در آغوش گرفته و زل زده به جایگاه. نامش فاطمه است؛ ۲۷ ساله و پرستار. از آن پرستارهایی که توی مرخصی زایمانش در جنگ دوازده روزه، داوطلبانه برگشته سرکار تا باری از روی دوش کشور بردارد. کنارش که می‌نشینم، با خوش‌رویی لب باز می‌کند: «اصلا فکرش را نمی‌کردم که یک روز بیایم این‌جا؛ دیشب هشت شب خبر دادند. از برنامه خط قرمز. برنامه‌ام را دیدی؟» شرمنده‌اش می‌شوم. اشکی را که راه باز کرده روی گونه‌اش با پشت دست پس می‌زند و می‌گوید: «با خودم گفتم حتی اگر پشت در حسینیه بمانم، حتی اگر جایی برای ایستادن هم نداشته باشم، همین که جایی باشم که رهبرم نفس می‌کشد، برایم کافی‌ست...» از گذشته می‌پرسم. جواب می‌دهد: «بعد از وعده صادق ۱ خیلی دیدگاهم عوض شد. دیگر آن گارد را نسبت به حکومت و ایشان نداشتم. فلسطین نقطه اشتراک آزادی‌خواهان جهان است. بعد از شهادت شهید ر‌ئیسی هم رفتم مشهد، روبه‌روی گنبد ایستادم و از امام رضا یک پسر خواستم تا اسمش را بگذارم علی؛ هم نام رهبرم. دیده‌ای؟ اصلاً کسانی که نام مبارک علی دارند، یک جذبه‌ی خاصی دارند. مثل رهبرم.» به نوزادی که آرام در آغوشش خوابیده نگاه می‌کنم. صورت فاطمه تا آخر مراسم خیس است و چشم‌هایش سرخ. 📝سیده فاطمه موسوی 📥 نسخه PDF را از اینجا دریافت کنید. 🖼روزنامه 📱 @sedaye_iran_newspaper
🗞 تجلیل از مادر بزرگوار و مجاهد سرداران شهید، حسن و حسین باقری در حسینیه امام خمینی(ره) ❤️  📥 نسخه PDF را از اینجا دریافت کنید. 🖼 روزنامه 📱 @sedaye_iran_newspaper
🗞 شماره ۱۶۵ روزنامه اینترنتی رسانۀ KHAMENEI.IR تقدیم می‌شود به شهید متین صفائیان 📥 نسخه PDF را از اینجا دریافت کنید. 🖼روزنامه 📲 @sedaye_iran_newspaper
🗞  چگونه آمریکا، اوکراین را پای منافع و سیاست های خود قربانی کرد؟ 👈 آتش‌افروز با نقاب میانجی؛ تیتر یک شماره جدید روزنامه اینترنتی رسانه KHAMENEI.IR 🖼 صدوشصت وششمین شماره روزنامه منتشر شد. 📥 نسخه PDF را از اینجا دریافت کنید. 🖥 Farsi.Khamenei.ir
🗞  چگونه آمریکا، اوکراین را پای منافع و سیاست‌های خود قربانی کرد؟ 👈 آتش‌افروز با نقاب میانجی 📣  شماره جدید روزنامه اینترنتی KHAMENEI.IR 🔹️ وضعیت امروز جنگ اوکراین به یکی از پیچیده‌ترین پرونده‌های جهانی تبدیل شده است. ازیک‌سو دولت اوکراین با چالش‌ها و مشکلات داخلی قابل توجهی -مثل کمبود نیروی انسانی و پرونده‌های سنگین فساد- روبروست و در سوی دیگر میدان روسیه است که علی‌رغم تلفات و خسارات مختلف، روی زمین دست برتر را دارد. 🔹️ این جنگ دو بازیگر مهم و اصلی دیگر نیز دارد. اروپا که این جنگ را جنگی حیاتی و سرنوشت‌ساز برای خود می‌بیند و نسبت به چگونگی پایان آن بسیار حساس و هراسان است. بازیگر دیگر آمریکاست که رفتاری چندگانه و حتی متناقض را می‌توان از سوی آن دید. 🔹️ آمریکا امروز خود را میانجی میان دو طرف جنگ معرفی کرده و در ظاهر به دنبال پایان درگیری است اما درعین‌حال از ابتدای جنگ در کنار اوکراین بوده و از آن حمایت تسلیحاتی، اطلاعاتی و مالی کرده است. این حمایت در برابر نقش واقعی و ریشه‌ای آمریکا در این جنگ، ناچیز به نظر می‌رسد. 🔹️ درواقع می‌توان گفت آمریکایی‌ها به دنبال خاموش کردن آتشی هستند که از دو دهه پیش خود جرقه آن را زدند. سیاست‌های توسعه‌طلبانه آمریکا در قالب گسترش ناتو یکی از اصلی‌ترین زمینه‌های درگیری خونبار اخیر است. 🔹️ جورج کنان، دیپلمات مشهور و معمار فکری سیاست مهار شوروی در طول جنگ سرد، در مصاحبه‌ای با نیویورک تایمز در سال ۱۹۹۸، با آینده‌نگری هشدار داد که حرکت ناتو به سمت شرق چه چیزی را به حرکت در خواهد آورد. 🔹️ او اظهار داشت: «من فکر می‌کنم این آغاز یک جنگ سرد جدید است. من فکر می‌کنم روس‌ها به‌تدریج واکنش کاملاً نامطلوبی نشان خواهند داد و این بر سیاست‌های آنها تأثیر خواهد گذاشت. من فکر می‌کنم این یک اشتباه غم‌انگیز است.» 🔹️ اما در غربِ سرمست از فروپاشی بلوک شرق و نظام تک‌قطبی، گوش شنوایی برای چنین هشدارهایی وجود نداشت. 🔹️ در دور نخست لهستان، جمهوری چک و مجارستان به عضویت ناتو درآمدند. دور دوم جمهوری‌های بالتیک را دربرگرفت و بالاخره نوبت به گرجستان و اوکراین رسید؛ بیخ گوش روسیه. 🔹️ دیگر موضوع فقط تهدید امنیتی نبود و انگار غرب اصرار داشت که مسکو را تحقیر کند. رابرت ام. گیتس، که در دولت بوش و باراک اوباما به عنوان وزیر دفاع خدمت کرده بود، در کتاب خاطرات خود در سال ۲۰۱۴ با عنوان «وظیفه»، اذعان کرد که «تلاش برای ورود گرجستان و اوکراین به ناتو واقعاً زیاده‌روی بود». 🔹️ سیاست مخرب آمریکا به همین‌جا ختم نشد؛ اواخر سال ۲۰۱۳ و اوایل سال ۲۰۱۴ واشنگتن رسماً سعی کرد دولت وقت کیِف را سرنگون کند. دولتی که کمتر کسی آن را حامی روسیه می‌داند و سعی داشت سیاستی میانه را درپی بگیرد اما این برای کاخ سفید خوشایند نبود. 🔹️ مکالمه تلفنی فاش‌شده بین ویکتوریا نولاند، معاون وزیر امور خارجه، و جفری پیات، سفیر وقت آمریکا در اوکراین، میزان دخالت واشنگتن در امور یک کشور مستقل را تأیید کرد. 🔹️ پس‌از آن‌که مسکو، کریمه را با استفاده از نیروی نامی به خاک خود ضمیمه کرد و هشدار داد سیاست‌های غرب، وضعیت را تشدید می‌کند، واشنگتن همچنان از عقب‌نشینی خودداری کرد. 🔹️ در عوض، دولت‌های ترامپ و سپس بایدن سلاح‌ها را به اوکراین سرازیر کردند، مانورهای نظامی مشترک بین نیروهای آمریکایی و اوکراینی را تصویب کردند و حتی متحدان را ترغیب کردند که اوکراین را در مانورهای جنگی ناتو بگنجانند. 🔹️ برخی تحلیلگران معتقدند رهبران غرب کاملاً عامدانه زمینه را برای جنگ اوکراین گام‌به‌گام طراحی و ایجاد کردند. براساس این تحلیل، محاسبه و برنامه آنان از این قرار بود که روسیه در باتلاق اوکراین گیر کرده و تا دهه‌ها قادر به بازیابی قدرت خود نخواهد بود. اوکراین در این بازی، صرفاً مهره‌ای برای سیاست‌های بزرگتر بود. 🔹️ به هر ترتیب امروز بعد از حدود چهار سال از آغاز جنگ، آمریکا همچنان منافع اقتصادی و امنیتی خود را در صدر سیاست‌ورزی خود می‌داند و در این مسیر حاضر به قربانی کردن اوکراین نیز هست. تا جایی که چندی پیش رئیس جمهور اوکراین به‌صراحت از دوراهی سخت پیش روی کشور خود گفت؛ حفظ کرامت یا حفظ پشتیبانی آمریکا. 🔹️ باید منتظر ماند و دید نتیجه این وضعیت پیچیده چه می‌شود اما به هر ترتیب، یک‌چیز واضح است؛ امروز حتی اروپا به‌عنوان متحد سنتی و دیرینه آمریکا، دریافته است که آمریکا دیگر حامی و شریکی قابل اعتماد و اتکا نیست و اروپا برای تأمین منافع و امنیت خود باید روی پای خودش بایستد. 📥 نسخه PDF را از اینجا دریافت کنید. 🖼روزنامه 📲 @sedaye_iran_newspaper
🗞 مهمان ویژه 💗 شهید امیرحسین موسوی 🔹 با عشقی مادرانه، آلبوم عکس را ورق میزد. چشمانش بارانی‌ بودند. نم اشک را از پای چشم‌هایش گرفت و گفت: «امیرحسین با پسرعمویش حمیدرضا مثل برادر بودند. شوخ طبع و مهربان و مؤدب؛ و از شاگردان شهید صدرزاده. وقتی آقا مصطفی شهید شدند، بچه‌های مسجد أمیرالمؤمنینِ کُهنز دیگر هدفشان فقط شهادت بود.» مادر آلبوم را بست و ادامه داد: «از آن روز به‌بعد کار امیرحسین شد راضی کردن پدر برای رفتن به سوریه. اما من، دلم می‌لرزید از رفتنِ پسر ۱۷ ساله‌ام که نذر امام حسین بود. یک روز امیرحسین تماس گرفت که امروز مهمان داریم و تا به خانه برسد، چندین مرتبه زنگ زد. گفتم: مادرجان، مگه دفعه اولمان هست که مهمان می‌آید؟ گفت: «نه! ولی این مهمان خیلی خاص است.» وقتی رسید، تنها بود. بسته‌ای را که همراهش بود، باز کرد و گفت: «مهمان ویژه ، این پرچمِ حرم حضرت رقیه (س) است.» با گریه قسمم داد که به رفتنش رضای قلبی داشته باشم.» سالها گذشت. تیرماه ۱۴۰۴ امیرحسین ۲۹ساله شده بود و ده ماه از نامزدی‌اش می‌گذشت. چند روزی بود که حمیدرضا شهید شده بود و همه منزل عمویش جمع شده بودیم. امیرحسین، هنوز مأموریت بود ولی تلفنی از پدر خواست که به منزل بیایند. آن شب همه دور هم بودیم. فردا همان روزی بود که امیرحسین موسوی با وساطت مهمان ویژه‌اش، به استاد و پسرعموی شهیدش پیوست. 🖼 ؛ تک‌نگاری‌هایی از زندگی شهدای جنگ تحمیلی ۱۲ روزه اخیر با رژیم صهیونی  📝 محدثه پارسی 📥 نسخه PDF را از اینجا دریافت کنید. 🖼روزنامه 📱 @sedaye_iran_newspaper
🗞 مهسا، حمید و دختران 📝 | خرده‌روایت‌هایی از گپ‌وگفت رسانه ریحانه KHAMENEI.IR با زنان و دختران حاضر در دیدار با رهبر انقلاب در حسینیه امام خمینی(ره) 📝 درست اواسط ردیف اول، مهسا مرادیان همسر شهید حمیدرضا موسوی از شهدای جنگ ۱۲ روزه، نوزادی را به سینه چسبانده. بشرای ده روزه را. «حمیدرضا روز دوم جنگ، اومد خونه، اسم بشری رو انتخاب کرد، نورا رو بوسید، فاطمه رو مثل هر شب خوابوند و رفت. رفت و برنگشت» مهسا متولد ۷۹ است. یازده سال از من کوچک‌تر. گوشه لبش بالا می‌رود «حمیدرضا سه تا دختر می‌خواست، خدا هم بهش داد» فاطمه ۳٫۵ساله، نورا ۲ساله، و بشری که پدرش را ندید. «فاطمه‌م افسرده شده. خیلی به پدرش وابسته بود. هر شب حمید می‌خوابوندش. حالا شبا بی‌خوابه. هی می‌پرسه خدا خودش بابا نداره که بابای من رو گرفته؟» پرسیدم: «چه جوابی بهش می‌دی؟» «گفتم دعا کن اسرائیل بمیره تا بابا برگرده» مهسا تیر آخر را هم می‌زند: «پیکرش برنگشت کامل... یه تیکه استخون سوخته بازوش فقط... قدش بلند بود... کفنش اندازه یه استخون» نفس نمی‌کشم. همه این حرف‌ها را با آرامش می‌زند. می‌گوید بنویس قصه‌ام را. سخت است شرایطم. دلم می‌خواهد آدم‌ها حمیدرضا را بشناسند. به قصه‌ همه شهدایی فکر می‌کنم که هیچ‌وقت گفته و نوشته نمی‌شوند. می‌گویم «می‌نویسم. خیالت راحت» 📝 فریناز ربیعی 📥 نسخه PDF را از اینجا دریافت کنید. 🖼روزنامه 📱 @sedaye_iran_newspaper
🗞 برگزاری مراسم تجلیل از مادران و همسران شهدای استان قزوین در سالن اجتماعات دانشگاه بین‌المللی امام خمینی(ره) ❤️  📥 نسخه PDF را از اینجا دریافت کنید. 🖼 روزنامه 📱 @sedaye_iran_newspaper
🗞 شماره ۱۶۶ روزنامه اینترنتی رسانۀ KHAMENEI.IR تقدیم می‌شود به شهید محمدرضا ذاکریان 📥 نسخه PDF را از اینجا دریافت کنید. 🖼روزنامه 📲 @sedaye_iran_newspaper