eitaa logo
سبک زندگی اسلامی
17هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
1.1هزار ویدیو
26 فایل
کانال آموزشی موسسه فرهنگی سریر ققنوس ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست ارتباط برای: ✔️تنظیم وقت #مشاوره و #تست ها ✔️ فروش فایل و کتاب ✔️همکاری اشتغال ادمین👇 @Phoenixadmin1 🔴نقل مطالب بدون آدرس و لینک و نام مولف،جایز نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
🔵شکر نعمت شماره ۱۳۰ 🔸️روزی فقیری به نزد امام صادق (ع)آمد و از ایشان درخواست پول کرد.امام(ع) به یاران خود فرمودند از ظرف میوه‌ای که آنجا بود، یک خوشه انگور به او بدهند. این حرف را که شنید،و گفت:انگور؟ من احتیاج به انگور ندارم! بفرمایید اگر پول هست بدهند! امام(ع)نگاهی به او انداختند و فرمودند:خداوند به تو وسعت دهد. هنوز از امام(ع)چند قدم فاصله نگرفته‌ بود که از حرف خود پشیمان شد؛به سمت امام(ع)برگشت و گفت:پس همان خوشه انگور را بدهید! امام(ع)سکوت کردند و دیگر، آن خوشه را هم به او ندادند. چند دقیقه‌ای نگذشته ‌بود که فقیر دیگری نزد امام(ع)آمد. امام(ع)به او، سه دانه انگور دادند؛او هم انگور را گرفت و گفت: سپاس آفریدگار جهانیان را که به من روزی مرحمت کرد.این را گفت و خواست از آنجا برود که امام صادق(ع)فرمودند:بِایست! بعد، دو دست خود را پر از انگور کردند و به او دادند. مرد فقیر، انگورها را گرفت و بار دیگر گفت:خدای بزرگ را شکر ، که به من روزی عطا فرمود.امام(ع)با شنیدن حرف مرد، این‌بار روی به غلام خود کردند و پرسیدند:چند سکّه پول همراه داری؟غلام گفت:تقریباً بیست درهم. فرمودند: آنها را هم به این مرد بده. مرد فقیر که به وجد آمده بود، روی به آسمان کرد و گفت:خدایا! تو را شکرگزارم سکّه‌ها را از غلام گرفت و خواست برود که امام(ع)پیراهن خود را از تن بیرون آوردند و به فقیر دادند و فرمودند:ای مرد،این را هم بپوش. مرد،قلبش لبریز شادی شد.لباس را پوشید و برای امام(ع)دعا کرد و رفت. ✅موسسه فرهنگی هنری سریر ققنوس طوس https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7