eitaa logo
روز‌نوشت
626 دنبال‌کننده
847 عکس
423 ویدیو
2 فایل
✍طلبه‌ام و مبتلاء به نگارش با کپی پیست میانه‌ی خوبی ندارم. کپی از این کانال با اشاره به نام صاحبش باشد. با نقدهاتون، خوش‌حال میشم! @islamic_ethic https://eitaa.com/roznevesht http://zil.ink/roznevesht
مشاهده در ایتا
دانلود
در ادامه‌ی جنجالِ امربه‌معروف و نهی‌از‌منکرِ آن روحانی و رفتارِ زشتِ آن زن، هشتگ‌های متعددی به راه افتاد. خوب استفاده از هشتگ برای بولد‌کردن یک جریان و پررنگ نشان دادن آن کار بدی نیست. یکی از اقتضائات این فضا، بهره بردن از هشتگ‌هاست. منتها به نظرم می‌رسد به‌کارگیری این هشتگ‌ها نیز باید مبتنی بر اخلاق باشد. به عنوان مثال یک هشتگی که در همین جریان به راه افتاد کلمه‌ی سلیطه بود. هر دو گروه اعم از ارزشی‌ها و مخالفینِ آن‌ها به راحتی با به‌کارگیری این هشتگ حرف‌های‌شان را زدند و موافقت و مخالفت‌شان را ابراز نمودند. این کلمه که تمایلی به تکرارِ دوباره‌اش ندارم، از حیث لغوی معنای بدی ندارد. نهایتا توجیه ارزشی‌ها همین است. به محض اینکه بگوییم چرا به‌کار بردید، ما را ارجاع می‌دهند به فرهنگ لغت که معنای آن کلمه یعنی زنِ‌زبان‌دار و ... و با این توجیه به کارشان ادامه می‌دهند. در فضای مجازی و وقتی با مخاطب عام روبرو هستیم باید تمامِ ابعاد ِیک موضوع و تمامِ معانی یک کلمه اعم از لغوی و اصطلاحی و عرفی را مدنظر قرار دهیم. کلمه‌ی مزبور، شاید در فرهنگ لغت معنای بدی نداشته باشد اما در فرهنگِ عمومی مردم، زیستِ اجتماعی آن‌ها و ادبیات ِ گفتاری‌شان همواره این کلمه معنای بدی داشته است. بحثِ من صرفا به‌کارگیری یک کلمه نیست! موضوع فراتر از اینهاست. منظورم این است که ما با وارد کردن این کلمه به ادبیات تبلیغی خویش، راه را برای تقویت این دو قطبی در جامعه هموارتر می‌سازیم. ما حالا در دایره‌المعارفِ احکامِ اجتماعی میانِ مردم، کلمه‌ی جدیدی را داریم که قبلا هرگز برای این موضوع به‌کار نمی‌بردیم. حالا به غیر از محجبه و غیرمحجبه، ارزشی و غیرارزشی، با حجاب و بی‌حجاب، مذهبی صورتی و مذهبی واقعی، با دو کلمه‌ی دیگر هم مواجهیم، دو کلمه‌ای که شنیدش مشمئزکننده است. 🖌زهرا ابراهیمی https://eitaa.com/roznevesht
💢از شریعت تا قانون دکتر سیدعلی میرموسوی استاد علوم سیاسی دانشگاه مفید و پژوهشگر فقه سیاسی در نوشتاری با عنوان «چرا اجبار بر حجاب ناکام ماند؟» معتقد است که شریعت برای تبدیل شدن به قانون، نیازمند معیار است و مهمترین معیار آن خیر عمومی قلمداد می‌شود. او معتقد است که احکام شرعی اگر در راستای خیر عمومی و نظم و عدالت اجتماعی قرار گیرد، قابلیت تبدیل شدن به قانون را دارد و خیر عمومی را چیزی تعیین نمی‌کند جز خواست و اراده‌ی مردم. به‌نظر می‌رسد نویسنده‌ی محترم در تعیین این پیش‌فرض نکاتی را مورد توجه قرار نداده‌اند از جمله: ۱. خیر عمومی می‌تواند مفهوم متغیر و مبهمی داشته باشد. هر جامعه‌ای در شرایط زمانی و مکانی متفاوت می‌تواند تعاریف متفاوتی از خیر عمومی ارائه دهد. خیر عمومی را چه کسی تشخیص می‌دهد؟ آیا تشخیص خیر عمومی صرفا بر عهده‌ی مردم یک جامعه است؟ اگر در جامعه‌ای مردم به این نتیجه برسند که خیر عمومی آن‌ها مثلا در دزدی کردن یا بی‌اخلاقی‌ست، آیا می‌شود دزدی را به دلیل خواست و اراده‌ی مردم قانونی کرد؟ در اسلام، خیر عمومی مفهومی است که باید در راستای اصول و مقاصد شریعت تعریف شود و نه صرفا در راستای خواستِ عمومی مردم. ۲. اگر قرار است قوانین یک دولت بر مبنای خواستِ مردم وضع شود، تعیین حدود مشارکت مردم بر عهده‌ی چه کسی یا چه‌چیزی‌ست؟ اگر خواست مردم به حذف آموزه‌های اسلام در اجتماع منتهی شود آیا باید به قانونی شدن این خواست‌ها تن داد؟ در نگاه اسلام مشارکت مردم باید در چهارچوب اصول شریعت صورت گیرد. ۳. طبیعتاً هر جامعه‌ای بر اساس ارزش‌های خود، خیر عمومی را تعریف می‌کند. در نگاه اسلام نیز باتوجه به اصالت جامعه، خیر عمومی به معنی تایید عمل و رفتاری‌ست که سعادت دنیوی و اخروی افراد را رقم می‌زند. ۴. اگرچه نویسنده تلاش کرده تا یک مسئله‌ی اجتماعی را از دیدگاه عقلی و مبتنی بر واقعیات جامعه‌ی مدرن بررسی کند؛ اما نباید در دام نادیده گرفتن مبانی و اصول فقهی و اعتقادی در اجتماع گرفتار گردد. ۵. بی‌توجهی به بُعد اجتماعی بودن حجاب و عوارض بی‌حجابی و بدحجابی در جامعه و همچنین غفلت از سلامت روحی و معنوی مردم در جامعه را می‌توان از دیگر علل اینگونه برداشت‌ها دانست. ۶. نقش دولت یا حکومت در یک جامعه‌ی اسلامی با دیگر جوامع مدرن متفاوت است. دولت در نگاه دین، موظف است شرایطی را فراهم کند تا مردم به راحتی به تعالیم دینی خود عمل کنند و با هرآنچه با روحِ این تعالیم در تضاد است مقابله نماید.دولت باید در خدمت مردم باشد و به آن‌ها کمک کند تا به رشد معنوی و اخلاقی دست یابند. البته پذیرش این حرف به معنی نادیده‌گرفتن وظیفه‌ی دولت‌ در تشویق و آموزش مردم برای ترویج احکام دینی نیست.در حکومت اسلامی، دولت مسئولیت دارد که احکام اسلامی را در جامعه پیاده کند اما در عین‌حال اجرای احکام اجتماعی در یک جامعه باید با توجه به اصول اخلاقی و با هدف تقویت ایمان و اخلاق اسلامی صورت گیرد. ✍🏻 زهرا ابراهیمی https://rahamedia.net/?p=3394 https://eitaa.com/roznevesht