eitaa logo
روزنه
6.4هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
2.3هزار ویدیو
264 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
مروری بر علل مخالفت آقای @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔴 در بخشی از مصاحبه با محمدکاظم انبارلویی در قالب «پروژه تاریخ شفاهی»، انبارلویی از چرایی مخالفت آقای آذری قمی با رهبر معظم انقلاب می‌گوید. آذری قمی کسی‌ است که از مجلس انتخاب رهبری آیت‌اللّٰه خامنه‌ای در ۱۴ خرداد ۶۸، تا حدود ۵ سال بعد از آن، چنان از رهبری ایشان حمایت می‌کرد که نه فقط به ولایت مطلقه فقیه در شورای بازنگری قانون اساسی رأی داده‌بود بلکه اختیار ولی فقیه را در حد تعطیل کردن توحید بالا برده بود. وی بعدا از مخالفان سرسخت مقام معظم رهبری شد و البته به روایت آیت الله شبیری٬ در اواخر عمر از موضع منفی اش عدول نمود. 🔻 ... : آقای آذری قمی چرا از روزنامه رسالت بیرون آمد؟ : آقای خامنه‌ای جلساتی را روزهای چهارشنبه در بیت داشت که در این جلسات فقهای بزرگ، از جمله فقهای شورای نگهبان شرکت می‌کردند.. از آقای هم دعوت کرده بودند که بیاید و در آنجا بحث‌های عمیق فقهی [خودش] را مطرح کند. اما ایشان نرفت! از سویی امام که فوت کرد ایشان گفت آقای خامنه‌ای هم است و هم است ولی با آقا می‌کرد. حتی می‌گفت: ایشان نباید به استفتاءها پاسخ دهد! آقای که رفیق آقای آذری بود به ایشان می‌گفت مگر شما ایشان را به‌عنوان فقیه قبول ندارید؟! خب وقتی شخصی فقیه است چطور می‌تواند به استفتاءها و سؤالاتی که از او می‌شود پاسخ ندهد؟ وقتی هم این سؤالات به حدّ معینی می‌رسد این فقیه دیگر مرجع تقلید به حساب می‌آید؛ یعنی کسی‌که مثلاً دوهزار سؤال فقهی از او پرسیده شده و به آن‌ها پاسخ داده است پس حتما عده‌ای می‌خواهند از او تقلید کنند و دیگر این فرد است! [البته] آقای خامنه‌ای هم از روز اول که نگفت من مرجع هستم. اما فقاهتش را همهٔ علما از جمله آقای آذری قمی تأیید می‌کردند.. آقای آذری قمی هم بعد از فوت و مراجعی چون آیت‌اللّٰه و داشت! حتی به خودِ من می‌گفت وقتی اسم مرا در رسالت می‌نویسی بنویس آیت‌اللّٰه‌العظمی! 😶 من هم گفتم نمی‌نویسم! اصلاً اختلاف من با ایشان به‌عنوان فردی که اخبار مربوط به ایشان را ویرایش می‌کرد این بود که را به لقب ایشان اضافه نکردم! گفتم ما اصلاً به آقای خامنه‌ای هم عظمی نمی‌گوییم و به همه مراجع می‌گوییم؛ اگر بخواهیم به فقیهی، عظمی بگوییم یعنی اینکه این آدم از همه دیگر مراجع برتر است.. بعد از که به تدریج همه فقها یکی پس از دیگری فوت کردند، [به تلقی خودش←] ایشان ماند و آقای .. آقای آذری می‌گفت آقای شبیری از نظر فقهی از من است اما چون ندارد پس من اعلم هستم! 😶 رفت و در ده اطراف قم برای خودش امام‌جمعه شد و خطبه خواند. و خطبه‌هایش را هم هر هفته برای من می‌فرستاد و من هم آن را در رسالت چاپ می‌کردم.. ولی خوب آقای آذری قمی در حد نبود! علاوه بر آقای ، آقای و بودند.. آمد بیانیه‌ای صادر کرد که مردم شما می‌توایند از این ۷ نفر تقلید کنید که یکی از آنها آقای خامنه‌ای بود.. آقای آذری قمی اختلافش از این‌جا با ما و جامعه مدرسین شروع شد: که آقای خامنه‌ای، نیست! آقای راستی کاشانی می‌گفت اگر تو این را داری من می‌دهم که آقای خامنه‌ای اگر از مراجع فعلی بیش‌تر نباشد، کمتر هم نیست؛ اگر می‌گویی نه، بیا به چهارشنبه‌های ایشان برویم تا آقای خامنه‌ای [برای شما] روشن بشود؛ در آن جلسات وقتی یک نظریه فقهی مطرح می‌شود ما نظر می‌دهیم و ایشان هم نظر می‌دهد؛ آن‌جا سطح علمی ایشان [برای شما] مشخص می‌شود.. ولی آقای آذری قمی گفت: من به آنجا نمی‌آیم.. ↖️ پروژه تاریخ شفاهی ایرنا/ رسالت به روایت انبارلویی(۵) 🗓 ۱۳۹۷/۷/۱۸ http://www.irna.ir/fa/News/83061169 @vakavi @rozaneebefarda
روایتی از و چالشی طیفی از با رهبر، در کوران حوادث ۸۸ [صفحه ۴ از ۶] ⭕️در مورد برخوردهای حذفیِ دیگران چه موضعی داشتند؟ 🔻ایشان برخوردهای غیرمنطقی و بعضاً توهین‌آمیزی که از ناحیه‌ی نیروهای غیررسمی و به و انجام می‌شد را دانستند و آن‌ها را و خود را بیان کردند. 🔻حتی وقتی یکی از دوستان گفتند که این رفتارهای نادرست دارد به می‌زند، آقا ضمن بیان این که من هر حمایتی را برای انجام می‌دهم، به صراحت فرمودند: من اجازه نمی‌دهم جریان روشنفکری در حوزه آسیب ببیند و یا شود و هر اقدامی که لازم باشد برای تقویت شما انجام می‌دهم. ⭕️درباره‌ی درگیری‌های خیابانی و یا حوادثی مثل کهریزک چه گفتند؟ 🔻اولاً حوادثی مثل کوی سبحان و کهریزک و... را تأسف‌بار و غیر قابل دفاع دانستند و مثلاً راجع به کهریزک به پیگیری‌هایی که خودشان کرده بودند و دستوراتی که داده بودند اشاره کردند. ثانیاً بیان کردند وقتی در دارد حوادثی اتفاق می‌افتد، همه نمی‌توانند در لحظه برای بهترین نوعی که می‌شود عمل کرد، تصمیم بگیرند. خطاها و اشتباه‌هایی هم وجود دارد؛ آن‌چنان نیست که کارهایی که شده قابل دفاع باشد. 🔻از سوی دیگر اشاره به این مطلب هم کردند که حضرت خیلی از مواقع نسبت به شکایت از عملکرد مسئولان می‌فرمودند که اداره کردن خیلی سخت است؛ یعنی کسی که در متن واقعه دارد کار می‌کند، کار خیلی دشوار است. نمی‌شود کاری بدون نقص درآورد مخصوصاً وقتی که رقیبی دارد خیلی فعال عمل می‌کند. 🔻افزوده‌ای که ایشان بر تحلیل دوستان داشتند این بود که آنچه در متن حوادث داشت اتفاق می‌افتاد، فقط بازیگران آشکار نبودند که این حوادث را رقم می‌زدند بلکه مرکزی به‌عنوان سازماندهی وجود داشت که در مقابل چارچوب‌های جمهوری اسلامی و نظام فعالانه عمل می‌کرد؛ یعنی در صحنه‌ای که رقیب معاند با نظام اسلامی به‌صورت سازمان‌یافته دارد هوشمندانه بحران‌سازی می‌کند، مدیریت بحران هیچ موقع خالی از خطا نیست و باید به‌صورت جامع همه‌ی جوانب دیده بشود و به تناسب آن با خطاها و کاستی‌ها برخورد شود. ⭕️ظاهراً عده‌ای توقعشان قبل از انتخابات سال ۱۳۸۸ این بود که آقا از یک فرد دیگر به‌عنوان کاندیدا که به‌لحاظ گفتمانی محاسن رئیس‌جمهور را می‌داشت و به‌لحاظ عملکردی معایب وی را نمی‌داشت حمایت می‌کردند تا رئیس‌جمهور شود. 🔻 در جلسه هم یکی از دوستان این مسئله را مطرح کرد که اگر از قبل روی یک فردی به‌عنوان کاندیدا کار می‌شد که متوازن‌تر حرکت بکند و تشنج‌آفرینی نکند، کار به اینجا کشیده نمی‌شد. ⭕️پاسخ آقا چه بود؟ 🔻اولاً گفتند خب این کار را باید شماها می‌کردید، چرا نکردید؟ ثانیاً گفتند اما اینکه توقع داشته باشید رهبری این کار را بکند، من هرگز این کار را نمی‌کنم. مقصودشان این بود که هیچ‌گاه رهبری تلاش نمی‌کند تا از قبل یک نسبت به انتخابات بشود. ⭕️ مهندسی انتخابات در یک ، امکان‌پذیرتر است تا مشارکت حداکثری. 🔻رهبر معظم انقلاب در بخشی از بیاناتشان که استدلال می‌کردند رویکرد و رویه‌شان تغییری نکرده بر این مطلب تأکید داشتند که من (رهبری) نه‌تنها در این انتخابات بلکه در گذشته هم معتقد و مُصر بر مشارکت حداکثری مردم در امور از جمله مشارکت حداکثری در انتخابات بودم. 🔻ایشان استناد کردند به که بر سر این قبیل موارد با برخی از آقایان داشته‌اند و در جلسات متعدد روی آن بحث کرده‌اند؛ برای مثال اشاره کردند ظاهراً به دوره‌ی دوم انتخاب آقای خاتمی و گفتند: من مثل سابق، اعتقادم این بود که باید مشارکت بالا باشد و بر آن اصرار داشتم، اما برخی از آقایان همیشه با آن مخالف بودند و معتقد بودند که لازم نیست مشارکت مردم در انتخابات بالا باشد؛ اگر ده دوازده میلیون هم شرکت کنند رئیس‌جمهور مورد نظر ما انتخاب می‌شود. @rozaneebefarda ادامه👇
تحلیلی بر فتنه پولی اخیر دولت! احمد ابراهیمی درچه‌ای/ @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ▫️مکر ماکرین بر این بوده که پایگاه مردمی نظام را منهدم کنند. از یک طرف فشار اقتصادی و رساندن جان توده مردم به لبشان، از طرف دیگر درست کردن دوگانه مقاومت و معیشت(میدان و دیپلماسی) و از طرف دیگر پیشبرد وین و فشار به نظام جهت تن دادن به امتیازاتی که می‌خواهند بدهند. همچنین تاثیرگذاری بر نتیجه انتخاباتی که نتوانستند و نمی‌توانند به بیاندازند به این شکل که مردم را نسبت به روحانیت بیش از پیش بدبین کنند و منفک کنند. آنهم به واسطه مسائل اقتصادی و فشاری که بر روی مردم هست و حالا این مبلغ را به روحانیون داده‌اند. نتیجه اینکه نظام و روحانیت خلع سلاح می‌شود؛ چون برای انتخابات آینده پایگاهی و جایگاهی ندارد که بخواهد تبلیغ و افکار عمومی را جهت‌دهی کند؛ همچنین اگر توانستند مردم را به کف خیابون بکشانند؛ اولا تمام حرفهای دشمنان که این نظام و اخوندها باعث بدبختی ملتند و پول نفت توی جیب اینهاست با مکر و حیله به میان مردم کشیده می‌شود لذا ممکن است خدای ناکرده مردم بدبین شوند و دلیل بر رحم و ترحم نخواهند داشت و ثانیا اگر مردم آمدند توی خیابان، دستگاه تبلیغی روحانیت نمی‌تواند مردم را آگاه و هدایت کند چون جایگاهش را تخریب کرده‌اند! شاید رمز اینکه روحانی به ارتش گفت در وقت روی گردانی مردم از حکومتها ارتش باید بین مردم و حکومت یکی را انتخاب کند؛ بدین معنا باشد که برخی در تدارک برنامه ای هستند که انتخابات را وجه المصالحه قرار دهند و اگر به هر جهت بازنده میدان سیاسی شدند، مثل سال ۸۸ بخواهند مردم را به صحنه وارد کنند. بر فرض محال و خدای ناکرده اگر چنین فضایی پیش آید، در صورتی که نظام و دستگاههای تبلیغاتی رسمی نتونستند مردم را نسبت به ابعاد مختلف فتنه احتمالی، آگاه کنند، خلأ روحانیت احساس می‌شود و در آن هنگام کارگر می‌شود و خدشه به جایگاه مردمی روحانیت ممکن است موجب تضعیف قدرت میدانی آن شود. اینها پایگاه مردمی و پشتوانه نظام یعنی مقبولیت نظام و جایگاه روحانیت در جامعه را نشانه رفته اند. لذا ماهم وظیفه داریم دقیقا خلاف آن را حرکت و عمل کنیم یعنی اولا خود با این موضوع را کنیم ثانیا مردم را از این و نیز از موضع همدلانه مردمی آگاه کنیم. ثالثا عملا این پول را مصرف شخصی نکنیم و در راه این انقلاب و مردم و امور محسوس مردمی و اجتماعی مصرف کنیم. و رابعا هزینه‌کرد وجوه بازگشتی را به بهترین وجه و اثرگذار ترین شکل رسانه ای کنیم و با مردم در میان بگذاریم و به اصطلاح برای رضای خدا در اینجا ریا کنیم! یعنی مردم باید حرکت طلاب و روحانیت و مخالفت عملی و علنی ما را با این کار ببینند و احساس همدلی و حمایت ما و نظام و روحانیت انقلابی را از خوشون و در کنارشون قرار گرفتن را حس و درک کنند اینجاست که عموم مردم و قشر غیر معاند به طرف روحانیت برخواهد گشت و کفه انقلاب و نظام و رهبری سنگین خواهد شد آری یک گذشت از مال دنیا می خواهد برای خدا و امام زمان(عج) و رهبری و انقلاب اسلامی ثمرات بسیار خواهد داشت. و اینجاست که خیلی موضوعات محک می‌خورد و معلوم می‌شود که ما چند مرده حلاجیم. چه اینکه خداوند متعال فرمود: وَالَّذِينَ تَبَوَّءُوا الدَّارَ وَالْإِيمَانَ مِن قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَلَا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِّمَّا أُوتُوا وَيُؤْثِرُونَ عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺳﺮﺍ ( ﺳﺮﺯﻣﻴﻦ ﻣﺪﻳﻨﻪ) ﻭ ﺩﺭ ﺳﺮﺍﻱ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﻣﻬﺎﺟﺮﺍﻥ ﻣﺴﻜﻦ ﮔﺰﻳﺪﻧﺪ ﻭ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺳﻮﻳﺸﺎﻥ ﻫﺠﺮﺕ ﻛﻨﻨﺪ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﻲ ﺩﺍﺭﻧﺪ، ﻭ ﺩﺭ ﺩﻝ ﺧﻮﺩ ﻧﻴﺎﺯﻱ ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﺑﻪ ﻣﻬﺎﺟﺮﺍﻥ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻧﻤﻲ ﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺧﻮﺩ ﻣﻘﺪم ﻣﻲ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻧﻴﺎﺯﻣﻨﺪ ﺑﺎﺷﻨﺪ; ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺑﺨﻞ ﻭ ﺣﺮﺹ ﻧﻔﺲ ﺧﻮﻳﺶ ﺑﺎﺯ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﺭﺳﺘﮕﺎﺭﺍﻧﻨﺪ! بنده خودم یک نماز جماعت صبح و مغرب محلی دارم(در فضای باز) که صبحها حدود۵ دقیقه صحبت می‌کنم؛ صبح امروز به مردم گفتم همان‌طور که مطلعید چنین کار خلافی شده و مختصرا مکر اینها را توضیح دادم بعدش هم گفتم بنده قصد دارم برای این محل در زیر مجموعه هیئات یک قرض الحسنه راه اندازی کنم و خودم این ۲ میلیون را می آورم و به بقیه هم اعلام می‌کنم؛ هر کسی خواست بیاید کمک و حتی مردم هم کمک کنند و یک قرض الحسنه مردمی بدای محل تشکیل بدهیم برای رفع مشکلات اهل محل و هیئات. و البته گفتم بعدا بیشتر توضیح می‌دهم و انشاالله در جلسات بعدی و خصوصا مراسم شبهای قدر که در محل داریم هم روشنگری می‌کنم. و الله المستعان @rozaneebefarda
گزیده خاطراتی از آیت‌الله العظمی پیرامون برخی اطرافیان آیت‌الله العظمی || به مناسبت سالگرد ارتحال آیت‌الله بهجت @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹آقای بروجردی اصرار داشتند که جزء اطرافیان ایشان باشم اما بنده دو مانع بزرگ داشتم: یکی آنکه استادم در نجف نظر به آقای دیگری در علم و عمل داشت، لذا نمی خواستم با این نظر استاد که صحت آن را دریافته بودم، مخالفت کنم. دوم آنکه در آن صورت، باید داخل در کشمکش اطرافیان می شدم که نه تنها توانایی آن را نداشتم، بلکه با طلبگی بنده منافات داشت؛ لذا نپذیرفتم. 🔻همچنین پیشنهاد دیگری از سوی آقای بروجردی برای حضور در جلسه استفتاء بود، که آنه را هم نپذیرفتم، ولی جوابی ندادم. 🔹حضرت آقای بروجردی دائم پیشنهاد جدیدی می‌دادند. حتی به آیت الله آقای حاج شیخ علی محمد بروجردی از بنده گلایه کرده بودند اما بنده حس می کردم بعضی اطرافیان ایشان، مثل اینکه مایل به نزدیکی بنده و ایشان نیستند، لذا نمی‌پذیرفتم. 🔻از طرف دیگر روزی یک نفر که با اصرار زیاد نظرم را راجع به اعلم مراجع پرسیده بود، بنده هم نظر استادم را راجع به دیگری به صورت نقل به او گفته بودم اما متأسفانه این مطلب را منتشر و کار دستم داده بود. 🔹برای جبران همین ها شرکت در درس ایشان را برگزیدم و تا آخر عمر آقای بروجردی شرکت در درس را ادامه دادم. 🔹یکبار آقاشیخ عبدالجواد سدهی به بنده گفت: آقای بروجردی شما را جزء دسته بررسی و تشخیص و تأیید اجتهاد قرار داده اند. پرسیدم بقیه افراد دسته چه کسانی هستند؟ اسم برد، گفتم من معذورم، کار من نیست. آقای سدهی گفت: پس خودتان باید عذرتان را به ایشان برسانید، جواب ندادم. آخر بعضی از آن افراد را مناسب نمی دانستم. 🔹علت اینکه با آنهمه اصرار آقای بروجردی به اطرافیان ایشان نپیوستم، اول آنکه با وجود دیگر بزرگان طرف شبهه در همان سال های اولیه، نمی‌توانستم در این بیت باشم و ایشان را به عنوان اعلم تعیین نکنم. دوم آنکه، باتوجه به مذاق های مختلف اطرافیان ایشان، و با نظر اطرافیان برایم غیرممکن بود. چون اطرافیان به اندک بهانه ای طرد می کردند. سکوت هم علامت رضایت بود، آنهم نمی خواستم، هم ساکت نبودن، هم حرف نزدن. لذا عدم قبول اطرافی شدن، ممتحن اجتهاد شدن و یا حضور در جلسه استفتاء، سبب کدورت ایشان از بنده شد. علاج آن را حضور در درس ایشان دانستم و تا آخر عمر هم مداومت کردم. حال آنکه نیازی نبود و خود ایشان هم مطلع بود و بحمدلله با این شیوه از اصطکاک جلوگیری شد. 🔹برخورد زننده اعضای بیت آیت‌الله بروجردی با آیت‌الله بهجت🔹 شیخ علی بهجت با واسطه نقل می‌کند: یکبار آقای بهجت در بیت آقای بروجردی آمده بودند، در کنار ایشان قرار می گیرند. آیت الله بروجردی از آقای بهجت احوالپرسی نموده و می‌پرسند آخر معلوم هست کجایید؟ پیدا نیستید؟ پیش از آنکه آقای بهجت جواب دهند، یکی از اطرافیان با عجله و دستپاچگی می‌گوید همنجا هستند، همینجایند! پس از اندکی شیخ فاضل را آوردند و بین آقای بروجردی و آقای بهجت نشاندند! پس از آن، دیگری را آوردند تا سه چهار نفر بین آقا و ایشان فاصله قرار دادند. به همین جهت والده ما هم معتقد بود که از اطرافیان آقای بروجردی کسانی بودند که از آقا همسازی و همراهی نمی دیدند و لذا مانع این ارتباط می شدند، حتی دور هم می کردند و البته آقا هیچگاه اظهار نمی کردند. لذا حدس و استنباط ما از مجموع بیانات آقا از علت فرار از همراهی، یکی وجود بزرگان علماء نجف در ابتدا بوده است، ولی پس از اندک زمانی با فوت آسیدابوالحسن و آقای قمی و بعد دیگران طرف شبهه، این عذر و مشکل برطرف گردیده بوده است. 🔹آیت‌الله بهجت و حفظ منزلت آیت‌الله بروجردی🔹 دیگر اینکه اجتناب مجدد آقای بهجت از همکاری، همین عدم توانایی معارضه و مقابله با اصحاب و نیز عدم هماهنگی با آنان، حتی با منصوبین در سمت های مختلف بوده است. وگرنه حضرت والد به آقای بروجردی و جلالت قدر و زعامت حوزه ها و تشیع و عظمت و بزرگواری ایشان، دائما معترف بودند و حتی خود به شیوه ایشان متمسّک می شدند. ...همواره آقا در گفتار به اغلب کلمات و رفتار ایشان استناد می نمودند و با عظمت و احترام از ایشان یاد می کردند. ▫️حقیقتی پنهان، ج۱؛ صص ۱۱۰_۱۱۸/ خاطرات دست‌نویس حجت‌الاسلام علی بهجت. 🔶حاشیه روزنه برخوردهای حذفی برخی اعضای بیت آیت‌الله بروجردی نهایتا موجب شد بعضی فضلای طراز اول حوزه به مرور از حلقه اطرافیان و نزدیکان ایشان حذف شوند که خسارت‌های بزرگی را بدنبال داشت. گذشته از حسادتهای رایج، ارتباط برخی اعضا با دربار نیز موثر بود. تقلیل ارتباط با بیت زعیم قم و شکست طرح اصلاحات حوزه(در ۲ مرحله) و برکنار ماندن بزرگانی مانند حاج شیخ مرتضی حائری و شهید مطهری از دایره مرتبطان مؤثر و حامیان تحول حوزه، از نتایج این برخوردها بود. @rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
روایتی از و چالشی طیفی از با رهبر، در کوران حوادث ۸۸ [صفحه ۴ از ۶] ⭕️در مورد برخوردهای حذفیِ دیگران چه موضعی داشتند؟ 🔻ایشان برخوردهای غیرمنطقی و بعضاً توهین‌آمیزی که از ناحیه‌ی نیروهای غیررسمی و به و انجام می‌شد را دانستند و آن‌ها را و خود را بیان کردند. 🔻حتی وقتی یکی از دوستان گفتند که این رفتارهای نادرست دارد به می‌زند، آقا ضمن بیان این که من هر حمایتی را برای انجام می‌دهم، به صراحت فرمودند: من اجازه نمی‌دهم جریان روشنفکری در حوزه آسیب ببیند و یا شود و هر اقدامی که لازم باشد برای تقویت شما انجام می‌دهم. ⭕️درباره‌ی درگیری‌های خیابانی و یا حوادثی مثل کهریزک چه گفتند؟ 🔻اولاً حوادثی مثل کوی سبحان و کهریزک و... را تأسف‌بار و غیر قابل دفاع دانستند و مثلاً راجع به کهریزک به پیگیری‌هایی که خودشان کرده بودند و دستوراتی که داده بودند اشاره کردند. ثانیاً بیان کردند وقتی در دارد حوادثی اتفاق می‌افتد، همه نمی‌توانند در لحظه برای بهترین نوعی که می‌شود عمل کرد، تصمیم بگیرند. خطاها و اشتباه‌هایی هم وجود دارد؛ آن‌چنان نیست که کارهایی که شده قابل دفاع باشد. 🔻از سوی دیگر اشاره به این مطلب هم کردند که حضرت خیلی از مواقع نسبت به شکایت از عملکرد مسئولان می‌فرمودند که اداره کردن خیلی سخت است؛ یعنی کسی که در متن واقعه دارد کار می‌کند، کار خیلی دشوار است. نمی‌شود کاری بدون نقص درآورد مخصوصاً وقتی که رقیبی دارد خیلی فعال عمل می‌کند. 🔻افزوده‌ای که ایشان بر تحلیل دوستان داشتند این بود که آنچه در متن حوادث داشت اتفاق می‌افتاد، فقط بازیگران آشکار نبودند که این حوادث را رقم می‌زدند بلکه مرکزی به‌عنوان سازماندهی وجود داشت که در مقابل چارچوب‌های جمهوری اسلامی و نظام فعالانه عمل می‌کرد؛ یعنی در صحنه‌ای که رقیب معاند با نظام اسلامی به‌صورت سازمان‌یافته دارد هوشمندانه بحران‌سازی می‌کند، مدیریت بحران هیچ موقع خالی از خطا نیست و باید به‌صورت جامع همه‌ی جوانب دیده بشود و به تناسب آن با خطاها و کاستی‌ها برخورد شود. ⭕️ظاهراً عده‌ای توقعشان قبل از انتخابات سال ۱۳۸۸ این بود که آقا از یک فرد دیگر به‌عنوان کاندیدا که به‌لحاظ گفتمانی محاسن رئیس‌جمهور را می‌داشت و به‌لحاظ عملکردی معایب وی را نمی‌داشت حمایت می‌کردند تا رئیس‌جمهور شود. 🔻 در جلسه هم یکی از دوستان این مسئله را مطرح کرد که اگر از قبل روی یک فردی به‌عنوان کاندیدا کار می‌شد که متوازن‌تر حرکت بکند و تشنج‌آفرینی نکند، کار به اینجا کشیده نمی‌شد. ⭕️پاسخ آقا چه بود؟ 🔻اولاً گفتند خب این کار را باید شماها می‌کردید، چرا نکردید؟ ثانیاً گفتند اما اینکه توقع داشته باشید رهبری این کار را بکند، من هرگز این کار را نمی‌کنم. مقصودشان این بود که هیچ‌گاه رهبری تلاش نمی‌کند تا از قبل یک نسبت به انتخابات بشود. ⭕️ مهندسی انتخابات در یک ، امکان‌پذیرتر است تا مشارکت حداکثری. 🔻رهبر معظم انقلاب در بخشی از بیاناتشان که استدلال می‌کردند رویکرد و رویه‌شان تغییری نکرده بر این مطلب تأکید داشتند که من (رهبری) نه‌تنها در این انتخابات بلکه در گذشته هم معتقد و مُصر بر مشارکت حداکثری مردم در امور از جمله مشارکت حداکثری در انتخابات بودم. 🔻ایشان استناد کردند به که بر سر این قبیل موارد با برخی از آقایان داشته‌اند و در جلسات متعدد روی آن بحث کرده‌اند؛ برای مثال اشاره کردند ظاهراً به دوره‌ی دوم انتخاب آقای خاتمی و گفتند: من مثل سابق، اعتقادم این بود که باید مشارکت بالا باشد و بر آن اصرار داشتم، اما برخی از آقایان همیشه با آن مخالف بودند و معتقد بودند که لازم نیست مشارکت مردم در انتخابات بالا باشد؛ اگر ده دوازده میلیون هم شرکت کنند رئیس‌جمهور مورد نظر ما انتخاب می‌شود. @rozaneebefarda ادامه👇
روایتی از و چالشی طیفی از با رهبر، در کوران حوادث [صفحه ۴ از ۶] ⭕️در مورد برخوردهای حذفیِ دیگران چه موضعی داشتند؟ 🔻ایشان برخوردهای غیرمنطقی و بعضاً توهین‌آمیزی که از ناحیه‌ی نیروهای غیررسمی و به و انجام می‌شد را دانستند و آن‌ها را و خود را بیان کردند. 🔻حتی وقتی یکی از دوستان گفتند که این رفتارهای نادرست دارد به می‌زند، آقا ضمن بیان این که من هر حمایتی را برای انجام می‌دهم، به صراحت فرمودند: من اجازه نمی‌دهم جریان روشنفکری در حوزه آسیب ببیند و یا شود و هر اقدامی که لازم باشد برای تقویت شما انجام می‌دهم. ⭕️درباره‌ی درگیری‌های خیابانی و یا حوادثی مثل کهریزک چه گفتند؟ 🔻اولاً حوادثی مثل کوی سبحان و کهریزک و... را تأسف‌بار و غیر قابل دفاع دانستند و مثلاً راجع به کهریزک به پیگیری‌هایی که خودشان کرده بودند و دستوراتی که داده بودند اشاره کردند. ثانیاً بیان کردند وقتی در دارد حوادثی اتفاق می‌افتد، همه نمی‌توانند در لحظه برای بهترین نوعی که می‌شود عمل کرد، تصمیم بگیرند. خطاها و اشتباه‌هایی هم وجود دارد؛ آن‌چنان نیست که کارهایی که شده قابل دفاع باشد. 🔻از سوی دیگر اشاره به این مطلب هم کردند که حضرت خیلی از مواقع نسبت به شکایت از عملکرد مسئولان می‌فرمودند که اداره کردن خیلی سخت است؛ یعنی کسی که در متن واقعه دارد کار می‌کند، کار خیلی دشوار است. نمی‌شود کاری بدون نقص درآورد مخصوصاً وقتی که رقیبی دارد خیلی فعال عمل می‌کند. 🔻افزوده‌ای که ایشان بر تحلیل دوستان داشتند این بود که آنچه در متن حوادث داشت اتفاق می‌افتاد، فقط بازیگران آشکار نبودند که این حوادث را رقم می‌زدند بلکه مرکزی به‌عنوان سازماندهی وجود داشت که در مقابل چارچوب‌های جمهوری اسلامی و نظام فعالانه عمل می‌کرد؛ یعنی در صحنه‌ای که رقیب معاند با نظام اسلامی به‌صورت سازمان‌یافته دارد هوشمندانه بحران‌سازی می‌کند، مدیریت بحران هیچ موقع خالی از خطا نیست و باید به‌صورت جامع همه‌ی جوانب دیده بشود و به تناسب آن با خطاها و کاستی‌ها برخورد شود. ⭕️ظاهراً عده‌ای توقعشان قبل از انتخابات سال ۱۳۸۸ این بود که آقا از یک فرد دیگر به‌عنوان کاندیدا که به‌لحاظ گفتمانی محاسن رئیس‌جمهور را می‌داشت و به‌لحاظ عملکردی معایب وی را نمی‌داشت حمایت می‌کردند تا رئیس‌جمهور شود. 🔻 در جلسه هم یکی از دوستان این مسئله را مطرح کرد که اگر از قبل روی یک فردی به‌عنوان کاندیدا کار می‌شد که متوازن‌تر حرکت بکند و تشنج‌آفرینی نکند، کار به اینجا کشیده نمی‌شد. ⭕️پاسخ آقا چه بود؟ 🔻اولاً گفتند خب این کار را باید شماها می‌کردید، چرا نکردید؟ ثانیاً گفتند اما اینکه توقع داشته باشید رهبری این کار را بکند، من هرگز این کار را نمی‌کنم. مقصودشان این بود که هیچ‌گاه رهبری تلاش نمی‌کند تا از قبل یک نسبت به انتخابات بشود. ⭕️ مهندسی انتخابات در یک ، امکان‌پذیرتر است تا مشارکت حداکثری. 🔻رهبر معظم انقلاب در بخشی از بیاناتشان که استدلال می‌کردند رویکرد و رویه‌شان تغییری نکرده بر این مطلب تأکید داشتند که من (رهبری) نه‌تنها در این انتخابات بلکه در گذشته هم معتقد و مُصر بر مشارکت حداکثری مردم در امور از جمله مشارکت حداکثری در انتخابات بودم. 🔻ایشان استناد کردند به که بر سر این قبیل موارد با برخی از آقایان داشته‌اند و در جلسات متعدد روی آن بحث کرده‌اند؛ برای مثال اشاره کردند ظاهراً به دوره‌ی دوم انتخاب آقای خاتمی و گفتند: من مثل سابق، اعتقادم این بود که باید مشارکت بالا باشد و بر آن اصرار داشتم، اما برخی از آقایان همیشه با آن مخالف بودند و معتقد بودند که لازم نیست مشارکت مردم در انتخابات بالا باشد؛ اگر ده دوازده میلیون هم شرکت کنند رئیس‌جمهور مورد نظر ما انتخاب می‌شود. @rozaneebefarda ادامه👇
گزیده خاطراتی از آیت‌الله العظمی پیرامون برخی اطرافیان آیت‌الله العظمی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹آقای بروجردی اصرار داشتند که جزء اطرافیان ایشان باشم اما بنده دو مانع بزرگ داشتم: یکی آنکه استادم در نجف نظر به آقای دیگری در علم و عمل داشت، لذا نمی خواستم با این نظر استاد که صحت آن را دریافته بودم، مخالفت کنم. دوم آنکه در آن صورت، باید داخل در کشمکش اطرافیان می شدم که نه تنها توانایی آن را نداشتم، بلکه با طلبگی بنده منافات داشت؛ لذا نپذیرفتم. 🔻همچنین پیشنهاد دیگری از سوی آقای بروجردی برای حضور در جلسه استفتاء بود، که آنه را هم نپذیرفتم، ولی جوابی ندادم. 🔹حضرت آقای بروجردی دائم پیشنهاد جدیدی می‌دادند. حتی به آیت الله آقای حاج شیخ علی محمد بروجردی از بنده گلایه کرده بودند اما بنده حس می کردم بعضی اطرافیان ایشان، مثل اینکه مایل به نزدیکی بنده و ایشان نیستند، لذا نمی‌پذیرفتم. 🔻از طرف دیگر روزی یک نفر که با اصرار زیاد نظرم را راجع به اعلم مراجع پرسیده بود، بنده هم نظر استادم را راجع به دیگری به صورت نقل به او گفته بودم اما متأسفانه این مطلب را منتشر و کار دستم داده بود. 🔹برای جبران همین ها شرکت در درس ایشان را برگزیدم و تا آخر عمر آقای بروجردی شرکت در درس را ادامه دادم. 🔹یکبار آقاشیخ عبدالجواد سدهی به بنده گفت: آقای بروجردی شما را جزء دسته بررسی و تشخیص و تأیید اجتهاد قرار داده اند. پرسیدم بقیه افراد دسته چه کسانی هستند؟ اسم برد، گفتم من معذورم، کار من نیست. آقای سدهی گفت: پس خودتان باید عذرتان را به ایشان برسانید، جواب ندادم. آخر بعضی از آن افراد را مناسب نمی دانستم. 🔹علت اینکه با آنهمه اصرار آقای بروجردی به اطرافیان ایشان نپیوستم، اول آنکه با وجود دیگر بزرگان طرف شبهه در همان سال های اولیه، نمی‌توانستم در این بیت باشم و ایشان را به عنوان اعلم تعیین نکنم. دوم آنکه، باتوجه به مذاق های مختلف اطرافیان ایشان، و با نظر اطرافیان برایم غیرممکن بود. چون اطرافیان به اندک بهانه ای طرد می کردند. سکوت هم علامت رضایت بود، آنهم نمی خواستم، هم ساکت نبودن، هم حرف نزدن. لذا عدم قبول اطرافی شدن، ممتحن اجتهاد شدن و یا حضور در جلسه استفتاء، سبب کدورت ایشان از بنده شد. علاج آن را حضور در درس ایشان دانستم و تا آخر عمر هم مداومت کردم. حال آنکه نیازی نبود و خود ایشان هم مطلع بود و بحمدلله با این شیوه از اصطکاک جلوگیری شد. 🔹برخورد زننده اعضای بیت آیت‌الله بروجردی با آیت‌الله بهجت🔹 شیخ علی بهجت با واسطه نقل می‌کند: یکبار آقای بهجت در بیت آقای بروجردی آمده بودند، در کنار ایشان قرار می گیرند. آیت الله بروجردی از آقای بهجت احوالپرسی نموده و می‌پرسند آخر معلوم هست کجایید؟ پیدا نیستید؟ پیش از آنکه آقای بهجت جواب دهند، یکی از اطرافیان با عجله و دستپاچگی می‌گوید همنجا هستند، همینجایند! پس از اندکی شیخ فاضل را آوردند و بین آقای بروجردی و آقای بهجت نشاندند! پس از آن، دیگری را آوردند تا سه چهار نفر بین آقا و ایشان فاصله قرار دادند. به همین جهت والده ما هم معتقد بود که از اطرافیان آقای بروجردی کسانی بودند که از آقا همسازی و همراهی نمی دیدند و لذا مانع این ارتباط می شدند، حتی دور هم می کردند و البته آقا هیچگاه اظهار نمی کردند. لذا حدس و استنباط ما از مجموع بیانات آقا از علت فرار از همراهی، یکی وجود بزرگان علماء نجف در ابتدا بوده است، ولی پس از اندک زمانی با فوت آسیدابوالحسن و آقای قمی و بعد دیگران طرف شبهه، این عذر و مشکل برطرف گردیده بوده است. 🔹آیت‌الله بهجت و حفظ منزلت آیت‌الله بروجردی🔹 دیگر اینکه اجتناب مجدد آقای بهجت از همکاری، همین عدم توانایی معارضه و مقابله با اصحاب و نیز عدم هماهنگی با آنان، حتی با منصوبین در سمت های مختلف بوده است. وگرنه حضرت والد به آقای بروجردی و جلالت قدر و زعامت حوزه ها و تشیع و عظمت و بزرگواری ایشان، دائما معترف بودند و حتی خود به شیوه ایشان متمسّک می شدند. ...همواره آقا در گفتار به اغلب کلمات و رفتار ایشان استناد می نمودند و با عظمت و احترام از ایشان یاد می کردند. ▫️حقیقتی پنهان، ج۱؛ صص ۱۱۰_۱۱۸/ خاطرات دست‌نویس حجت‌الاسلام علی بهجت. 🔶حاشیه روزنه برخوردهای حذفی برخی اعضای بیت آیت‌الله بروجردی نهایتا موجب شد بعضی فضلای طراز اول حوزه به مرور از حلقه اطرافیان و نزدیکان ایشان حذف شوند که خسارت‌های بزرگی را بدنبال داشت. گذشته از حسادتهای رایج، ارتباط برخی اعضا با دربار نیز موثر بود. تقلیل ارتباط با بیت زعیم قم و شکست طرح اصلاحات حوزه(در ۲ مرحله) و برکنار ماندن بزرگانی مانند حاج شیخ مرتضی حائری و شهید مطهری از دایره مرتبطان مؤثر و حامیان تحول حوزه، از نتایج این برخوردها بود. @rozaneebefarda
گزیده خاطراتی از آیت‌الله العظمی پیرامون برخی اطرافیان آیت‌الله العظمی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹آقای بروجردی اصرار داشتند که جزء اطرافیان ایشان باشم اما بنده دو مانع بزرگ داشتم: یکی آنکه استادم در نجف نظر به آقای دیگری در علم و عمل داشت، لذا نمی خواستم با این نظر استاد که صحت آن را دریافته بودم، مخالفت کنم. دوم آنکه در آن صورت، باید داخل در کشمکش اطرافیان می شدم که نه تنها توانایی آن را نداشتم، بلکه با طلبگی بنده منافات داشت؛ لذا نپذیرفتم. 🔻همچنین پیشنهاد دیگری از سوی آقای بروجردی برای حضور در جلسه استفتاء بود، که آنه را هم نپذیرفتم، ولی جوابی ندادم. 🔹حضرت آقای بروجردی دائم پیشنهاد جدیدی می‌دادند. حتی به آیت الله آقای حاج شیخ علی محمد بروجردی از بنده گلایه کرده بودند اما بنده حس می کردم بعضی اطرافیان ایشان، مثل اینکه مایل به نزدیکی بنده و ایشان نیستند، لذا نمی‌پذیرفتم. 🔻از طرف دیگر روزی یک نفر که با اصرار زیاد نظرم را راجع به اعلم مراجع پرسیده بود، بنده هم نظر استادم را راجع به دیگری به صورت نقل به او گفته بودم اما متأسفانه این مطلب را منتشر و کار دستم داده بود. 🔹برای جبران همین ها شرکت در درس ایشان را برگزیدم و تا آخر عمر آقای بروجردی شرکت در درس را ادامه دادم. 🔹یکبار آقاشیخ عبدالجواد سدهی به بنده گفت: آقای بروجردی شما را جزء دسته بررسی و تشخیص و تأیید اجتهاد قرار داده اند. پرسیدم بقیه افراد دسته چه کسانی هستند؟ اسم برد، گفتم من معذورم، کار من نیست. آقای سدهی گفت: پس خودتان باید عذرتان را به ایشان برسانید، جواب ندادم. آخر بعضی از آن افراد را مناسب نمی دانستم. 🔹علت اینکه با آنهمه اصرار آقای بروجردی به اطرافیان ایشان نپیوستم، اول آنکه با وجود دیگر بزرگان طرف شبهه در همان سال های اولیه، نمی‌توانستم در این بیت باشم و ایشان را به عنوان اعلم تعیین نکنم. دوم آنکه، باتوجه به مذاق های مختلف اطرافیان ایشان، و با نظر اطرافیان برایم غیرممکن بود. چون اطرافیان به اندک بهانه ای طرد می کردند. سکوت هم علامت رضایت بود، آنهم نمی خواستم، هم ساکت نبودن، هم حرف نزدن. لذا عدم قبول اطرافی شدن، ممتحن اجتهاد شدن و یا حضور در جلسه استفتاء، سبب کدورت ایشان از بنده شد. علاج آن را حضور در درس ایشان دانستم و تا آخر عمر هم مداومت کردم. حال آنکه نیازی نبود و خود ایشان هم مطلع بود و بحمدلله با این شیوه از اصطکاک جلوگیری شد. 🔹برخورد زننده اعضای بیت آیت‌الله بروجردی با آیت‌الله بهجت🔹 شیخ علی بهجت با واسطه نقل می‌کند: یکبار آقای بهجت در بیت آقای بروجردی آمده بودند، در کنار ایشان قرار می گیرند. آیت الله بروجردی از آقای بهجت احوالپرسی نموده و می‌پرسند آخر معلوم هست کجایید؟ پیدا نیستید؟ پیش از آنکه آقای بهجت جواب دهند، یکی از اطرافیان با عجله و دستپاچگی می‌گوید همنجا هستند، همینجایند! پس از اندکی شیخ فاضل را آوردند و بین آقای بروجردی و آقای بهجت نشاندند! پس از آن، دیگری را آوردند تا سه چهار نفر بین آقا و ایشان فاصله قرار دادند. به همین جهت والده ما هم معتقد بود که از اطرافیان آقای بروجردی کسانی بودند که از آقا همسازی و همراهی نمی دیدند و لذا مانع این ارتباط می شدند، حتی دور هم می کردند و البته آقا هیچگاه اظهار نمی کردند. لذا حدس و استنباط ما از مجموع بیانات آقا از علت فرار از همراهی، یکی وجود بزرگان علماء نجف در ابتدا بوده است، ولی پس از اندک زمانی با فوت آسیدابوالحسن و آقای قمی و بعد دیگران طرف شبهه، این عذر و مشکل برطرف گردیده بوده است. 🔹آیت‌الله بهجت و حفظ منزلت آیت‌الله بروجردی🔹 دیگر اینکه اجتناب مجدد آقای بهجت از همکاری، همین عدم توانایی معارضه و مقابله با اصحاب و نیز عدم هماهنگی با آنان، حتی با منصوبین در سمت های مختلف بوده است. وگرنه حضرت والد به آقای بروجردی و جلالت قدر و زعامت حوزه ها و تشیع و عظمت و بزرگواری ایشان، دائما معترف بودند و حتی خود به شیوه ایشان متمسّک می شدند. ...همواره آقا در گفتار به اغلب کلمات و رفتار ایشان استناد می نمودند و با عظمت و احترام از ایشان یاد می کردند. ▫️حقیقتی پنهان، ج۱؛ صص ۱۱۰_۱۱۸/ خاطرات دست‌نویس حجت‌الاسلام علی بهجت. 🔶حاشیه روزنه برخوردهای حذفی برخی اعضای بیت آیت‌الله بروجردی نهایتا موجب شد بعضی فضلای طراز اول حوزه به مرور از حلقه اطرافیان و نزدیکان ایشان حذف شوند که خسارت‌های بزرگی را بدنبال داشت. گذشته از حسادتهای رایج، ارتباط برخی اعضا با دربار نیز موثر بود. تقلیل ارتباط با بیت زعیم قم و شکست طرح اصلاحات حوزه(در ۲ مرحله) و برکنار ماندن بزرگانی مانند حاج شیخ مرتضی حائری و شهید مطهری از دایره مرتبطان مؤثر و حامیان تحول حوزه، از نتایج این برخوردها بود. @rozaneebefarda
روایتی از و چالشی طیفی از با رهبر، در کوران حوادث [صفحه ۴ از ۶] ⭕️در مورد برخوردهای حذفیِ دیگران چه موضعی داشتند؟ 🔻ایشان برخوردهای غیرمنطقی و بعضاً توهین‌آمیزی که از ناحیه‌ی نیروهای غیررسمی و به و انجام می‌شد را دانستند و آن‌ها را و خود را بیان کردند. 🔻حتی وقتی یکی از دوستان گفتند که این رفتارهای نادرست دارد به می‌زند، آقا ضمن بیان این که من هر حمایتی را برای انجام می‌دهم، به صراحت فرمودند: من اجازه نمی‌دهم جریان روشنفکری در حوزه آسیب ببیند و یا شود و هر اقدامی که لازم باشد برای تقویت شما انجام می‌دهم. ⭕️درباره‌ی درگیری‌های خیابانی و یا حوادثی مثل کهریزک چه گفتند؟ 🔻اولاً حوادثی مثل کوی سبحان و کهریزک و... را تأسف‌بار و غیر قابل دفاع دانستند و مثلاً راجع به کهریزک به پیگیری‌هایی که خودشان کرده بودند و دستوراتی که داده بودند اشاره کردند. ثانیاً بیان کردند وقتی در دارد حوادثی اتفاق می‌افتد، همه نمی‌توانند در لحظه برای بهترین نوعی که می‌شود عمل کرد، تصمیم بگیرند. خطاها و اشتباه‌هایی هم وجود دارد؛ آن‌چنان نیست که کارهایی که شده قابل دفاع باشد. 🔻از سوی دیگر اشاره به این مطلب هم کردند که حضرت خیلی از مواقع نسبت به شکایت از عملکرد مسئولان می‌فرمودند که اداره کردن خیلی سخت است؛ یعنی کسی که در متن واقعه دارد کار می‌کند، کار خیلی دشوار است. نمی‌شود کاری بدون نقص درآورد مخصوصاً وقتی که رقیبی دارد خیلی فعال عمل می‌کند. 🔻افزوده‌ای که ایشان بر تحلیل دوستان داشتند این بود که آنچه در متن حوادث داشت اتفاق می‌افتاد، فقط بازیگران آشکار نبودند که این حوادث را رقم می‌زدند بلکه مرکزی به‌عنوان سازماندهی وجود داشت که در مقابل چارچوب‌های جمهوری اسلامی و نظام فعالانه عمل می‌کرد؛ یعنی در صحنه‌ای که رقیب معاند با نظام اسلامی به‌صورت سازمان‌یافته دارد هوشمندانه بحران‌سازی می‌کند، مدیریت بحران هیچ موقع خالی از خطا نیست و باید به‌صورت جامع همه‌ی جوانب دیده بشود و به تناسب آن با خطاها و کاستی‌ها برخورد شود. ⭕️ظاهراً عده‌ای توقعشان قبل از انتخابات سال ۱۳۸۸ این بود که آقا از یک فرد دیگر به‌عنوان کاندیدا که به‌لحاظ گفتمانی محاسن رئیس‌جمهور را می‌داشت و به‌لحاظ عملکردی معایب وی را نمی‌داشت حمایت می‌کردند تا رئیس‌جمهور شود. 🔻 در جلسه هم یکی از دوستان این مسئله را مطرح کرد که اگر از قبل روی یک فردی به‌عنوان کاندیدا کار می‌شد که متوازن‌تر حرکت بکند و تشنج‌آفرینی نکند، کار به اینجا کشیده نمی‌شد. ⭕️پاسخ آقا چه بود؟ 🔻اولاً گفتند خب این کار را باید شماها می‌کردید، چرا نکردید؟ ثانیاً گفتند اما اینکه توقع داشته باشید رهبری این کار را بکند، من هرگز این کار را نمی‌کنم. مقصودشان این بود که هیچ‌گاه رهبری تلاش نمی‌کند تا از قبل یک نسبت به انتخابات بشود. ⭕️ مهندسی انتخابات در یک ، امکان‌پذیرتر است تا مشارکت حداکثری. 🔻رهبر معظم انقلاب در بخشی از بیاناتشان که استدلال می‌کردند رویکرد و رویه‌شان تغییری نکرده بر این مطلب تأکید داشتند که من (رهبری) نه‌تنها در این انتخابات بلکه در گذشته هم معتقد و مُصر بر مشارکت حداکثری مردم در امور از جمله مشارکت حداکثری در انتخابات بودم. 🔻ایشان استناد کردند به که بر سر این قبیل موارد با برخی از آقایان داشته‌اند و در جلسات متعدد روی آن بحث کرده‌اند؛ برای مثال اشاره کردند ظاهراً به دوره‌ی دوم انتخاب آقای خاتمی و گفتند: من مثل سابق، اعتقادم این بود که باید مشارکت بالا باشد و بر آن اصرار داشتم، اما برخی از آقایان همیشه با آن مخالف بودند و معتقد بودند که لازم نیست مشارکت مردم در انتخابات بالا باشد؛ اگر ده دوازده میلیون هم شرکت کنند رئیس‌جمهور مورد نظر ما انتخاب می‌شود. @rozaneebefarda ادامه👇