eitaa logo
10.2هزار دنبال‌کننده
99 عکس
81 ویدیو
1 فایل
🥰کپی با ذکر منبع جایز است🌹 تبلیغات پذیرفته میشود آیدی بنده @sobbohsobboh110 کانال شخصی بنده👇 🔰کانال شیخ خوشنویس| شیخ حسین زاهدی @sheikh_khoshnevis
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊 کمک به پیوند قلب کودک مبتلا به بیماری قلبی 🏮این دختر بچه دوساله از بدو تولد مبتلا به بیماری قلبی بوده و اکنون در لیست پیوند قلب قرار گرفته و باید پیوند قلب انجام بدهد و خانواده توان تامین هزینه های درمانی فرزندشان را ندارند. 🍃 برای تامین هزینه های درمانی این کودک معصوم، با هر مبلغی که دارید سهیم باشید؛ 🔹شماره کارت‌ و قانونی به‌ نام گروه جهادی حضرت زین العابدین ( ع) و شبا هیئت مذهبی قمر منیر بنی هاشم (ع)
6037997750014749
●IR
440120000000002682332350
کد دستوری👈 ‎
*6655*1*80#
🏮لینک کانال 👈 @charityi313 🔶 ارتباط با ادمین و ارسال فیش واریزی @charity12
dk960430_03.mp3
4.94M
از جبل عامل راه افتاد مشرف بشه به زیارت بیت الله الحرام... اول اومد مدینه دیدن امام صادق علیه السلام... ==================== 🆔 @rozehayemirza_matn
huddath_al_hussain_ir.mp3
7.04M
داره نماز شب می‌خونه یه مرتبه دید از دیوار خونه ریختند داخل خانه... ==================== 🆔 @rozehayemirza_matn
1402.02.22_1.mp3
33.43M
شد شب جمعه و دوباره خدا می‌خرد آه و اشک سوز جگر چشم می‌پوشد از خطا و گناه غم ز دل می‌برد به اشک سحر ==================== 🆔 @rozehayemirza_matn
1402.02.24_2.mp3
12.06M
السلام علیکم یا ائمه البقیع و یا آل رسول الله.. جلوه ی جنت به چشم خاکیان دارد بقیع یا صفای خلوت افلاکیان دارد بقیع... ==================== 🆔 @rozehayemirza_matn
روضه
#مناجات_با_خدا #شب_جمعه #مناجات_و_روضه #روضه_امام_صادق_علیه_السلام #روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علی
شد شب جمعه و دوباره خدا می‌خرد آه و اشک سوز جگر چشم می‌پوشد از خطا و گناه غم ز دل می‌برد به اشک سحر بر در خانه‌ی خدای غفور با دو چشم پراز ستاره بیا گر گنهکاری و خطاکاری توبه کن از خطا، دوباره بیا آمدم تا بگویمت یا رب گر نبخشی گناه را چه کنم گر نبخشی دوباره از ره لطف بنده‌ی روسیاه را چه کنم گر گناهکارم و سیه‌رویم بنده‌ات از خطا پشیمان است واقفی خود تو براینکه دل من خانه‌ی شهیدان است یاد بنیادی و خردپیشه آن همه نورهای روی زمین یاد فرماندهی چو دل آذر یاد دلداده‌ای چو زین الدین گرچه این بنده‌ی گنهکارت نیست بر لطف بی‌حدت لایق امشبی را پناه آورده ام برحریم سلاله‌ی صادق رفت دل یاد حضرت صادق پشت دیوار غم فضای بقیع کاش روزی چنان کبوترها پرکشم باز درهوای بقیع حضرت صادق است دست خدا هشتمین آیه از قبیله‌ی نور حضرت صادق آنکه با نگهش می‌شود سرد شعله‌های تنور گرچه او شیخ این عشیره شده لیک از غصه چشم تر دارد غربتش از مزار او پیداست ارث غربت ز مادرش دارد ز بغض علی بود که باز آتش به جان در افتاد بی عمامه امام رفت ولی همسرش کی به زیر در افتاد دید حیدر در آن شلوغی‌ها فاطمه بین شعله‌ها مانده چادر فاطمه شده خونی فاطمه زیر دست و پا مانده پشت مرکب امام را بردند جان پاکش ز غصه بر لب بود به گمانم ولی در آن هنگام دست بسته به یاد زینب بود روضه‌ی ریسمان و دست حرم کز غمش دیده‌ها شود دریا کاش این روضه بی‌سند باشد حرمله بست دست زینب را که جرات کرده دستت را ببندد که جرات کرده بر اشکت بخندد... ==================== 🆔 @rozehayemirza_matn
🔹صلوات بر امام صادق (علیه السلام) اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ خَازِنِ الْعِلْمِ الدَّاعِي إِلَيْكَ بِالْحَقِّ النُّورِ الْمُبِينِ پروردگارا درود فرست بر حضرت جعفر بن محمّد امام صادق که گنجینۀ علم تو و خوانندۀ خلق با نور علم و حجّت روشن بسوی حقّ است اللَّهُمَّ وَ كَمَا جَعَلْتَهُ مَعْدِنَ كَلاَمِكَ وَ وَحْيِكَ وَ خَازِنَ عِلْمِكَ وَ لِسَانَ تَوْحِيدِكَ وَ وَلِيَّ أَمْرِكَ وَ مُسْتَحْفَظَ (مُسْتَحْفِظَ) دِينِكَ پروردگارا چنانکه تو او را معدن اسرار کتاب وحی خود و مخزن علم و زبان گویای به توحید و معرفت و ولیّ امر خود و نگهبان دین خویش قرار دادی فَصَلِّ عَلَيْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَصْفِيَائِكَ وَ حُجَجِكَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ پس درود فرست بر او بهترین درودی که بر احدی از خاصّان و حجّتهای خود فرستادی که البتّه تو ای خدا در صفات و ذات پسندیده و بزرگواری. @sheikh_khoshnevis
7.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨ نگرانی‌های امام صادق علیه السلام در دوران آخرالزمان 👈حجت الاسلام دکتر رفیعی 🔻اگه بنظرت برای دیگران هم مفیده، براشون بفرست🔻 @sheikh_khoshnevis
عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: إِنَّ آخِرَ عَبْدٍ يُؤْمَرُ بِهِ إِلَى اَلنَّارِ فَيَلْتَفِتُ . فَيَقُولُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَعْجِلُوهُ فَإِذَا أُتِيَ بِهِ قَالَ لَهُ عَبْدِي لِمَ اِلْتَفَتَّ فَيَقُولُ يَا رَبِّ مَا كَانَ ظَنِّي بِكَ هَذَا فَيَقُولُ اَللَّهُ جَلَّ جَلاَلُهُ عَبْدِي وَ مَا كَانَ ظَنُّكَ بِي فَيَقُولُ يَا رَبِّ كَانَ ظَنِّي بِكَ أَنْ تَغْفِرَ لِي خَطِيئَتِي وَ تُدْخِلَنِي جَنَّتَكَ فَيَقُولُ اَللَّهُ مَلاَئِكَتِي وَ عِزَّتِي وَ جَلاَلِي وَ بَلاَئِي وَ اِرْتِفَاعِ مَكَانِي مَا ظَنَّ بِي هَذَا سَاعَةً مِنْ حَيَاتِهِ خَيْراً قَطُّ وَ لَوْ ظَنَّ بِي سَاعَةً مِنْ حَيَاتِهِ خَيْراً مَا رَوَّعْتُهُ بِالنَّارِ أَجِيزُوا لَهُ كَذِبَهُ وَ أَدْخِلُوهُ اَلْجَنَّةَ ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ مَا ظَنَّ عَبْدٌ بِاللَّهِ خَيْراً إِلاَّ كَانَ عِنْدَ ظَنِّهِ بِهِ وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ ذٰلِكُمْ ظَنُّكُمُ اَلَّذِي ظَنَنْتُمْ بِرَبِّكُمْ أَرْدٰاكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ مِنَ اَلْخٰاسِرِينَ . امام صادق (عليه السّلام) فرمود: آخرين بنده‌اى كه او را به ورود در دوزخ فرمان مى‌دهند مى‌ايستد و نگاه مى‌كند. پس خداوند خطاب مى‌كند: او را نگاه داريد. وقتى او را مى‌آورند خداوند به او مى‌گويد: اى بندۀ من، براى چه نگاه كردى‌؟ مى‌گويد: پروردگارا، چنين گمانى به تو نداشتم. خداوند بزرگ مى‌گويد: اى بندۀ من، چه گمانى به من داشتى‌؟ مى‌گويد: پروردگارا، گمان مى‌كردم كه گناهانم را مى‌بخشى و مرا در بهشت جاى مى‌دهى. پس خداوند مى‌گويد: اى فرشتگان من، به عزّت و جلال و نعمتها و محنتها و بلندى مقامم سوگند كه اين بندۀ من در هيچ لحظه‌اى از زندگى خود به من گمان خير نداشت، و اگر لحظه‌اى در عمرش به من گمان نيك داشت او را به آتش دوزخ نمى‌ترسانيدم، حرفش را بپذيريد و او را به بهشت در آوريد. آن گاه امام صادق (عليه السّلام) فرمود: هيچ بنده‌اى به خدا گمان نيك نبرد جز اينكه خدا نزد گمان اوست، و اين است سخن خداوند: «وَ ذٰلِكُمْ‌ ظَنُّكُمُ‌ اَلَّذِي ظَنَنْتُمْ‌ بِرَبِّكُمْ‌ أَرْدٰاكُمْ‌ فَأَصْبَحْتُمْ‌ مِنَ‌ اَلْخٰاسِرِينَ‌ » /فصّلت،۲۳/(يعنى: اين همان گمانى است كه شما در بارۀ پروردگارتان داشتيد كه شما را هلاك ساخت و از زيانكاران گشتيد.) 🌱ثواب الأعمال و عقاب الأعمال ج ۱، ص ۱۷۳ ==================== 🆔 @rozehayemirza_matn
هدایت شده از چند بیت روضه ای ناب
سال‌ها آب شدم سوخت ز پا تا به سرم آخر ای زهر جفا شعله زدی بر جگرم کشت منصور ستم پیشه ز بیداد مرا کاش می‌کرد دمی شرم ز جد و پدرم دلِ شب بود که دشمن به سرایم آمد برد از خانه برون وقت نماز سحرم سال‌ها داغ بنی‌فاطمه را می‌دیدم کس ندانست که یک عمر چه آمد به سرم من جگرپارۀ زهرایم و باید به چه جرم عوض گل جگر پاره برایش ببرم بارها تیغ کشیدند پی کشتن من بارها سیل بلا برد به موج خطرم دشمن آن لحظه که بر خانۀ من آتش زد یاد آمد ز غم مادر نیکو سیرَم دل شب خصم مرا برد به قصر منصور یاد از بزم یزید آمد و از طشت زرم «میثم» از تربت بی‌شمع و چراغم پیداست که چو جد و پدرم از همه مظلوم‌ترم
هدایت شده از چند بیت روضه ای ناب
چه ظلم‌ها که به اولاد مصطفی کردند خدا گواست به آل علی جفا کردند گلوی تشنه بریدند از حسینش سر سر مقدس او را به نیزه‌ها کردند امام چارم ما را به شام آوردند میان خلق ورا خارجی صدا کردند امام پنجم ما را به زهر کین کشتند بسا ستم که به آن حجت خدا کردند به بیت حضرت صادق هجوم آوردند قیامتی دگر از این ستم به پا کردند سر برهنه دل شب ز خانه‌اش بردند چه ظلم‌ها که به آن نجل مصطفا کردند در آن سیاهی شب، اهل بیت آن مظلوم گریستند و برای پدر دعا کردند همه سواره و او را پیاده می‌بردند نه رحم کرده، نه از حضرتش حیا کردند سه بار تیغ کشیدند بهر کشتن او عجب به عهد رسول خدا وفا کردند! امام صادق ما را به زهر کین کشتند مدینه را زغمش دشت کربلا کردند هزار مرتبه نفرین حق بر آن قومی که خط خویش ز آل علی، جدا کردند برای غصب خلافت زدند زهرا را چه شد که کودک ششماهه را فدا کردند به جای شاخۀ گل بار هیزم آوردند حقوق فاطمه را پشتِ در ادا کردند بسوز و شعله برافروز از جگر «میثم» که حمله بـر حرم وحی کبریا کردند