💡چرا سنوار به جای مانیفست، رُمان می نویسد؟ "خارومیخک؛ زندگی نامه ای برای مقاومت" بخش سوم سویه چهارم: مقاومت معنای زندگی 🔸زندگی یک فلسطینی همانند سایر انسان ها نیازمند معنا و فلسفه است. در دنیای سنوار غیر از مقاومت هیچ عنصر انسجام بخش و ضرورت بخش دیگری غیر از مقاومت و مبارزه وجود ندارد، آن چه حیات را برای یک غزاوی هدفمند می کند تلاش برای غلبه بر وضعیتی است که اشغال و سلطه برآن تحمیل کرده است. بدون مقاومت، زندگی برایش پوچ می شود. در خارومیخک، شیخ احمد یاسین؛ آن عنصر محوری است که به عنوان مبدئی برای این معنابخشی ظهور می کند. "در طول شب، گروهی از مردان به رهبری شیخ احمد با هم ملاقات کردند و تصمیم به ادامه راهپمایی و تشدید تنش داشتند، شیخ احمد امیدواری داشت که این حالت قیام و انتفاضه به یک دولت دائمی تبدیل شود و به عادت مردم فلسطین و معنای زندگی روزمره آن ها تبدیل شود و محور اصلی زندگی ما باشد و هر چیز دیگری با این محور اصلی منطبق و سازگار شود. خود را به مقتضیاتش، تحصیل، کار، بهداشت و تمام امور زندگی تا رسیدن به اهداف مان در شکست اشغال و آزادسازی سرزمین ها تداوم دهد و گفت: «به برکت خدا پس سالها کار خالصانه در آموزش و پرورش، برای آماده شدن برای چنین مرحله ای بوده پس نباید توقف کنیم، و نباید عقب نشینی کنیم، پیشروی می کنیم و سطح کار خود را بالا می بریم و مرحله به مرحله پیشرفت می کنیم تا رسیدن به اهداف، مردم ما ثابت خواهند کرد که در حد وظیفه هستند و مشمول عنایات الهی خواهند بود." سویه پنجم: مقاومت امکانِ زندگی 🔹در اندیشه سنوار تنها زمانی که برای شهادت آماده و مشتاق هستید، امکان می یابید در همین زندگی موفقیت هایی کسب کنید. تنها کسی که برای مرگ آماده است، می تواند بر زندگی خود تسلط داشته باشد. به همین جهت بخش هایی از خارومیخک به گزارش تحلیل های مردمی می گذرد که آرام آرام فهم و جمع بندی شان این می شود که برای داشتن زندگی، چاره ای جز مقاومت وجود ندارد و مقاومت تنها مسیر ممکن برای تداوم زندگی است. "در گوشه ای، چند نفر از همسایگانمان نشسته بودند چای می نوشیدند، بعضی ها سیگار می کشیدند و از دل مشغولی ها و نگرانی هایشان می گفتند. آن ها از عزت و کرامتی که نیروهای مقاومت از زیر لگد اشغالگران بیرونش کشیده بودند، احساس افتخار می کردند و از فرداهای نامعلوم می ترسیدند.آیا وضعیت به همین شکل باقی می ماند؟! آیا نیروهای اشغالگر حمله های سنگین تری به اردوگاه نمی کنند؟ حرف ها متفاوت بود؛ اما نظر غالب بر این بود که باید به میدان آمد و هرکسی به نوعی می گفت که دیگر چه چیزی برای از دست دادن داریم؟ فقط خانه ای؛ آن هم زیر ساطور دشمن، پس چرا باید بترسیم؟!" https://eitaa.com/afrazmahdi