🌹#حکایت
🌴دنیا مانند گردویی است بی مغز!
💎ملا مهرعلی خویی، روزی در ڪوچه دید دو ڪودڪ بر سر یڪ گردو با هم دعوا میڪنند...
به خاطر یڪ گردو یڪی زد چشم دیگری را با چوب ڪور کرد.
یڪی را درد چشم گرفت و دیگری را ترس چشم درآوردن،
💎گردو را روی زمین رها ڪردند و از محل دور شدند...
💎ملا رفت گردو را برداشت و شڪست و دید، گردو از مغز تهی است، گریه ڪرد.
💎پرسیدند تو چرا گریه میڪنی؟!
گفت: از نادانی و حس ڪودڪانه، سر گردویی دعوا میڪردند ڪه پوچ بود و مغزی هم نداشت...
💎دنیا نیز چنین است، مانند گردویی است بدون مغز! که بر سر آن میجنگیم و وقتی خسته شدیم و آسیب به خود رساندیم و یا پیر شدیم، چنین رها ڪرده و برای همیشه میرویم...
✅ سرو سهی
@sarvecahi
@sarvecahi
#حکایت
در زمان حضرت عیسی (ع) زنی بود که شیطان نمی توانست به
هیچ عنوان فریبش دهد. روزی این زن در حال پختن نان بود که وقت
نماز شد. دست از کار کشید و مشغول نماز شد.۱
در این هنگام شیطان کودک این زن را وسوسه کرد که به سمت آتش
برود.رفت و به درون تنور افتاد. بعد شیطان وسوسه کنان به طرف زن
رفت که بچه ات بدرون تنور افتاد نمازت را بشکن.
زیرا میدانست این از آن نمازهایی است که فایده دارد.( نمازهایی که
فایده ندارد شیطان آب وضوی آن را هم می آورد)
اما این زن توجهی به وسوسه شیطان نکرد. حال معنوی زن طوری شد
که نماز را نشکست.
شوهر آمد دید که صدای بچه از درون تنور می آید. و زن در حال خواندن
نمازاست. بچه سالم است و نمی سوزد. دست به درون تنور برد و
بچه را درآورد.
مرد این ماجرا را نزد حضرت عیسی تعریف کرد. حضرت عیسی به
خانه آنها آمد و از زن پرسید تو چه کردی که به این مقام رسیدی؟
زن پاسخ داد:
۱- همیشه کار آخرت را بر دنیا ترجیح می دادم.
۲- از وقتی خود را شناختم بی وضو نبودم
۳- همیشه نماز خود را در اول وقت می خواندم
۴- اگر کسی بر من ستم می کرد یا دشنامم می داد او را به خدا وا
می گذاشتم و کینه او را به دل نمی گرفتم.
۵- در کارهایم به قضای الهی راضیم
6- سائل را از در خانه ام مأيوس نمی كنم .
7- نماز شب را ترك نمی نمايم
حضرت عیسی فرمود اگر این زن ، مرد می بود پیامبر می شد چون
کارهایی می کند که فقط پیامبران می کنند.و بر چنین کسی شیطان سلطه ندارد.
📚-منبع :عرفان اسلامي ، ص300؛ شيطان در كمينگاه ، ص 233
✅ سرو سهی
@sarvecahi
@sarvecahi
#حکایت
روزی سلطان محمد خدابنده تصمیم گرفت مذهب رسمی کشور را انتخاب کند؛ تشیع یا تسنن. برای این منظور، فرمان داد تا جمعی از علمای برجستهی هر دو مذهب گرد هم آیند و در حضور وی به مناظره بپردازند.
در موعد مقرر، دویست تن از علمای اهل سنت در مجلس حاضر شدند. از سوی علمای شیعه، تنها یک نفر دعوت را پذیرفت: علامه حلی (ره)، فقیه بزرگ شیعه.
سلطان خدابنده بر تخت سلطنت نشسته بود و علما، صف در صف، گرداگرد مجلس نشسته بودند. در همین هنگام، علامه حلی وارد شد. نگاهی کوتاه به اطراف انداخت، سپس نعلین خود را از پا بیرون آورد، زیر بغل گذاشت و بدون هیچ مکثی، کنار تخت سلطان نشست.
یکی از علمای اهل سنت با طعنه گفت:
— ببینید بیادبی این مرد را! این است ادب و آداب علمای شیعه؟
سلطان علت این رفتار را از علامه حلی جویا شد.
علامه با آرامش پاسخ داد:
— پیامبر اکرم (ص) فرمودهاند: هرگاه وارد مجلسی شدی، هر جا جای خالی دیدی، همانجا بنشین. من نیز بر اساس همین توصیهی پیامبر، اینجا نشستم.
سلطان نگاهی به اطراف انداخت و با سر تأیید کرد که علامه درست میگوید.
مدتی نگذشت که یکی از علما پرسید:
— اما چرا نعلینت را زیر بغل گرفتی؟ مگر اینجا دزد هست؟
علامه تبسمی کرد و گفت:
— بله! اتفاقاً اینجا احتمال دزدی هست!
با تعجب پرسیدند:
— یعنی چه؟ دزد در چنین مجلسی؟!
علامه پاسخ داد:
— روایت کردهاند که در زمان پیامبر (ص)، ایشان هنگام ورود به مسجد کفشهایشان را بیرون آوردند. در آن هنگام، امام شافعی کفش پیامبر را دزدید...
علمای شافعی فریاد زدند:
— دروغ است! امام شافعی اصلاً در زمان پیامبر نبوده!
علامه گفت:
— بله، حق با شماست؛ لابد مالک بوده است.
مالکیها نیز اعتراض کردند:
— امام مالک هم دویست سال بعد از پیامبر زندگی میکرد!
علامه گفت:
— عذر میخواهم، لابد حنفیه بوده است.
حنفیها با صدای بلند گفتند:
— حنف هم در زمان پیامبر نبود.
علامه لبخندی زد و گفت:
— پس شاید حنبل بوده؟
حنبلیها فریاد زدند:
— حنبل هم قرنها بعد از پیامبر میزیسته!
علامه به سلطان رو کرد و گفت:
— حال که همه اقرار کردند که این ائمه اهل سنت بعد از پیامبر به دنیا آمدند، اجازه دهید از شما سؤالی بپرسم: آیا امام علی (ع) در زمان پیامبر بود یا نه؟
همه با صدای بلند گفتند:
— بله، علی (ع) بود.
علامه گفت:
— حال، کدام عقل سلیم میپذیرد که داماد پیامبر، اولین مسلمان، وصی و همراه همیشگی پیامبر، با آن همه فضیلتها و حضور در تمامی مراحل شکلگیری دین، کنار گذاشته شود و کسانی که حتی در زمان پیامبر هم نبودهاند، به عنوان پیشوایان دین پذیرفته شوند ..؟
‹🤍🌼›
✅ سرو سهی
@sarvecahi
@sarvecahi