خیلی سال پیش تو حدود ۱۸-۱۹ سالگی یک کلاس روانشناسی میرفتم. از همه اون جلسات دو سه تا جمله بیشتر یادم نیست.
یکیش این بود که نیاز به فراغت مهمترین نیاز انسانه!
دیروز هم داشتم یک مطلبی از یک متخصص نورو ساینس میدیدم که میگفت تحقیقات ثابت کرده خیلی پر مشغله بودن و همیشه چندتا کار رو با هم انجام دادن خوب نیست ما نياز داریم گاهی هیچ کاری نکنیم تا مغزمون در آرامش قرار بگیره و اون موقع شروع میکنه به پرسیدن سوال های عمیق از ما.
داریم چیکار میکنیم؟ به کجا میخوایم برسیم؟ آیا راهی که داریم میریم درسته و ...
درونگراهایی مثل من بیشتر از بقیه به این نیاز دارند وگرنه دچار گیجی و خرابکاری حتی میشن
بعد دو ماه و نیم امروز تنهام برای اولین بار. بچه ها رو رسوندم مهد و مدرسه دوتا کوچیکتر ها هم خوابشون برده
تو هوای منفی چهار پنج درجه نشستم تو حیاط و دلم نمیخواد هیچ کاری بکنم
اینجوری ذهنم شروع میکنه به فکر کردن
اولش افکار روزمره میاد سراغ آدم
پول فلانی رو نریختم
به دکتر بچه ها زنگ نزدم
نوبت معاینه فنی ماشین رو نگرفتم
و..
بعدش مغز میره سر فکر های مهمتر
این روزها زیادی با بچه ها دعوا کردم خب چیکار کنم که کمتر بشه و خاطرات خوبی براش ثبت بشه
چرا اینقدر بلاهای زندگیمون زیاد شده؟ مدتی ذکر و دعایی نخوندم پس با خودم قرار بگذارم که..
برای سلامتی و حفظ روحیه ام احتیاج به ورزش دارم پس..
دوست دارم بچه ام فلان نکته تربیتی رو یاد بگیره، چیکار میتونم بکنم براش؟
برنامه های مهم زندگی رو اینجوری باید مشخص کرد، به نظرم اصل اول برنامه ریزی صحیح و موفقیت در اون داشتن فراغته
دکتر موتا
تجربه های یک دندانپزشک ساکن آلمان