eitaa logo
10.2هزار دنبال‌کننده
93 عکس
78 ویدیو
1 فایل
🥰کپی با ذکر منبع جایز است🌹 تبلیغات پذیرفته میشود آیدی بنده @sobbohsobboh110 کانال شخصی بنده👇 🔰کانال شیخ خوشنویس| شیخ حسین زاهدی @sheikh_khoshnevis
مشاهده در ایتا
دانلود
روضه
#ماه_رمضان #شب_قدر #روضه_امام_علی_علیه_السلام #روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها السلام علیک یا ام
السلام علیک یا امیرالمومنین حیف مولا مردم عالم تو را نشناختند دم زدند از تو ولی یک دم تو را نشناختند رهبر افلاکی و از خاکیان خاکی تری هم ملائک هم بنی آدم تو را نشناختند با وجود آنکه یک عمر با تو نشکستند عهد بوذر و مقداد و سلمان هم تو را نشناختند انبیاء بودند از آدم همه در سایه‌ات لیک جز پیغمبر خاتم تو را نشناختند با دو دست بسته می‌بردند سوی مسجدت ای فدای غربتت گردم تو را نشناختند در کنار خانه ات بر همسرت سیلی زدند گویی آنجا بودم و دیدم تو را نشناختند ...... می‌گفت که علی همسرم را نزنید با سنگ جفا بال و پرم را نزنید با ناله کودکانه زینب می‌گفت ای اهل مدینه مادرم را نزنید نزنید نزنید... ==================== 🆔 @rozehayemirza_matn
حجت_الاسلام_میرزامحمدی_مرثیه_شب23.mp3
3.39M
صدیقه ی طاهره فرمود فَجَمَعوا الحَطَب الجَزَل عَلیٰ بٰابِنا ==================== 🆔 @rozehayemirza_matn
Mirzamohamadi_Shab23_Ramazan96_d.mp3
6.76M
شب بیست و سوم ماه رمضان آقا موسی بن جعفر یه روایتی رو از پیغمبر اکرم نقل کردند فرمودند پیغمبر اکرم اینطور فرمودند ألا إنَّ فاطِمَه بَيتُها بَيتي وَ بابُها بابی... ==================== 🆔 @rozehayemirza_matn
روضه خانگی - حضرت زهرا(س) - 1883.mp3
5.67M
هر چه خواندم در بقیع از سینه عقده وا نشد هر چه گشتم قبر زهرا مادرم ،پیدا نشد راه ما را بسته بودند هر چه من میخاستم تا روم در پیش قبر مادرِ سقا ، نشد سر به دیوارش نهادم روضه ها خواندم ولی هیچ یک از روضه هایم روضه ی زهرا نشد کوچه ای تنگ،و دلی سنگ، و صدای ضرب دست بعدازآن سیلی دگر چشمان زهرا وا نشد از همان شب که علی تابوت را بر شانه برد زائر زهرا شدن جز نیمه ی شبها نشد بعد زهرا مرتضی ماند و غم زخم زبان هیچ کس جز درد پهلو همدم مولا نشد ==================== 🆔 @rozehayemirza_matn
1403.01.26_2.mp3
8.84M
اَلسَّلامُ عَلَیکُمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُبُوة بِمُوالاتِكُم عَلَّمَنَا اللّه ُ مَعالِمَ دينِنا وأصلَحَ ما كانَ فَسَدَ مِن دُنيانا وبِمُوالاتِكُم تُقبَلُ الطّاعَةُ المُفتَرَضَةُ ولَكُمُ المَوَدَّةُ الواجِبَةُ ای درود خدا ز عرش رفیع بر تو و خفتگان صحن بقیع ای درود خدا ز عرش رفیع بر تو و خفتگان صحن بقیع گریه کردن اگرچه مشروع است در حریم تو گریه ممنوع است شیعه آنجا ز غصه میمیرد گر نَگِرید امان‌ نمیگیرد چون به دل عقده‌ی فدک دارد یاعلی گفتنش کتک دارد خانه‌ای را که وحی در میزد فتنه از چهارسو شَرَر میزد دست من بسته بود و زهرا را یک نفر نه، چهل نفر میزد هزاران بار عجل بر مرد خوشتر که سیلی خوردن همسر ببیند ............... هرچه او بیشتر مرا میخواند دشمنش نیز ، بیشتر میزد متحیر حسین من گریان حسنم ناله از جگر میزد گیرم که بود بغض علی در نهاد تو... مادر زدن مقابل چشم پسر چرا میزد من ایستاده بودم دیدم که مادرم را قاتل گهی به کوچه، گاهی به خانه میزد گردیده بود قنفذ همدست با مغیره او با غلاف شمشیر ، این تازیانه میزد عمری ز دیدار مغیره رنج بردم خونه دلی بس سخت‌تر از زهر خوردم من خود به چشم خویش دیدم، وحشیانه بر مادرم میزد مغیره ، تازیانه یازهرا... ==================== 🆔 @rozehayemirza_matn
1401.02.18_2.mp3
11.96M
السلام علیکم یا اهل بیت النبوّة السلام علیکم یا أئمّةَ البقیع شبیه این زمین در آسمانها آسمانی نیست ندارد وسعتی ، اما به وسع او جهانی نیست به جای صحن و گلدسته، کبوترها نما دارند نشانی ساختند آخر که مانندش نشانی نیست کریمان هرچه که دارند را وقف گدا کردند نگو اینجا چرا صحن و سرای آنچنانی نیست به اجبار عده ای باب الکرم را روی ما بستند به در، مانده نگاه میزبان و میهمانی نیست مدینه شهر پیغمبر بگو تو لااقل با ما چرا روی سر خورشیدها پس سایبانی نیست ؟ نه سینه زن نه یک دسته نه حتی یک حسینیه همه آماده ی اشکند اما روضه خوانی نیست به یاد چادر خاکی ، بقیع آن روز خاکی شد و حالا زائرش جز مادری قامت کمانی نیست همان مادر که آمد کوچه و با قد خم برگشت بلایی بر سرش آمد که آثارش نهانی نیست (چنان سیلی به رویش خورد که حوریه زمین افتاد.... صدا میزد حسن در زانویم دیگر توانی نیست) ==================== 🆔 @rozehayemirza_matn
huddath_al_hussain_ir.mp3
7.04M
داره نماز شب می‌خونه یه مرتبه دید از دیوار خونه ریختند داخل خانه... ==================== 🆔 @rozehayemirza_matn
1402.02.22_1.mp3
33.43M
شد شب جمعه و دوباره خدا می‌خرد آه و اشک سوز جگر چشم می‌پوشد از خطا و گناه غم ز دل می‌برد به اشک سحر ==================== 🆔 @rozehayemirza_matn
1402.02.24_2.mp3
12.06M
السلام علیکم یا ائمه البقیع و یا آل رسول الله.. جلوه ی جنت به چشم خاکیان دارد بقیع یا صفای خلوت افلاکیان دارد بقیع... ==================== 🆔 @rozehayemirza_matn
روضه
#مناجات_با_خدا #شب_جمعه #مناجات_و_روضه #روضه_امام_صادق_علیه_السلام #روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علی
شد شب جمعه و دوباره خدا می‌خرد آه و اشک سوز جگر چشم می‌پوشد از خطا و گناه غم ز دل می‌برد به اشک سحر بر در خانه‌ی خدای غفور با دو چشم پراز ستاره بیا گر گنهکاری و خطاکاری توبه کن از خطا، دوباره بیا آمدم تا بگویمت یا رب گر نبخشی گناه را چه کنم گر نبخشی دوباره از ره لطف بنده‌ی روسیاه را چه کنم گر گناهکارم و سیه‌رویم بنده‌ات از خطا پشیمان است واقفی خود تو براینکه دل من خانه‌ی شهیدان است یاد بنیادی و خردپیشه آن همه نورهای روی زمین یاد فرماندهی چو دل آذر یاد دلداده‌ای چو زین الدین گرچه این بنده‌ی گنهکارت نیست بر لطف بی‌حدت لایق امشبی را پناه آورده ام برحریم سلاله‌ی صادق رفت دل یاد حضرت صادق پشت دیوار غم فضای بقیع کاش روزی چنان کبوترها پرکشم باز درهوای بقیع حضرت صادق است دست خدا هشتمین آیه از قبیله‌ی نور حضرت صادق آنکه با نگهش می‌شود سرد شعله‌های تنور گرچه او شیخ این عشیره شده لیک از غصه چشم تر دارد غربتش از مزار او پیداست ارث غربت ز مادرش دارد ز بغض علی بود که باز آتش به جان در افتاد بی عمامه امام رفت ولی همسرش کی به زیر در افتاد دید حیدر در آن شلوغی‌ها فاطمه بین شعله‌ها مانده چادر فاطمه شده خونی فاطمه زیر دست و پا مانده پشت مرکب امام را بردند جان پاکش ز غصه بر لب بود به گمانم ولی در آن هنگام دست بسته به یاد زینب بود روضه‌ی ریسمان و دست حرم کز غمش دیده‌ها شود دریا کاش این روضه بی‌سند باشد حرمله بست دست زینب را که جرات کرده دستت را ببندد که جرات کرده بر اشکت بخندد... ==================== 🆔 @rozehayemirza_matn
هدایت شده از چند بیت روضه ای ناب
سال‌ها آب شدم سوخت ز پا تا به سرم آخر ای زهر جفا شعله زدی بر جگرم کشت منصور ستم پیشه ز بیداد مرا کاش می‌کرد دمی شرم ز جد و پدرم دلِ شب بود که دشمن به سرایم آمد برد از خانه برون وقت نماز سحرم سال‌ها داغ بنی‌فاطمه را می‌دیدم کس ندانست که یک عمر چه آمد به سرم من جگرپارۀ زهرایم و باید به چه جرم عوض گل جگر پاره برایش ببرم بارها تیغ کشیدند پی کشتن من بارها سیل بلا برد به موج خطرم دشمن آن لحظه که بر خانۀ من آتش زد یاد آمد ز غم مادر نیکو سیرَم دل شب خصم مرا برد به قصر منصور یاد از بزم یزید آمد و از طشت زرم «میثم» از تربت بی‌شمع و چراغم پیداست که چو جد و پدرم از همه مظلوم‌ترم
هدایت شده از چند بیت روضه ای ناب
چه ظلم‌ها که به اولاد مصطفی کردند خدا گواست به آل علی جفا کردند گلوی تشنه بریدند از حسینش سر سر مقدس او را به نیزه‌ها کردند امام چارم ما را به شام آوردند میان خلق ورا خارجی صدا کردند امام پنجم ما را به زهر کین کشتند بسا ستم که به آن حجت خدا کردند به بیت حضرت صادق هجوم آوردند قیامتی دگر از این ستم به پا کردند سر برهنه دل شب ز خانه‌اش بردند چه ظلم‌ها که به آن نجل مصطفا کردند در آن سیاهی شب، اهل بیت آن مظلوم گریستند و برای پدر دعا کردند همه سواره و او را پیاده می‌بردند نه رحم کرده، نه از حضرتش حیا کردند سه بار تیغ کشیدند بهر کشتن او عجب به عهد رسول خدا وفا کردند! امام صادق ما را به زهر کین کشتند مدینه را زغمش دشت کربلا کردند هزار مرتبه نفرین حق بر آن قومی که خط خویش ز آل علی، جدا کردند برای غصب خلافت زدند زهرا را چه شد که کودک ششماهه را فدا کردند به جای شاخۀ گل بار هیزم آوردند حقوق فاطمه را پشتِ در ادا کردند بسوز و شعله برافروز از جگر «میثم» که حمله بـر حرم وحی کبریا کردند