📝 | مشتاق ملاقات پروردگار 📷 عکس پایینی رو تو قطار تهران مشهد گرفتیم. موقع خواب بود و کولر کوپه روشن. برای در امان ماندن از باد سرد ملحفه را دور سرشون پیچیده بودند ... 😴 در آستانه خواب بودند تا متوجه شدند که می‌خواهیم عکس بگیریم، لبخند زدند و چشم هایشان را بستند ... 🔸 یکی از عاداتی همیشگی ایشان این بود که موقع خواب شهادتین را می گفتند. حتی اگر در طول روز دو سه مرتبه می‌خوابیدند شهادتین را تکرار می‌کردند ... یکبار که مورد اعتراض قرار گرفتند که امروز که شهادتین را گفتید چرا دوباره می‌گویید؟! گفتند: «می‌ترسم [در خواب مرا ترور کنند و] نتوانم شهادتین را بر زبان جاری کنم...» 💠 یکبار هم که گفتم در معرض خطر قرار دارید، با شور هیجانی که مو به تنم سیخ شد گفتند: «مرگ اگر مرد است گو نزد من آی تا در آغوشش بگیرم تنگ تنگ من ز او عمری ستانم جاودان او زمن دلقی ستاند رنگ رنگ» 🌹 لحظه‌ای که اولین بار بعد از شهادت دیدمشون، همین حالت آرامش در خواب و انگار یه لبخند رضایت روی لب‌هاشون بود... 🏴 یکی از مجروحین حادثه کنسولگری تعریف می کرد که در لحظات اولیه انفجار از زیر آوار صدای « یاحسین یا حسین...» می‌شنیدم. 📿 شادی روح شهدا صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم ☑️ کانال رسمی شهید محمدرضا زاهدی 💻 ایتا | بله