#حضرت_ام_البنین__س__روضه
بشیر گفت زمانی علم زمین افتاد...
که دست حضرتِ صاحب کرم زمین افتاد
بشیر گفت همین که سرت ز هم وا شد
عقیلهای نگران در حرم زمین افتاد
بشیر گفت به چشمت سه شعبه کوبیدن
ز کاسه چشمِ تو از این ستم زمین افتاد
بشیر گفت که بالا سرت حسین آمد
شکست پیشِ تو، در هر قدم زمین افتاد
شنیدهام که تو قبل از حسین جان دادی
شنیدهام ز غمت زینبم زمین افتاد
تو در گلوی حسین حکمِ هر نفس بودی
نفس نبود، اگر بازدم زمین افتاد
حسین قامتِ اِستاده و رشیدی داشت
چه شد که تا شد و با قَدِ خم زمین افتاد
اگر چه بارِ مصیباتِ تو مرا خم کرد
اگر چه با خبرِ تو، پرم زمین افتاد
همینکه گفت بشیر آسمان ز عرش افتاد
ز غُصه مادرِ پیر و کمانِ تو جان داد
کربلایی رضا باقریان
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
🪷#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
#حضرت_ام_البنین__س__روضه
#روضه_کوتاه
▪️▪️▪️
ای عروس سفید بخت علی
که سرآمدترینِ دنیایی
در مقامت چه میتوان گفتن
که تو اُمّ الائمه ،زهرایی
ای مزار تو کعبه ی خاکی
این دل بیقرار،زائر توست
توهمانی که ذات حق فرمود
خلق دنیا فقط بخاطر توست
منم ام البنین که آمده ام
بازهم در سکوت قبرستان
با نگاهی پُراشک میگویم
السلام علیکِ زهرا جان
ام کلثوم و زینبت هرشب
سرشان هست روی دامن من
آب دست حسین میدهم و
مادری میکنم برای حسن
ای وجود چهار فرزندم
به فدای چهار فرزندت
حاضرم از صمیم دل همه را
بدهم در ازای لبخندت
***
سالیانی گذشت و ام بنین
خسته افتاده بود در بستر
عرق سرد روی پیشانی
ونگاهی که مانده بود به در
آسمان دلگرفته از بغضش
شهر در آرزوی لبخندش
دور خود را نگاه کرد و نبود
اثری از چهار فرزندش
نه توانی به دستها مانده
نه دگر قوتی به زانویش
درهمین حال ناگهان حس کرد
درکنارش نشسته بانویش
از دلش غصه رفت تا زهرا
سر او را گرفت بر دامن
گفت ام البنین نگاهم کن
این منم مادر حسین وحسن
مادر بچه های من بودی
از حضورت همیشه ممنونم
ای فدایت پسر فداکردی
به فداکاری تو ،مدیونم
به تلافی اینکه گهگاهی
دامنت بود جای بغض حسن
تاکه افتاد بر زمین پسرت
سر او بود روی دامن من
تا گرفتی تو اشک زینب را
دیدم افتاد شعله بر جگرت
یاد آن لحظه پاک میکردم
خاک وخون را زصورت پسرت
تا نباشد مقابل احدی
ساقی سرشکسته عباست
در قیامت شفاعت همه را
میسپارم به دست عباست
️مهدی کبیری
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
خجسته میلادبسیج مبارکباد🌹
#مرگ_برامریکا✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸
#مرگ_براسرائیل✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸
بزن روش واردشو⏬
↙️خادم الذاکرین آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
#حضرت_ام_البنین__س__روضه
#روضه_کوتاه
▪️▪️▪️
عزابگیر بقیع روضه خوان تو رفته
زبان بگیر به شیون زبان تورفته
صدای وای حسینش به گوش می آید
اگرچه صاحب آه و فغان تو رفته
چهار قبر خیالی به خاک تو پیداست
نشانه هاست به جا ونشان تورفته
به یاد مادر عشق وادب بزن ناله
شکوه ناب ولا روح و جان تورفته
قسم به نوحه ی زیبای برلبش قلبم
تپیده باغم تو با روان تورفته
روان و روح تو و مادر وفاآنجاست
که روی نیزه سرعاشقان تورفته
سری به نیزه بلنداست وپای نی زینب
هزار آه که با دشمنان تورفته
نوای بانوی احساس ذکرالعجل است
دعای ندبه بخوان ندبه خوان تورفته
شاعر:حسین ایمانی
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
خجسته میلادبسیج مبارکباد🌹
#مرگ_برامریکا✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸
#مرگ_براسرائیل✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸
بزن روش واردشو⏬
↙️خادم الذاکرین آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
#حضرت_ام_البنین__س__روضه
گل گلزار دین ام البنینی
مه بیت امیرالمومنینی
توبر زهرا و حیدر نور عینی
پس از زهرا امید زینبینی
اگرچه گفته بر زهرا کنیزی
تو جان زینب استی و عزیزی
تمام عمر خود در شور و شینی
به یاد کربلا، داغ حسینی
شنیدی کربلا خون گشته دلها
ندیدی العطش از آل طاها
شنیدی کشته گشته پور لیلا
ندیدی پیکرش شد اربا اربا
شنیدی که حسین غرق محن شد
ندیدی غرق خون ابن الحسن شد
شنیدی پیکری نقش زمین شد
ندیدی خونجگر مولای دین شد
شنیدی جان عباست فدا شد
ندیدی هر دو دست او جدا شد
شنیدی غنچه ای گردیده پرپر
ندیدی غرق در خون حلق اصغر
شنیدی شمر بر سینه نشسته
ندیدی استخوانهایش شکسته
شنیدی که تنی در خون تپیده
ندیدی که سرش از تن بریده
شنیدی پیکری در خون شناور
ندیدی پیکری عریان و بی سر
شنیدی میزدند آتش به خیمه
ندیدی غرق خون سر روی نیزه
شنیدی غربت زنها و زینب
ندیدی جان او گردیده برلب
شنیدی ماتم نور دوعینش
ندیدی ناله های واحسینش
شنیدی زخم زینب را نمک زد
ندیدی بر همه طفلان کتک زد
شنیدی آتش کین زد زبانه
ندیدی کودکان و تازیانه
شنیدی کودکان با روی نیلی
ندیدی تویتیم و ضرب سیلی
شنیدی طفل شد بی گوشواره
ندیدی گوش او گردیده پاره
شنیدی شد بدن تشییع جنازه
به زیر سم اسب و نعل تازه
شنیدی غربت ماه مدینه
ندیدی ناله و اشک سکینه
مدینه از غمت ماتم سرا شد
به پا در سوگ تو بزم عزا شد
بود پنهان زما قدر رفیعت
بهشت شیعیان خاک بقیعت
(رضا) باشد گدای کوی عباس
دعا کن تا بگیرد بوی عباس
رضا یعقوبیان
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
خجسته میلادبسیج مبارکباد🌹
#مرگ_برامریکا✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸
#مرگ_براسرائیل✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸
بزن روش واردشو⏬
↙️خادم الذاکرین آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
#حضرت_ام_البنین__س__روضه
چه بانويى كه كوه صبر را در آستين دارد
به پاى مكتب حيدر،ظهورى اينچنين دارد
چه بانويى كه در صدر تمام افتخاراتش
همين بس در كنار خود،اميرالمومنين دارد
ادب آموز اين مكتب،خودش عين اليقين باشد
كه عباسش نشان از حضرت حق اليقين دارد
سرش بر صخره مى كوبد، ببين آهسته آهسته
شبيه علقمه انگار زخمى بر جبين دارد
به ياد آورده مقتل را، ميان خون چه مى بيند ؟
عَلم افتاد و ماهى ارباً اربا بر زمين دارد
غم ماه خود از يكسو،غم خورشيد از سويى
چه داغ خانمان سوزى مگر ام البنين دارد ؟
فرات اشك جارى شد ميان موج چشمانش
ولى از داغ آن گودال،آهى آتشين دارد
نماز صبر مى خواند شكسته با دلى خسته
حُسيناً وا حُسينا در قنوت آخرين دارد
پس از كوچ پرستوها، زيارتنامه مى خواند
بقيع غربتش برجاست،آوايى حزين دارد
محمدمهدى عبدالهى
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
خجسته میلادبسیج مبارکباد🌹
#مرگ_برامریکا✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸
#مرگ_براسرائیل✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸
بزن روش واردشو⏬
↙️خادم الذاکرین آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
#حضرت_ام_البنین__س__روضه
ام البنین بود و بقیع و چشم گریان
با گریه هایش چشم گریان گریه می کرد
آه جگر سوزش به هرچیزی اثر داشت
وقتی به یاد شاه عطشان گریه می کرد
از بس که جانسوزانه از دل ناله می زد
با ناله هایش چشم مروان گریه می کرد
از بوریا و جسم پاره روضه می خواند
می زد به سر چون ابر باران گریه می کرد
از حال می رفت از بس داد می زد
بر حال او خورشید سوزان گریه می کرد
وقتی زمین می خورد از فرط غم و درد
هم نا مسلمان هم مسلمان گریه می کرد
می گفت آقا جان بمیرم تشنه ماندی
جان مرا با روضه ات بر لب رساندی...
️محمد حبیب زاده
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
خجسته میلادبسیج مبارکباد🌹
#مرگ_برامریکا✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸
#مرگ_براسرائیل✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸
بزن روش واردشو⏬
↙️خادم الذاکرین آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
#حضرت_ام_البنین__س__روضه
بدون ماه قدم می زنم سحر ها را
گرفته اند از این آسمان قمرها را
چقدر خاک سرش ریخته است معلوم است
رسانده است به خانم کسی خبرها را
نگاه کن سر پیری چه بی عصا مانده
گرفته اند از این پیر زن پسر ها را
چه مشکل است که از چهار تا پسرهایش
بیاورند برایش فقط سپرها را
نشسته است سر راه ، روضه می خواند
که در بیاورد آه ...آه رهگذرها را
ندیده است اگر چه ولی خبر دارد
سر عمود عوض کرده شکل سرها را
کنار آب دوتا دست بر روی یک دست
رسانده است به ما! خانم این خبرها را
بشیر آمد گفتی که از حسین بگو
ز عون دم زد و گفتی که از حسین بگو
ستاره بودی و یکدفعه آفتاب شدی
برای خانه مولا که انتخاب شدی
به خانه ی ولله اعظم آمدی و
دلیل عزت قوم بنی کلاب شدی
به جای اینکه شوی مدعی همسری اش
کنیز حلقه به گوش ابوتراب شدی
تنور خانه ی حیدر دوباره گرم شد و
برای چرخش دستار انتخاب شدی
پهار تا پسر آورده ای برای علی
که جای فاطمه ام البنین خطاب شدی
دلت همیشه چنین شوهری دعا میکرد
تو مثل حضرت صدیقه مستجاب شدی
اگر چه ضرب غلافی به بازویت نگرفت
میان کوچه به دیوار زانویت نگرفت
تو را به قصد جسارت کسی اسیر نکرد
به چادر عربی تو خار گیر نکرد
تو را که فرق علی دیده ای و خون حسن
به غیر کرببلا هیچ چیز پیر نکرد
به احترام همان تکه بوریا دیگر
زمین خانه ی تو نیت حصیر نکرد
از آن زمان که شنیدی خزان گلها را
هوای کوی تو باغ دل پذیر نکرد
چه خوب شد که نبودی و کربلا بینی
که دست دشمن دون رحم بر صغیر نکرد
به نعل تازه گرفتند تا بدن ها را
به ضرب دست لگد میزدن زن ها را
شاعر:استاد لطیفیان
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
خجسته میلادبسیج مبارکباد🌹
#مرگ_برامریکا✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸
#مرگ_براسرائیل✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸
بزن روش واردشو⏬
↙️خادم الذاکرین آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
#حضرت_ام_البنین__س__روضه
ای همسر سردار جهان، مادر عباس
وی دامـن تـو مهـد ادب پـرور عباس
در بیت علـی آمده هـمسنگر عباس
خوانده است تو را مادر خود خواهر عباس
ام الشهـدا ، فاطمه ی دوم حیدر
هم فاطمه ی دوم و هم زینب دیگر
تو چشمه ی فیض از نفس پنج امامی
تو فاطمه ی بیت شـه عـرش مقـامی
تو همسر تنهـا وصـی خیرالانامی
تو مـادر والا گهـر خـون و قیامی
جوشـد ادب و فضـل ز آیات کلامت
پیوسته ز هفتاد و دو تن باد سلامت
شک نیست به این رتبه که حیدر به تو نازد
زینب کـه بـود عصمـت داور به تو نازد
تـا روز جزا آل پیمبر به تـو نازد
عبـاس تـو در عـرصه ی محشر به تو نازد
کی مثل تو ای خاک رهت هم سر و هم جان
یک روزه دهد چـار پسر در ره جانان؟
ای سوخته در شعلـه ی مصباح هدایت
ای مادر جود و کرم و فضل و عنایت
خشنـود ز رفتـار تـو زهـرای ولایت
جان همه خوبان جهـان باد فـدایت
با آن همه قدر و شرف و جاه و عزیزی
کـردی بـه بنـی فاطمـه اظهـار کنیزی
عون تـو شـده در صف عـاشور فدایی
عثمان تو بگرفت ز خون رنگ خدایی
تا دادن جـان، جعفر تو بود ولایی
عباس تو از روز ازل کـرب وبـلایی
چون حرمت زهرا به تو شد واجب عینی
گشتنـد عزیـزان تـو هرچار، حسینی
تـو ام بنینـی نه تـو ام الشهـدایی
پیوسته به ثاراللَه و از خویش جدایی
دلباختـه ی جلـوه ی مصباح هدایی
بیش از پسران گریه کنِ خون خدایی
ای بوسه ی خورشید به خاک کف پایت
حق است کند فاطمه پیوسته دعایت
دادی بـه ره شمـس ولا چـار قمـر را
دور پسـر فاطمه گـردانـده پسـر را
در ماتم شان ریخته بس اشک بصر را
آتـش زده از گریه دل اهـل نظـر را
از بس که در امواج بلا یار حسینی
بـا داغ پسرهـات عزادار حسینی
یک روزه به دل داغ روی داغ تو دیدی
چون فاطمه یـا فاطمه از غصه خمیدی
بر گرد همـان چـار مزاری که کشیدی
از داغ حسین بـن علـی جامـه دریـدی
با آن کـه دلت خون ز غم چار جوان بود
چشمت به حسین بن علی اشک فشان بود
بـا داغ چهـار اختر تابنده جبینت
گفتـی که نخـوانند دگر ام بنینت
آتش نزند کس به دل زار و حزینت
ای لشکر ماتم به یسـار و به یمینت
خون خوردی و نالیدی و از پای فتادی
تـا جـان بـه سـر گریه ی پیوسته نهادی
روزی که تو رفتی و جهان غرق عزا بود
تابـوت تـو بـر دوش عزیـزان خدا بود
با داغ تو خـون بـر جگر اهـل ولا بود
عباس تو ای مـادر عبـاس کجا بود؟
ای کاش که چون عون، کنارت پسری بود
از جعفر و عثمـان عزیـزت خبری بود
ای قبله ی دل تـربت بی شمـع و چـراغت
ای داغ پس از داغ دوبـاره روی داغـت
ای چارگل خفته به خون، حاصل باغت
باشـد کـه بیایـم بـه مدینه به سراغت
با آن که شدم زائر بی صبر و قرارت
نگذاشت عدو گل بفشانم به مزارت
یا فاطمه خون دلـم از دیـده روان است
قبر تو عیان است عیان است عیان است
چشم همـه بـر تربت پاکت نگران است
آن فاطمه قبرش ز چه از خلق نهان است؟
از اشک، مگـر خاک بقیع تو بشویم
آن تربت پنهان شده را بلکه بجویم
هرچند که خون جگرت بود روانه
دیگـر بدنت دفـن نگـردید شبانه
بر بازوی و پهلـوت ندیدنـد نشانه
ای کوه غم چار جوانت روی شانه
بر «میثم» دل سوخته کن اشک، عنایت
تا خـون دل خـویش کنـد وقف عزایت
استاد غلامرضا سازگار
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
خجسته میلادبسیج مبارکباد🌹
#مرگ_برامریکا✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸
#مرگ_براسرائیل✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸
بزن روش واردشو⏬
↙️خادم الذاکرین آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
#حضرت_ام_البنین__س__روضه
امام عاشقان را همنشینم
كنیز فاطمه اُمّ البنینم
به باغ عاشقان نیلوفرم من
یتیمان علی را مادرم من
پس از زهرا علی را خانه دارم
به پای عشق او سر می سپارم
مرا نَبْوَد به جز این فخر دیگر
كه خوانده زینبم یك عمر مادر
اگر در باغ قلبم یاس دارم
یلی چون حضرت عباس دارم
هر آن چه زینبم می داد یادم
به فرزندم همان تعلیم دادم
ادب را داشت از خود پاس، مردم
مدینه بود و یك عباس، مردم
دلم خوش بود عباسم جوان است
رُخش چون ماه و ابرویش كمان است
دلم خوش بود مولا را غلام است
غلام زینب من با مرام است
گذشت و كربلا آمد پدیدار
امیدم بود هر جا در پی یار
چو اختر در كنار ماه می رفت
به دنبال امامش راه می رفت
ولی افسوس یاس من خزان شد
قد سرو بهار من كمان شد
شنیدم تیغ زد بوسه به دستش
شنیدم بست پیكان چشم مستش
اگر بی دست بود اما توانش
عمود آهنین بگرفت جانش
شنیدم دستش از پیكر جدا شد
فدای روی شاه كربلا شد
الا تنها امیدم نا امیدم
خدا را شكر، كردی رو سپیدم
چه كردی ای دو عالم بی قرارت
كه جایم فاطمه آمد كنارت
شاعر:سید محمد جوادی
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
خجسته میلادبسیج مبارکباد🌹
#مرگ_برامریکا✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸
#مرگ_براسرائیل✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸
بزن روش واردشو⏬
↙️خادم الذاکرین آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
#حضرت_ام_البنین__س__روضه
🥀🥀🥀
من که از نسل دلیر عربم
امّ العبّاسم و امّ الادبم
مادر چهار یل رعنایم
من کنیز حرم زهرایم
آسمان خاک نشین حرمم
عرش در تحت لوای کرمم
معرفت مسئله آموز من است
عاشقی سائل هر روز من است
دل من محو تولّای ولیست
سِمتم خادمی بیت علیست
من سفارش شده ی زهرایم
آبرو یافته از مولایم
وه از ان روز که قابل گشتم
با در بیت مقابل گشتم
آمد آن لحظه چه خوش اقبالم
دختر شاه به استقبالم
قبله ی نور به کاشانه ی من
حرم الله کجا خانه ی من
دست بانوی حرم بوسیدم
خاک پایش به بصر مالیدم
گفتم این بیت حریم لاهوت
من کنیزم به دیار ملکوت
آمدم خادم این در باشم
خادم دختر حیدر باشم
لیک آن روز زغم رنجیدم
وای دل، صحنه ی سختی دیدم
هر دو ریحانه حق تب دارند
بین خانه حسنین بیمارند
گفت زینب به دو چشمانی تر
نذر روزه بنما ای مادر
عرق از صورتشان تا شد جمع
سوختم در غمشان همچون شمع
آنقدر خرج ولایت گشتم
مورد لطف و عنایت گشتم
تا خدا مزد ولایم را داد
که به من گل پسری زیبا داد
صاحب جنة الاحساس شدم
مادر حضرت عباس شدم
در وفا یار بلا فصل شدم
مادر فضل و ابا الفضل شدم
شوری افتاد ز عشقش به دلم
دید از فاطمه بودن خجلم
حق نمود این شرفم نقش جبین
حضرت فاطمه شد ام بنین
گفتم عباس گل ریحانی
به امیرت تو بلا گردانی
نه برادر و نه من مادرشان
من کنیز و تو غلام درشان
روزی اید که به همراه حسین
از مدینه بروی نور دو عین
چون حسینم تو خدایی گردی
عاقبت کرب و بلایی گردی
یک وصیت کنم این لحظه تو را
جان تو جان عزیز زهرا
رفتی و همره تو شادی رفت
از مدینه دگر آزادی رفت
وای زان روز که غمها برگشت
کاروان گل زهرا برگشت
جان هر دل شده بر لب آمد
بی حسین حضرت زینب آمد
گفت با من همه اسرار مگو
ماجرا های تو و بغض گلو
گفت لب تشنه سوی آب شدی
از خجالت به خدا آب شدی
گفت با قدّ کمان جان دادی
من شنیدم نگران جان دادی
تا که مشک و علمت را دیدم
دست پاک تو ز دور بوسیدم
باورم نیست سر زین وسجود
فرق عباس من و ضرب عمد
یاد تو روضه به پا می سازم
تا ابد برپسرم می نازم
نزد زهرا تو وجیه اللّهی
فانی حضرت ثار اللّهی
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
🌹#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
💠کانال نوای ذاکرین💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
#حضرت_ام_البنین__س__روضه
🥀🥀🥀
شد مدتی کز تو خبر ندارم
جز فکر تو ، فکری به سر ندارم
فخر تو بس که خادم الحسینی
من هم جزین فخر دگر ندارم
بنشسته ام د راه انتظارت
یک دم نظر زین راه بر ندارم
عباس من عباس من کجایی؟
صبر و توان ، زین بیشتر ندارم
من ره نشین وادی بقیعم
آن طایرم ، که بال و پر ندارم
جز خواب تو ، خواب دگر نبینم
جز یاد تو شب تا سحر ندارم
چشمم ز بسکه بر تو زار بگریست
دیگر به دیده اشک تر ندارم
ای عمر من برگ و برم تو بودی
من آن شجر که برگ و بر ندارم
دیگر امید بازگشتنت را
ای جان مادر زین سفر ندارم
فرق تو و عمود آهنینی؟
من باور این قول و خبر ندارم
با من مگوئید این خبر ، خدا را
در زندگی جز او ثمر ندارم
مردم مرا ام البنین مخوانید
حالا که من دیگر پسر ندارم
(حسان)
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
🌹#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
💠کانال نوای ذاکرین💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
#حضرت_ام_البنین__س__روضه
🥀🥀🥀
امشب چو شمع، تا به سحر گریه می کنم
بر مادر چهار پسر گریه می کنم
از آه او که در غم عبّاس پیر شد
بر سینه ام فتاده شرر گریه می کنم
او می نشست با دل غمبار، در بقیع
می گفت با دو دیده ی تر گریه می کنم
با این که می روم ز جهان، باز، مانده است
چشمان من به راه و به در، گریه می کنم
زین شهر رفته اند ولی برنگشته اند
بر کاروان رفته سفر گریه می کنم
یارب! به من ز کرب وبلای خلیل تو
این گونه آمده ست خبر گریه می کنم
گویند یک رباعی من را به تیغ ظلم
تقطیع کرد اهل سقر گریه می کنم
می گریم و غم از دل من کم نمی شود
بعد از نماز بار دگر گریه می کنم
با یاد قدّ و قامت عباس دل ربا
تا می کنم به سرو نظر گریه می کنم
تیری به چشم نور دوچشمم نشسته است
زین رو نمانده نور بصر گریه می کنم
گویند بر سرش زده اند آهنین عمود
وقتی نداشت دست و سپر، گریه می کنم
گویند دست های وی افتاده از تنش
در برج غم به شمس و قمر گریه می کنم
ای کاش بود در برم عباس مهربان
می دید آمده چه به سر گریه می کنم
قدّم خمیده زلف سیاهم شده سپید
از من نمانده دیگر اثر گریه می کنم
من بیشتر ز داغ ابوالفضلم ای خدا!
بر داغ شاه تشنه جگر گریه می کنم
«خانی»شده ست بانیِ شعرت «بشیر»! گو
بر مادر چهار پسر گریه می کنم
سید بشیر حسینی میانجی
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
🌹#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
💠کانال نوای ذاکرین💠
Eitaa.com/navayehzakerin2