eitaa logo
روزنه
6.4هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
2.3هزار ویدیو
264 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
چرا آیت‌الله جوادی، آقای منتظری را دچار شهوت عملی می‌دانست؟/ رنگ عوض کردن قبل و بعد از قائم مقامی... صفحه [۲ از ۲] @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ▫️آقای منتظری می‌داند که فقهای مجلس خبرگان اکثرا قائل به نظریه نصب ولایت فقیه هستند و می‌داند که چالش اساسی در بازنگری قانون اساسی همین مسئله تزاحم بود که آیا می‌شود مرجع جامع الشرایط اعلمی یافت که مدیر و مدبر و سیاست‌مدار ماهری باشد چنانچه دغدغه اصلی امام نیز در بازنگری قانون اساسی همین بوده است (صحیفه امام خمینی، ج21، ص371). پس چرا اصرار دارد که بر طبل نایاب اعلمیت ولایت فقیه بزند؟ وی که می‌داند فقهای دیگر با نظر نادر او درباره ولایت انتخابی فقیه مخالفت فقهی دارند پس چرا این اختلاف فتوا را پنهان می‌دارد و بنابر مبنای خودش به دیگر فقهای مجلس خبرگان و شورای بازنگری قانون اساسی اتهام می‌زند که شما غیر اعلم را انتخاب کردید؟ این پنهان کاری تعمدی ناشی از چیست؟ آیا جز «شهوت عملی» نام دیگری می‌توان بر آن نهاد؟ 🔻ثالثا: آقای منتظری در 13 رجب است از هر چه بر او گذشته و به آنچیزی که نرسیده است! به همین دلیل شروع به بد و بیراه گویی‌های زیادی می‌کند و به طوری سخن می‌گوید که رسانه‌های ضد انقلاب برایش کف بزنند. اما در دورانی که برای شورای بازنگری نامه می‌نویسد و سعی می‌کند با ژست علمی و با احترام نامه بنگارد تنها اشکالش به حذف شرط مرجعیت و اعلمیت از شرایط ولایت فقیه، این است که قانون اساسی باید براساس و اضطرار نگاشته نشود (خاطرات منتظری، ج1، ص713). پیش‌تر گذشت که چرا آقای منتظری خودبه این مسئله توجه نکرده است و مرجعیت و اعلمیت را در کتاب ولایت فقیه خود به عنوان شروط اساسی رهبری نیاورده است؟! به علاوه مگر حذف شرط مرجعیت و اعلمیت مانع از انتخاب فقیه جامع الشرایط اعلم می‌شد که وی احساس خطر می‌کند؟ از سوی دیگر وی خود معتقد است که تزاحم بین شرط فقاهت با شرط تدبیر و سیاست، امر مبتلا به است و شرط تدبیر و سیاست مهمتر از شرط فقاهت است. وی در کتاب ولایت فقیه خود به این مسئله اشاره می‌کند و باید پرسید که اگر این تزاحم، امر مبتلا به بوده است تزاحم بین اعلم و غیر اعلم، مبتلا به تر خواهد بود. در نتیجه چرا در نامه خود به شورای بازنگری آن را در شرایط خاص دانسته است؟ اگر برای شرایط خاص است چرا به گفته وی «مهمترین و بیشترین موارد تزاحم» محسوب می‌شود (مبانی فقهی حکومت اسلامی، ج2، ص 341)؟ اگر برای شرایط خاص است چرا هنوز که هنوز است در بین اهل فن، جایگزینی برای رهبری معظم تصور نمی‌شود؟ منتظری خود اعتراف دارد تشخیص اعلم مسئله‌ای است اختلافی و می‌گوید: «مردم و نیز اهل خبره در بسیاری از موارد در تشخیص اعلم دچار اختلاف می‌شوند.» (مبانی فقهی حکومت اسلامی، ج2، ص 201) اگر تشخیص اعلم مسئله‌ای اختلافی است تشخیص فقیه جامع‌الشرایط اعلم بسی دشوارتر خواهد و برای شرایط خاص و کم‌یاب نخواهد بود. با این وجود آیا این میزان تفاوت منتظری متقدم با متاخر را جز به «شهوت عملی» می‌توان توجیه کرد؟ 🔻رابعا: آقای منتظری در اشکال‌تراشی به دیگران و بیان مشکلات شرعی قوانین و اقدامات دیگران، حساسیت زیادی نشان می‌داد که مهمترین موارد آن را در اعدام و اعدام منافقین می‌بینیم اما در اشکال کردن به انتخاب خود به عنوان قائم مقامی، به تعارفات و حفظ احترامات تشریفاتی بسنده کرده است، درحالی که بعدا کاشف به عمل آمده که این کار را می‌دانسته است (خاطرات منتظری، ج1، ص471). اما آقای منتظری هیچ اشکالی علنا به آن نگرفت و با قدرت قائم مقامی را تصاحب کرد. بر خلاف مقام معظم رهبری که در جلسه خبرگان رهبری در مقابل انتخاب خود ایستادند. آقای منتظری هر آنچه در گفت شایسته خودش در دوران قائم مقامی بود اما هیچ نگفت و نهایتا امام خمینی در نامه 6/1/1368 آن را افشا کرد. این تناقض رفتاری آیا چیزی جز «شهوت عملی» می‌تواند باشد که آیت‌الله جوادی به آن اشاره کردند؟ @rozaneebefarda