منتظر امام زمان (عج)
یعنی منتظر شهادت ...
#شهید_مهدی_زینالدین
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@sangarshohada 🕊🕊
نزدیك عملیات بود؛
میدونستم تازه دختردار شده.
یك روز دیدم سر پاكت نامه از جیبش زده بیرون...
گفتم این چیه؟
گفت عكس دخترمه
گفتم بده ببینمش
گفت خودم هنوز ندیدمش!
گفتم چرا؟
گفت: الآن موقع عملیاته. میترسم مهر پدر و فرزندی كار دستم بده، باشه بعد...
#شهید_مهدی_زینالدین
@sangarshohada 🕊🕊
اگر جلوی سنگرش یک جفت پوتینِ کهنه و رنگ و رو رفته بود، میفهمیدیم هست؛ واِلا میرفتیم جای دیگر دنبالش میگشتیم..!!
#فرمانده_لشکر۱۷علیبنابیطالب
#شهید_مهدی_زینالدین
@sangarshohada 🕊🕊
تو هیچی نیستی!
چشمشان که به مهدی افتاد؛ از خوشحالی بال در آوردند دورهاش کردند و شروع کردن به شعار دادن: فرماندهی آزاده ، آمادهایم آماده ! » هرکسی هم که دستش به مهدی میرسید امان نمیداد، شروع میکرد به بوسیدن... مخمصهای بود برای خودش! خلاصه به هر سختیای که بود از چنگ بچههای بسیجی خلاص شد اما به جای اینکه از این همه ابراز محبت خوشحال باشد با چشمانی پر از اشک به خودش نهیب میزد: « مهدی! خیال نکنی کسی شدی که اینا اینقدر بهت اهمیت میدن، تو هیچی نیستی، تو خاک پای این بسیجیهایی...!»
#شهید_مهدی_زینالدین
#فرمانده_لشکر۱۷علیبنابیطالب
@sangarshohada 🕊🕊
اگر جلوی سنگرش یک جفت پوتینِ کهنه و رنگ و رو رفته بود، میفهمیدیم هست؛ واِلا میرفتیم جای دیگر دنبالش میگشتیم..!!
#فرمانده_لشکر۱۷علیبنابیطالب
#شهید_مهدی_زینالدین
@sangarshohada 🕊🕊
تو هیچی نیستی!
چشمشان که به مهدی افتاد؛ از خوشحالی بال در آوردند دورهاش کردند و شروع کردن به شعار دادن: فرماندهی آزاده ، آمادهایم آماده ! » هرکسی هم که دستش به مهدی میرسید امان نمیداد، شروع میکرد به بوسیدن... مخمصهای بود برای خودش! خلاصه به هر سختیای که بود از چنگ بچههای بسیجی خلاص شد اما به جای اینکه از این همه ابراز محبت خوشحال باشد با چشمانی پر از اشک به خودش نهیب میزد: « مهدی! خیال نکنی کسی شدی که اینا اینقدر بهت اهمیت میدن، تو هیچی نیستی، تو خاک پای این بسیجیهایی...!»
#شهید_مهدی_زینالدین
#فرمانده_لشکر۱۷علیبنابیطالب
@sangarshohada 🕊🕊
اگر جلوی سنگرش یک جفت پوتینِ کهنه و رنگ و رو رفته بود، میفهمیدیم هست؛ واِلا میرفتیم جای دیگر دنبالش میگشتیم..!!
#فرمانده_لشکر۱۷علیبنابیطالب
#شهید_مهدی_زینالدین
@sangarshohada 🕊🕊
تو هیچی نیستی!
چشمشان که به مهدی افتاد؛ از خوشحالی بال در آوردند دورهاش کردند و شروع کردن به شعار دادن: فرماندهی آزاده ، آمادهایم آماده ! » هرکسی هم که دستش به مهدی میرسید امان نمیداد، شروع میکرد به بوسیدن... مخمصهای بود برای خودش! خلاصه به هر سختیای که بود از چنگ بچههای بسیجی خلاص شد اما به جای اینکه از این همه ابراز محبت خوشحال باشد با چشمانی پر از اشک به خودش نهیب میزد: « مهدی! خیال نکنی کسی شدی که اینا اینقدر بهت اهمیت میدن، تو هیچی نیستی، تو خاک پای این بسیجیهایی...!»
#شهید_مهدی_زینالدین
#فرمانده_لشکر۱۷علیبنابیطالب
@sangarshohada 🕊🕊
🇮🇷 وطن آنجاست...
که رتبه ی ۴ کنکور سراسری اش؛
درس و دانشگاه را رها می کند! و در مقابل دشمن تا بنِ دندان مسلحی که رویای تصرف یک هفتهای تهران را در سَر میپروراند، سینه سپر میکند...
#قهرمان_وطن
#دانشجوی_تراز
#شهید_مهدی_زینالدین
@sangarshohada🕊️🕊️