بارها از زبان بزرگان نصیحت شنیده ایم که درست انتخاب کنیم، این حکایت سعدی را موافق حال یافتم که: جوانی خواست با عدّه ای عزم مسافرت کند، اما اهل آن کاروان، با مرافقت جوان موافقت نکردند، و چون جوان علت را جویا شد گفتند: چندی پیش جوانی، قصد همراهی با ما کرد، قبول کردیم غافل از آنکه وی دزد بود و شب هنگام که همه خفته بودیم کیسه ای زر از ما دزدید و ما را زحمت فراوان داد، لیکن از آنجا که گفته اند آدم مار گزیده از ریسمانِ سیاه و سفید میترسد، اهل کاروان با هم پیمان بستیم با هیچ غریبه ای همسفر نشویم. الغرض میگویم که رسم جوانمردی نَبوَد که همه را به یک چشم دید، که انتخاب همسفر خوب، شرط انصاف است نه تَرک او. /زائر ‌‌‌‌ــــــــــــــــ 🚩 هر روز یک 👇 🆔 @dastanak_ir