آیت الله العظمی جوادی آملی
#بخش_دوم ولا يخوض فيما لا يعنيه؛ در چيزی كه مهم و مقصود نيست و مشكلی را حل نمي كند، فرو نمیرود[؛ زي
عوناً للغريب؛ ياور و ياری رسان غريبان است.  و أباً لليتيم؛ برای يتيم ها پدر است [و دست لطف و محبّت برسر آنان می كشد].  بشره فى وجهه؛ خوشحالی او در چهره اش نمايان است، تا از نعمت پروردگارش ياد كند:«و أمّا بنعمة ربّك فحدّث».  و حزنه فى قلبه؛ اندوه و غم دنيا و ناپسندی های آن را در اندرون خود زندانی مي كند[، تا از اجر صابران برخوردار باشد].  متبشّراً بفقره؛ فقر را بشارت مي انگارد [فقر را با آغوش باز مي پذيرد و بر او گران نمي آيد؛ زيرا احساس افتقار به درگاه الهی همراه با علم به بی نيازی از ماسوا سبب فخر و بشارت است].  أحلی من الشهد؛ [محضر او] شيرين تر و گواراتر از شهد است[؛ چون مظهر اسمای حسنای الهی و پيرو ائمّه‌ اطهار (عليهم السلام) است كه در همين زيارت جامعه به آنها مي گوييم: نامتان چه قدر شيرين است؛ «فما أحلی أسمائكم».]  وأصلد من الصلد؛ از سنگ، سخت تر است [و غير حق، نفوذی در او ندارد، امّا در برابر حق خاضع، نرم و نفوذ پذير است].  لا يكشف سرّاً؛ رازی را از كسی فاش نمي كند.  ولا يهتك ستراً؛ پرده‌ كسي را نمی درد [و مظهر ستّار العيوب است].  لطيف الحركات؛ حركاتش با لطافت و حساب شده است، نه بی نظم و بی حساب كه بدون ارزيابی حكم و موضوع دست به كاری بزند. چنان كه اصحاب كهف گفتند: مأمور تهيه غذا بايد لطافت به خرج دهد؛ «وليتلطّف» تا اسرار ما فاش نگردد. حلو المشاهدة؛ مشاهده اش مسرت بخش و شيرين است. اميرمؤمنان (عليه السلام) فرمود: به گونه ای زندگی كنيد كه اگر زنده مانديد، مردم مشتاق ديدار شما باشند؛ «خالطوا الناس مخالطةً... وإن عشتم حنّوا إليكم» ادب فنای مقربان ج۱ ص۲۸۱،۲۸۲ 🆔 @daftar_ayatollah_javadi_amoli