#روضه_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام #گریز_به_کربلا روضه ی چهارم هرچه غلام امام حسن ، تلاش کرد ، ظرف دوا رو بنوشانه به امام ، نتونست دید هم لبها می لرزه هم دستها فرمود عقید ، برو بگو پسرم بیاد آقا جان ، مجلس بابای غریبته یه تجلی کنی ما را بسه تا پیغام امام حسن رو رسوند امام زمان سراسیمه آمدند تا چشم امام حسن افتاد به مهدیش فَبَکیٰ أبوالحَسَن خیره خیره داره نگاه میکنه فرزند پنج شش ساله اش داره یتیم میشه فرمود: یا سَیّدَ اهلِ بَیْتِه إسْقِنِی المَاء تشنمه بابا فَإنّی ذاهبٌ إلیٰ رَبّی امام «اَلمٰاءُ العَذْبِ عَلَی الظَمئَیٰ» است هرکی عطش داشته باشه ، امام سیرابش میکنه سر بابا رو به بالین گرفت تشنه لب سامرا رو سیراب کرد بعد فرمود پسرم هَيِّئُونِي لِلصَّلَاةِ منو آماده ی نمازم کن بابا رو آماده کرد برای نماز کمک کرد بابا وضو گرفت آخرین نمازش رو هم خوند توی بغل امام زمان جان به جان آفرین تسلیم کرد آقا بر پدر نماز خواند اما من میخوام از خود امام زمان یه سوال کنم آقا جان قاعده بر اینه امام لاحق بر امام سابق نماز می خواند از شما میخوام بپرسم کربلا ، کی بر بدن جدت نماز خواند؟؟؟ خود امام زمان جواب داده به سیدرضای حِلّی فرمود می خواهی بگم کی بر بدن جَدَّم نماز خواند؟؟! صَلَّت عَلیٰ جِسمِ الحُسَین سُیُوفُهُم شمشیر ها کربلا نماز خواندند بر بدن جَدَّم فَغَدا لِسٰاجِدَةِ الضُّبٰا مِحرٰابٰا بدنش شد محل فرود آمدن نیزه ها ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn