در حالات مرحوم «ملا مهدی مازندرانی» نوشته اند که: هرگاه در خود قساوت قلب حس می‌نمود، فرزندوخادمش راهمراه خود به صحرایی می‌برد که کسی در آن نباشد، سپس هیزم و خارفراوانی جمع آوری نموده و آتش برمی افروخت. آنگاه سرش را برهنه می‌نمود و به فرزندش می‌گفت: «نباید هیچ ملاحظه پدری کنی، بلکه نصف ریشم را تو بگیر و نصف دیگر را خادم، سپس مرا همچون جنایتکاری که مستحق آتش است، رو به این آتش بکشانید تا حرارت آتش به من برسد، و از موقف حساب در روز قیامت و کشاندن گناهکاران به سوی آتش دوزخ، آگاه شوم و به من بگوئید: « این آتشی است که خودت به دست خودت افروخته ای. » قلب سلیم-جلد۱-صفحه ۴۵۲ ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir