#بخش_سوم
عوناً للغريب؛ ياور و ياری رسان غريبان است.
و أباً لليتيم؛ برای يتيم ها پدر است [و دست لطف و محبّت برسر آنان می كشد].
بشره فى وجهه؛ خوشحالی او در چهره اش نمايان است، تا از نعمت پروردگارش ياد كند:«و أمّا بنعمة ربّك فحدّث».
و حزنه فى قلبه؛ اندوه و غم دنيا و ناپسندی های آن را در اندرون خود زندانی مي كند[، تا از اجر صابران برخوردار باشد].
متبشّراً بفقره؛ فقر را بشارت مي انگارد [فقر را با آغوش باز مي پذيرد و بر او گران نمي آيد؛ زيرا احساس افتقار به درگاه الهی همراه با علم به بی نيازی از ماسوا سبب فخر و بشارت است].
أحلی من الشهد؛ [محضر او] شيرين تر و گواراتر از شهد است[؛ چون مظهر اسمای حسنای الهی و پيرو ائمّه اطهار (عليهم السلام) است كه در همين زيارت جامعه به آنها مي گوييم: نامتان چه قدر شيرين است؛ «فما أحلی أسمائكم».]
وأصلد من الصلد؛ از سنگ، سخت تر است [و غير حق، نفوذی در او ندارد، امّا در برابر حق خاضع، نرم و نفوذ پذير است].
لا يكشف سرّاً؛ رازی را از كسی فاش نمي كند.
ولا يهتك ستراً؛ پرده كسي را نمی درد [و مظهر ستّار العيوب است].
لطيف الحركات؛ حركاتش با لطافت و حساب شده است، نه بی نظم و بی حساب كه بدون ارزيابی حكم و موضوع دست به كاری بزند. چنان كه اصحاب كهف گفتند: مأمور تهيه غذا بايد لطافت به خرج دهد؛ «وليتلطّف» تا اسرار ما فاش نگردد.
حلو المشاهدة؛ مشاهده اش مسرت بخش و شيرين است. اميرمؤمنان (عليه السلام) فرمود: به گونه ای زندگی كنيد كه اگر زنده مانديد، مردم مشتاق ديدار شما باشند؛ «خالطوا الناس مخالطةً... وإن عشتم حنّوا إليكم»
ادب فنای مقربان ج۱ ص۲۸۱،۲۸۲
🆔
@daftar_ayatollah_javadi_amoli