#خـاطره اے از زبـان
#بـرادرم👇👇
بعد از پایان مبادله
#اسرا که مشخص شد
#ابراهیم اسیر نشده است و
#شهید شده است،
#مادر ما شروع کرد به یخ و برفک خوردن
#یخچال....😳😳
، ما فکر کردیم
#قند مادرمان رفته بالا، به همین دلیل
#مادر را بردیم دکتر، دکتر گفتند
#مادرتون هیچ ناراحتی ندارند.......
بعد از من پرسیدند آیا
#مادرتون مشکلی دارد؟
گفتم یکی از
#پسراش در حدود دو سه ماهی هست
#مفقود شده اند. دکتر گفت این یخ و برفک یخچال که می خورد ،
#جگرش دارد می سوزد...😔😭😭
#دکتر گفته بود که مادرتون ممکنه
#قلبشون از داخل
#منفجر شود. 😔😔
تا اینکه یه روز
#مادر گفت مرا ببرید بیمارستان که در بیمارستان
#قلبشون منفجر شد و خون از بینی
#مادر بیرون زد.......😔💔😭