eitaa logo
جاماندگان از قافله عشق 🦋
1.5هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
929 ویدیو
1 فایل
🌱درمنظومه شمسی سیاره ایست به نام زمین🌱 درگوشه ای از این سیاره جغرافیای ست به نام ایران در تاریخ ایستادگی ایران روایت ست بنام #دفاع_مقدس🌱 #نشر_آثار_شهدا #روایت_دفاع_مقدس 🌱چه سر ها داده ایم برای سربلندی ایران🌱 #جاماندگان_ازقافله_عشق جهاد تبیین
مشاهده در ایتا
دانلود
(37) دفاع مقدس به روایت دشمن ● مصاحبه‌ای مفصل با «نزار عبدالکریم الخزرجی» 3 ♦️نزار الخزرجی سرانجام در مارس [۱۹۹۶] (اسفند ۱۳۷۴) موفق شد از عراق و از نظام اعلام جدایی کند. او ابتدا همسرش را به اردن فرستاد تا مقدمات سفر وی را فراهم کند. پس از گذشت سه ماه از سفر همسرش به امان و سپس به ترکیه، ژنرال الخزرجی با لباس زنانه از استان موصل به کردستان رفت. در آنجا یک فروند هواپیمای آمریکایی در انتظارش بود تا او را به اردن ببرد. وی در اردن اعلام کرد که به صفوف مخالفین رژیم وقت عراق پیوسته است. ♦️نزار الخزرجی به خوبی روشن است که گروهی که مربوط به آن منطقه هستند، در جایگاه‌های مهم سیاسی، نظامی و اقتصادی پخش شدند، ولی نباید درباره نقش این مجموعه - از جهت تأثیر در تصمیمات - اغراق کنیم. تصمیم‌گیری در دست یک نفر بود و آن هم کسی نبود جز حسین. مرد شماره دو هم بود و پیش از او کامل توانسته بود در نقش مرد شماره دو ظاهر شود. ♦️در عراق شکنجه وجود داشت، ولی درباره این مسائل به صورت «در گوشی» حرف زده می‌شود و مردم ترجیح می‌دهند درباره آن صحبت نکنند. در خارج، پس از خروج از عراق و جدا شدن از نظام، برای ما خیلی چیزها شد؛ از جمله شکنجه‌های وحشتناک ارتش. ♦️در دهه ۸۰ میلادی کاملاً درگیر جنگ بودیم و مسائلی از این دست را دنبال نمی‌کردیم. 👈سؤال: پس از توقف جنگ عراق و ایران و این حس صدام که از جنگ پیروز بیرون آمده است، چه چیزی تغییر کرد؟ ♦️نزار الخزرجی: البته هیچ کس - حتی خود صدام حسین - انتظار نداشت که جنگ به صورتی که رخ داد، بیفتد. به همین دلیل در عراق به راه افتاد که مدتی ادامه داشت. نقطه پایان جنگ به این صورت، نقطه تحول خطیری در صدام حسین بود. او حالا حس می‌کرد که فرمانده امت [عرب] و محافظ آن است، نه فقط محافظ عراق. خودش را حامی خلیج [فارس] حساب می‌کرد. ♦️ او پیش‌تر مدام تکرار می‌کرد که این امت به کسی احتیاج دارد تا از آن محافظت کند، چون دیگران توان آن را ندارند. او معتقد بود موضع اعراب باید مستحکم شود و در جهانی که جز زبان زور را نمی‌فهمد، کشورهای و رهبرانش قدرت آن را ندارند که با تهدیدات بزرگ مواجه شوند. 👈سؤال: صدام چه قدر از سوریه به خاطر موضعش در جنگ عصبانی بود؟ ♦️نزار الخزرجی: شدیداً بود و نظام سوریه را در رأس👇 دسته‌بندی می‌کرد. [البته] نظامی‌ها را در بحث‌های سیاسی جزئی وارد نمی‌کرد، ولی [گاهی] در صحبت‌هایش عباراتی به کار می‌برد که نشانگر ناراحتی و رنجش او از موضع بعضی از کشورهای عربی بود. خصوصاً که صدام درگیری [جنگ با ایران] را در چارچوب درگیری بین امت عرب و فارس‌ها تعریف می‌کرد. ♦️سرزنش او در درجه اول متوجه سوریه بود، بعد و . 👈[اما] عربستان سعودی، کویت، کشورهای خلیج [فارس] و اردن و تا حدی مصر را - بعد از آنکه برای بازگرداندنش به اتحادیه عرب تلاش کرد - کشورهایی می‌دانست که موضعشان خوب است. 👈سؤال: در دهه ۸۰ میلادی، روابط سوریه و عراق متشنج بود. نگران نبودید که بین عراق و سوریه جنگ به راه بیفتد؟ ♦️نزار الخزرجی: به دلیل اختلافات و حساسیت‌های حزبی که از قدیم بود، تشنجی در روابط وجود داشت که اختلافات درباره نقش‌های دو کشور در منطقه و درباره موضع [عراق] نسبت به ایران بعد از سقوط شاه و مسائل دیگر هم به آن اضافه شد. این اختلاف، مخفی نبود، ولی مسئله به حدی که موجب بروز جنگ شود هم نبود. ما اساساً تصور نمی‌کردیم که ارتش عراق روزی با یک کشور عربی بجنگد. به همین جهت کویت [برای ما] بود، چون این اقدام با شعارهایی که قبلاً داده شده بود تناسب . عراق در حالی وارد جنگ شد که پس‌اندازی معادل ۴۳ میلیارد دلار داشت و در حالی از جنگ خارج شد که حدود ۷۰ میلیارد دلار بدهی داشت. ‌‌‍‌‎ کانال بچه های جبهه وجنگ جاماندگان      ‌‌‍‌‎‌     ‌‌‍‌‎‌@seYed_Ekhlas🇮🇷
(45) دفاع مقدس به روایت دشمن ● مصاحبه‌ای مفصل با «نزار عبدالکریم الخزرجی» (11) 👈سؤال: در زمان جنگ کجا بودید؟ ♦️نزار الخزرجی: من در بغداد بودم و در هیچ کاری مشورت نکردم. سؤال: چه کسی برنامه حمله به را تدوین کرد؟ ♦️نزار الخزرجی: آنچه می‌دانستم این بود که شخصاً با حضور حسین کامل و علی حسن المجید این طرح را انجام داد. آن‌ها ممکن است دیگران را برای موضوعات فراتر از این استخدام کرده باشند، اما طرح حمله در میان این سه نفر بود. 👈سؤال: بعد از عزل، شما رفتار رژیم با خودتان چه تغییری کرد؟ ♦️نزار الخزرجی: آن‌ها محافظانی را که از بستگان من بودند، کشیدند و خود از خانه من محافظت کردند. آن‌ها من را به مکانی دیگر منتقل کردند و با نگهبانان امنیت ویژه (پسرصدام) آمدند. کار نگهبانان جدید پیگیری و نظارت بر من بود. آن‌ها اتومبیل‌های امنیت خصوصی را در خیابان اول قرار دادند و تلفن مرا می‌کردند. در عمل، بدون اعلام رسمی، این اقدام آن‌ها به نوعی دستگیری من با نظارت شدید بود. 👈سؤال: ارتش عراق چگونه شکست خورد؟ ♦️نزار الخزرجی: باور کنید نمی‌خواهم آن روزهای دشوار را به خاطر آورم. روزهای دردناک و تحقیرآمیزی بود که درس‌های بزرگی به ما داد. کشور را کرد و ما تحقیر شدیم و تحقیرشده به هیچ چیز اهمیت نمی‌دهد! 👈سؤال: آیا کل داستان کویت یک جدی بود؟ نزار الخزرجی: من آن را یک اشتباه می‌دانم. سؤال: قبل از عزل چند بار به کویت سفر کرده بودید؟ نزار الخزرجی: سه بارش را یادم می‌آید. ‌‌‍‌ کانال بچه های جبهه وجنگ      ‌‌‍‌‎‌     ‌‌‍‌‎‌@seYed_Ekhlas🇮🇷      ‌‌‍‌‎