eitaa logo
سنگرشهدا
6.9هزار دنبال‌کننده
18.2هزار عکس
3.7هزار ویدیو
52 فایل
امروز #فضیلت زنده نگہ داشتن یاد #شهدا کمتر از شهادت نیست . "مقام معظم رهبرے❤️ 🚫تبلیغ و تبادل نداریم🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
1.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
:
باشـد‌ڪه‌ماشبانگاهان‌برسرشان‌بریزیم همچون‌عُقابان‌تیزپروازی‌ڪه‌شب‌و‌روز برایشان‌معنا‌ندارد ..✌️!!
📎اسرائیل‌۲۵‌سال‌‌‌آینده‌ر‌و‌نخواهد‌دید! ❤️ ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊
یکی از آرزو های آقا مهدی این بود که به دیدار امام بره... تو منطقه طرخی به عنوان دیدار با امام برگزار شد ؛ هر گردان سهمیه داشت از گردان ماهم اقا مهدی انتخاب شد...  بعد از شنیدن این خبر از خوشحالی شروع کرد به گریه رفت داخل چادرش بعدش امد گفت میخواهم به جای خودم ابو سراج رو بفرستم خیلی تعجب کردم ابوسراج یکی از مجاهدین عراقی بود که به ما کمک میکرد وکلی هم زخمت میکشید... گفت : آخه ما به هر حال مرخصی میریم خانواده مون رو میبینیم ولی این بنده خدا کسیو نداره اگه اون بره هم روحیه میگیره هم حال و هواش عوض میشه...  وقتی به ابو سراج گفتیم کلی خوشحال شد وگفت : این یکی از آرزوھای من بود ؛کلی از اقا مهدی تشکر کرد.. 📎قائم‌مقام گردان‌زرهی لشگر ۵ نصر 🌷 ●ولادت : ۱۳۴۶/۱/۳ نیشابور ، خراسان‌رضوی ●شهادت : ۱۳۶۶/۲/۳ بانه ، عملیات کربلای۱۰ ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
🌷هر ۲۰ سال شهادت یک سپهبد در جمهوری اسلامی ●شهید سپهبد قرنی که در سوم اردیبهشت سال ۵۸ به دست گروهک به شهادت رسید و اولین شهید ترور در انقلاب اسلامی محسوب می گردد. شخصیتی بود که نه تنها در تثبیت موقعیت ارتش در نظام جمهوری اسلامی نقش کلیدی داشت ●بلکه با شهامت و ایستادگی در مقابل طرح‌هایی که در جهت فروپاشی ارتش مطرح می‌شد که در پشت این قضیه دست آمریکا بود به ارتش هویت داد و به همین خاطر خاری در چشم دشمنان شد و او را به شهادت رساندند و بعد از ایشان در سال ۷۸ شهید سپهبد صیاد شیرازی و بیست سال بعد در سال ۹۸ سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی به شهادت رسیده‌اند. 📎روحشان شاد یادشان گرامی‌باد🌷 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
9.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به دَبدَبه و... کَبکَبه‌ام نگاه نکن! من مثل بیدی هستم... که با یک ، از کار می‌افتم! من... همین بنده‌ی قَدکشیده‌ی تو... در مقابل بزرگی و عظمتت... حرفی برای گفتن ندارم؛ چون تو خوب... از من خبر داری! این مخلوق تو... که اکنون مقابل‌ت ایستاده... هر راهی برود... باز هم سوی تو می‌آید؛ خداجان! این انسانِ سَربه‌هوا... جز تو، پناهی ندارد! در این میان... دل‌خوش است به تو... امیدش را ناامید نکن! پروردگار رمضان؛ خدای بی‌همتا و مهربان! به عظمتت سوگند! هنگامه‌ی بیراهه رفتن... دست و بالَم را... جایی حوالیِ حسین و کربلا... بَند کن! ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
شهیدان را مپندارید مُرده‌اند ، بلکه آنان زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی می‌خورند ... 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✍ خاطرات آزاده : حکیمی مزرعه نو ‌● 🔆 فرار از تبعید بازگشت به تکریتـ۲ ... سعی می‌کنند در طول شب مدام درخواست رفتن به دستشویی داشته باشند تا شاید نگهبان خسته شود و برای راحتی خود دستشان را باز بگذارد تا هر وقت خواستند خودشان رفت و آمد کنند. خلاصه اینکه با این ترفند در سحرگاه شب بعد موفق به خروج از بیمارستان شده و با پوشیدن لباسهایی که از قبل آماده کرده اند با گذر از چند حلقه سیم خاردار موفق به خروج از پادگان می‌شوند. با توقف خودروی عبوری به قصد شهر مندلی سوار می‌شوند و اولین اشتباه ، کار را بر آنها سخت می‌کند. راننده از سرنشینان عقب درخواست می کند شیشه را بالا دهند آقای چلداوی که به زبان عریی مسلط است درخواست راننده را برای دوستانش که در صندلی عقب نشسته‌اند ترجمه می‌کند . راننده مشکوک شده و التماس می‌کند و در سه راهی مندلی ـ خانقین از آنها می‌خواهد پیاده شوند. بعد از پیاده شدن از خودرو نگهبان مستقر در دژبانی منطقه به آنها مشکوک شده ایست می‌دهد ولی آنها در هوای گرگ و میش سریع خود را از محل دور می کنند. شب باران باریده و آنها پس از گذر از بیابان باتلاقی با سر و وضعی گل آلود مجددا سوار تاکسی می‌شوند . راننده تاکسی با مشاهده وضعیت ظاهری آنها همان ابتدا مشکوک شده و با ورود به پمپ بنزین قصد دارد با استفاده از روشنایی موجود ، مجددا آنها را برانداز کند. راننده آنها را به ترمینال شهر "بلد روز" رسانده و درخواست کرایه می‌کند آنها که پولی در اختیار نداشتند گوشزد می‌کنند که ما از کارمندان بیمارستان بعقوبه هستیم که دیشب آمبولانسمان در گل گیر کرده و ... پولی در اختیار نداریم . خلاصه از تاکسی پیاده می شوند رانندگان دیگر هم به جمع دعوا می پیوندند و در نهایت یکی از رانندگان البته با هماهنگی پشت پرده راننده تاکسی ذکر شده قبول می‌کند که آنها را به مندلی برساند . راننده مقابل پاسگاه بلدروز توقف می‌کند جایی که راننده تاکسی هم آنجا منتظرشان است پیاده شده و بالاجبار به اتاقی در پاسگاه هدایت می‌‌شوند . از اتاق بیرون می‌آیند تا اوضاع را برانداز کنند که چند نگهبان با کابل می افتند به جانشان آقایان چلداوی و انتظاری موفق به فرار از منطقه می شوند و از دیوار نخلستانی بالا رفته چاله‌ای حفر و خود را در آن مخفی و استتار می‌کنند . ادامه دارد..✒️ ⛔️کپی ونشر ممنوع..چون این خاطرات هنوز چاپ نشده نویسنده راضی به نشرش نیستند..فقط همینجا بخونید🌹 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃ ختم قران به نیابت از شهدا وتعجیل در ظهور اقا...لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید.. @R199122 📿 8 📿 9 📿 11 📿 12 📿 13 📿 14 📿 26📿 29 📿 وتعداد صلوات های خودرا اعلام کنید تاکنون صلوات ختم شده⇩⇩⇩ ( ) ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊
@Ostad_Shojae جزء یازدهم.mp3
زمان: حجم: 4.15M
✾طرح تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے✾ (تندخوانے) جزء یازدهم قرآن کریم با صوت استاد معتز آقایے زمان : 35دقیقہ ✨ڪلام حق امروز هدیه به روح✨ ✾شهید،‌‌⇦ ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
او رود جنون بود کہ دریا مےشد با بیرق آفتـاب بر پا مےشد پـرواز اگر نبود ،معلوم نبود این مرد چگونہ درزمین جا مےشد 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
✍با ضدانقلاب داخلے بہ شدت مبارزه ڪنید و نگذارید ڪہ شوم خودشان را بہ ثمر برسانند. در راه از جان و مال خود بگذرید و براے رضاےخداوند بزرگ قدم بردارید. ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊