eitaa logo
جاماندگان از قافله عشق 🦋
1.4هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
934 ویدیو
1 فایل
🌱درمنظومه شمسی سیاره ایست به نام زمین🌱 درگوشه ای از این سیاره جغرافیای ست به نام ایران در تاریخ ایستادگی ایران روایت ست بنام #دفاع_مقدس🌱 #نشر_آثار_شهدا #روایت_دفاع_مقدس 🌱چه سر ها داده ایم برای سربلندی ایران🌱 #جاماندگان_ازقافله_عشق جهاد تبیین
مشاهده در ایتا
دانلود
جاماندگان از قافله عشق 🦋
🔻نقش قرارگاه کربلا در عملیات #کربلای۵ به روایت اسناد - ۴ 💢 جلسه خصوصی هاشمی
🔻نقش قرارگاه کربلا در عملیات :کربلای۵ به روایت اسناد - ۵ ♦️آغاز تلاش‌های قرارگاه کربلا در منطقه شلمچه 🔹پس از جلسه فرماندهی کل سپاه و ابلاغ مأموریت به قرارگاه کربلا، من (مجید مختاری) به‌دلیل آنکه در عملیات کربلای۴ راوی قرارگاه نجف به فرماندهی برادر مصطفی ایزدی و جانشین برادر بودم و شناخت خوبی از منطقه داشتم. به‌عنوان راوی قرارگاه کربلا انتخاب شدم و درکنار احمد غلامپور قرار گرفتم. ♦️احمد غلامپور به‌محض بازگشت از جلسه قرارگاه خاتم، معاونین خود در قرارگاه کربلا را به جلسه‌ای به‌منظور آماده‌سازی عملیات در منطقه شلمچه فراخواند. در این جلسه ابتدا درباره طرح مانور عملیات و سپس درباره آماده‌سازی عقبه‌ها بحث و گفت‌وگو شد و چهار محور اصلی برای شکستن خطوط دفاعی دشمن و تداوم عملیات تعیین شد: 👈محور اول: جناح راست عملیات با عبور از آب‌گرفتگی شلمچه، پد بوبیان و پل دوم با لشکر۳۳ المهدی و تیپ۱۸ الغدیر. محور دوم: محور کانال ماهی از پل دوم تا نوک کانال ماهی با لشکر ۲۵ کربلا و لشکر ۴۱ ثارالله. 🔹محور سوم: دژ مرزی و منطقه پنج‌ضلعی با لشگر و ۱۹ فجر. 👈محور چهارم: محور دژ مرزی و جاده شلمچه با لشکر ۱۰ . ♦️پس از این جلسه پی‌گیری‌های برادر غلامپور درزمینه طراحی مانور عملیات، احداث عقبه‌ها، آغاز شناسایی‌ها، توجیه فرمانده یگان‌ها، مسئله عبور از آب‌گرفتگی میان پاسگاه و پد بوبیان، احداث جاده‌ها و پدهای توپخانه و شکستن خطوط دفاعی دشمن توسط موج اوّل نیروها آغاز شد. ♦️زمان محدود تعیین‌شده ازسوی کل سپاه موجب می‌شد تا کلیه پی‌گیری‌ها در جلسات قرارگاه و سرکشی به یگان‌ها در منطقه صورت گیرد. این مسئله حتی شامل مباحث مانور عملیات نیز می‌شد. با گذشت بیش از دو روز از تصویب و ابلاغ اجرای عملیات آینده در منطقه شلمچه به یگان‌ها، هنوز احساس می‌شد، یگان‌ها به‌صورت جدی وارد عمل نشده‌اند و مسائل و مشکلات خود را همراه با ابهام و تردید نسبت به عملیات دنبال می‌کنند. 👈 این مسئله موجب شد تا رضایی به‌منظور ایجاد سرعت عمل در قرارگاه کربلا و یگان‌های واگذارشده، دستورالعمل آمادگی برای اجرای عملیات را براساس زمان‌بندی معین در تاریخ ۶۵/۱۰/۷ به قرارگاه کربلا ابلاغ کند. در این دستورالعمل آمده بود: از تاریخ ۶۵/۱۰/۸ تا ۶۵/۱۰/۱۲ شناسایی‌ها شروع و تکمیل شود. از تاریخ ۶۵/۱۰/۹ نقل‌وانتقالات آغاز و در تاریخ ۶۵/۱۰/۱۵ پایان یابد و از تاریخ ۶۵/۱۰/۱۰ تا تاریخ ۶۵/۱۰/۱۲ فرمانده گردان‌ها توجیه شوند. ♦️در این میان، اصلی‌ترین موضوعات، طرح مانور عملیات، حضور یگان‌ها در منطقه و استقرار در محورهای تعیین‌شده بود تا ضمن شروع شناسایی‌ها، نقل‌وانتقالات اولیه آغاز و اقدامات مهندسی دنبال شود. 👈احمد غلامپور در روز ۶۵/۱۰/۸ در جلسه‌ای که به‌منظور بررسی طرح مانور و توجیه فرماندهان یگان‌ها با حضور برادر صفوی جانشین فرمانده نیروی زمینی تشکیل شد، ضمن تأکید بر قطعی‌بودن عملیات در محور شلمچه، خواستار مشارکت فرمانده یگان‌ها در طراحی عملیات شد. وی در این جلسه خطاب به سایر فرماندهان گفت: خدا ما می‌دانیم یک پنجاهم فشاری که به می‌آید ما نمی‌توانیم تحمل کنیم. این بسیجی‌ها عجب روحیه‌ای دارند، براشون صحبت شد [که بمانند] آنها حتی ساک‌هایشان را نگرفتند. ♦️ به‌هرحال مانور در این منطقه مشکل است، باید درباره آن بحث کرد. 🔹امین شریعتی فرمانده لشکر عاشورا نیز ضمن تأیید سخنان برادر غلامپور درباره مانور عملیات آینده گفت: ♦️منطقه پنج‌ضلعی چون محدود است و متکی به جاده‌ها نیست، باید قدم به قدم پاک‌سازی شود، بالای پنج‌ضلعی [محور کانال ماهی] نیز خیلی مشکلات دارد و ما حداکثر کاری که می‌توانیم بکنیم ضلع شمالی کانال ماهی‌ است. اینجا باید بحث شود من خودم باید بشوم تا بتوانم گردانم را توجیه کنم. اینها [فرمانده گردان‌ها] سؤالاتی می‌کنند که من قادر به پاسخگویی نیستم. اگر الآن هم مسئله‌ای مطرح می‌کنم مال این نیست که خدای ناکرده نمی‌خواهیم عملیات کنیم، خدا نکند این‌طور باشد، فقط یک مقدار باید بیشتر بحث شود. .. .        ‌‌‍‌‎‌تاریخ شفاهی جنگ در کانال رزمندگان دفاع مقدس @seYed_Ekhlas🇮🇷
  خاطرات اسیر عراقی               دکتر مجتبی الحسینی           ‌‌‍‌‎ ♦️ به محض رسیدن نیروهای ایرانی، با فریاد از آنها استقبال کردیم. یکی از آن دو که بسیار جوان بود. فریاد زد: دستانت را بالا ببر! من نیز دست‌هایم را بالا بردم. به من نزدیک شد. کلت را از کمرم باز کرد. جوانی تقریباً ساله و خوش قیافه بود. به خوبی صحبت می کرد. بسیار خوشحال شدم و گفتم: من پزشک هستم و اینها بهیاران همکار من هستند. میخواهیم تسلیم شویم. ما را اذیت نکنید! او گفت نگران نباش! اسلحه ها کجاست؟ گفتم: «اینها اسلحه های ماست، اینجا روی سقف پناهگاه.» ♦️وقتی اسلحه ها را دید نسبت به ما اعتماد پیدا کرد. دوست او به طرف پناهگاه دوم تیراندازی کرد از آن بسیجی جوان خواستم تا او را از این کار منع کند چون کسی در آن پناهگاه نبود. ♦️سپس از او تقاضا کردم تا هر چه زودتر ما را به پشت جبهه تخلیه کند، چون فاصله ما تا مواضع نیروهای عراقی از ۹۵۰ متر تجاوز نمی کرد. او در خواست مرا پذیرفت. به راه افتادیم. در این حین به او گفتم: «بگذارید این خودرو را بیاورم.» منظورم همان آمبولانسی بود که وسایلمان را داخل آن گذشته بودیم، اما او موافقت نکرد. لحظاتی بعد یکی دیگر از نیروهای بسیجی به ما ملحق شد. او یک آرپی جی با خود حمل می کرد. بلافاصله گلوله ای به سمت آمبولانس شلیک کرد و آن را به آتش کشید. از این بابت متاثر شدم، زیرا خودروی جدید و گران قیمتی بود که امکان داشت آن را سالم به غنیمت بگیرند. دیگر این که داخل این آمبولانس کیفی داشتم که حاوی مدارک شخصی و تحصیلی ام بود. از جمله کارت شناسایی، مدارک فارغ التحصیلی و تایید نامه هایی از ادارات دولتی. در آن لحظه جز کارت شناسایی سندیکای پزشکان و همچنین کارت شناسایی افسران ذخیره چیز دیگری همراه نداشتم. ♦️به سوی مواضع نیروههای ایرانی حرکت کردیم. پس از کمی راه پیمایی، نیروهای عراقی به سمت ما آتش گشودند. فهمیده بودند که ما خودمان را به نیروهای اسلام تسلیم کرده ایم ولی به لطف خداجان سالم به در برده و در پشت خاکریزها مخفی شدیم. بدبختانه آن بسیجی ها ما را به رزمنده دیگری تحویل دادند تا ما را به پشت جبهه منتقل کنند. بدین ترتیب شاهد تسلیم شدن و پناهندگیم را از دست دادم. ♦️خیلی سریع با پای پیاده به سمت پشت جبهه حرکت کردیم. به مواضع قرارگاه هنگ‌مان رسیدیم. در آنجا با ۳۵ اسیر عراقی که از معاونت پزشکی بودند مواجه شدم. همچینن «ابراهیم اسماعیل» و ستوان یکم «صادق» از گردان ۱۰ تانک را در آنجا دیدم. در بین راه اجساد چند نفر سرباز نزدیک سنگر توپهای ضدهوایی ۵۷ میلی متری دیده می شد. به شکل یک ستون نظامی به مسیرمان ادامه دادیم تا این که به خاکریز بین المللی رسیدیم. نیروهای اسلامی در آنجا پخش و پلا بودند. سربازان ما چند دستگاه زره پوش را در سنگرهایشان رها کرده و گریخته بودند. در طول مسیر رزمنده ای را دیدم که صلاح آرپی جی با خود حمل می کرد و پایش قدری انحنا داشت. متوجه شدم که او یکی از افراد بسیجی است. محض ورود به مواضع گروهان سوم، دیدم که ایرانی‌ها شکاف بزرگی در خاکریز بین المللی و شکاف دیگری در میادین مین ایجاد کرده اند. هنگام عبور از آن شکاف سه نفر از افراد بسیجی را دیدم که در میان مین‌ها قطعه قطعه شده بودند. فردی که ماموریت یافته بود ما را همراه خود ببرد از افراد پاسداران بود. با موتور سیکلت حرکت می کرد. ناگهان به ما دستور توقف داد و با لحنی عتاب آمیز عباراتی را بر زبان جاری ساخت. ♦️بسیاری از همراهانم تصور کردند که او انتقام دوستانش را از ما خواهد گرفت. در واقع این تصور را بوقهای تبلیغاتی عراق در اذهان آنها بوجود آورده بودند. نگاهی به چهره رنگ پریده «جاسم» انداختم. از شدت ترس می لرزید. به او گفتم: «چه شده؟» پاسخ داد: «دکتر آنها ما را همین جا اعدام خواهند کرد.» گفتم: نترس تصور می‌کنم این مرد ما را سرزنش می کند زیرا کلمه را به کار برد. ♦️چند لحظه بعد از ما خواست حرکت کنیم. پس از عبور از خاکریز بین المللی صورتم را به سمت وطنم برگرداندم و از دور با نخلستانهای بصره که همچون جنگلی سیاه به نظر می‌رسید خداحافظی کردم. با خود گفتم ای سرزمین گرفتار و دربند! اینک از دامان تو دور می‌شوم و زمانی که اسلام بر سر زمینت حاکم شود باردیگر برخواهم گشت. خاطرات دکترمجتبی الحسینی اسیرعراقی پایان        ‌‌      ‌‌‍‌‎‌@seYed_Ekhlas🇮🇷
💢! ♦️رهبر انقلاب صبح امروز در دیدار معلمان: 👈بعضی از این حرف‌هایی که در این سفر رئیس‌جمهور آمریکا به منطقه مطرح شد، جواب دادن نیست اصلاً. این‌قدر سطح حرف پایین است که مایه‌ی سرافکندگیِ گوینده‌ی حرف و مایه‌ی سرافکندگیِ ملت آمریکاست. آن‌ها را کار ندارم، لکن باید روی یکی دو جمله توجه بکنیم. ♦️ترامپ گفت که می‌خواهد از قدرت برای صلح استفاده کند؛ دروغ گفت. ایشان و مسئولان آمریکایی، دولت‌های آمریکا، از قدرت استفاده کردند برای قتل‌عام غزه، برای جنگ‌افروزی در هر جایی که بتوانند، برای حمایت کردن از مزدوران خودشان. از قدرت، این استفاده را کردند. کِی از قدرت برای ایجاد صلح استفاده کردند؟ ♦️بله، از قدرت می‌شود برای صلح و امنیت استفاده کرد.👇 ♦️ به همین دلیل هم هست که ما، کوریِ چشم دشمنان، هر روز بر قدرت خودمان و قدرت کشور ان‌شاءالله اضافه خواهیم کرد. اما آن‌ها این کار را نکردند. آن‌ها از قدرت استفاده کردند برای این‌که بمب‌های ده تُنی را بدهند به رژیم صهیونی، بریزد روی سر کودکان غزه، بیمارستان‌ها، خانه‌های مردم، در لبنان و در هرجا که بتوانند. ۱۴۰۴/۲/۲۷      ‌      ‌‌‍‌‎‌     ‌‌‍‌‎‌@seYed_Ekhlas🇮🇷