eitaa logo
انتشارات شهید کاظمی
15.8هزار دنبال‌کننده
12.9هزار عکس
2.3هزار ویدیو
88 فایل
«شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب» آدرس:👇 قم، بلوار معلم، مجتمع ناشران، طبقه همکف واحد36 02533551818 خرید سریع و آسان کتاب ها👇 Manvaketab.com مشاوره،پشتیبانی و نظرات👇 @manvaketab_admin سامانه پیامکی ۴۰۰۰۱۴۱۴۴۱
مشاهده در ایتا
دانلود
#بهشت_من_کنار_توست #مریم_بصیری #انتشارات_شهیدکاظمی . برشی از کتاب: . هنوز میان خواب و بیداری غوطه‌ور بود. صدایی می‌آمد و نمی‌آمد. انگار صدای زنگ درشان بود که تا برف و باران می‌آمد تا چند روز اتصالی داشت و صدایش درنمی‌آمد. اما انگار یکی به در می‌زد. امکان نداشت مادرش باشد، او تازه رفته بود. کسی که پشت در بود خیلی محکم در را می‌کوبید تند و بی‌امان . راضيه زود چادرش را انداخت سرش تا خانم جان و یاسر بلند نشده‌اند برود در را باز کند. چارچوب در به تمامی باز نشده بود که ساک ناصر زودتر از خودش وارد حیاط شد. زن خوش‌حال شد، هر چند انتظار نداشت که ناصر ناگهان پیدایش شود، اما پسر جوان اصلا خوش‌حال نبود فقط جواب سلامش را داد و خانم‌جان را صدا کرد. پیرزن که به صدای در بیدار شده بود، در راهرو را باز کرد و با دیدن پسرش در آن حال فهمید که او از چیزی دل‌خور است. - خانم جان، خودت بهتر از من می‌دونی که پسرت سال به سال عصبانی نمی‌شه ، اما وقتی جوش بیاره دیگه هیچ‌کس جلودارش نیست. - چی شده ناصر، آروم باش! بذار اول چشم‌مون به جمالت روشن بشه بعد شروع کن به داد و هوار... . خرید آسان: lish.ir/1afd مرکز پخش: 02537840844
🌹به مناسبت سالروز ولادت حضرت فاطمه(س) و روز زن🌹 . تقویم زندگی پر شده از روزها اما روز بزرگداشت مقام زن روز به یاد آوردن خورشیدی ست که همواره در آسمان گرما می‌بخشد جان می‌دهد می‌پرواند و عشق را معنا می‌کند ... روز زن روز گرفتن دستان زنانی‌ست خسته که از خویش برای پاره‌های وجودشان می‌گذرند... #کتاب_هدیه_بدهیم . #مریم_بصیری #انتشارات_شهیدکاظمی . #معرکه_عشق_و_خون #بهشت_من_کنار_توست . خرید آسان: manvaketab.ir مرکز پخش: 02537840844 #انتشارات_شهیدکاظمی شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب
. ▪️نام کتاب: #بهشت_من_کنار_توست ▪️نویسنده: #مریم_بصیری ▪️ناشر: #انتشارات_شهید_کاظمی ▪تعداد صفحات: 256 صفحه ▪قیمت پشت جلد: ۱۸۰۰۰تومان / قیمت با ۲۰درصد تخفیف: ۱۴۴۰۰ . 📚️برشی از کتاب هنوز میان خواب و بیداری غوطه‌ور بود. صدایی می‌آمد و نمی‌آمد. انگار صدای زنگ درشان بود که تا برف و باران می‌آمد تا چند روز اتصالی داشت و صدایش درنمی‌آمد. اما انگار یکی به در می‌زد. امکان نداشت مادرش باشد، او تازه رفته بود. کسی که پشت در بود خیلی محکم در را می‌کوبید تند و بی‌امان . راضيه زود چادرش را انداخت سرش تا خانم جان و یاسر بلند نشده‌اند برود در را باز کند. چارچوب در به تمامی باز نشده بود که ساک ناصر زودتر از خودش وارد حیاط شد. زن خوش‌حال شد، هر چند انتظار نداشت که ناصر ناگهان پیدایش شود، اما پسر جوان اصلا خوش‌حال نبود فقط جواب سلامش را داد و خانم‌جان را صدا کرد. پیرزن که به صدای در بیدار شده بود، در راهرو را باز کرد و با دیدن پسرش در آن حال فهمید که او از چیزی دل‌خور است. - خانم جان، خودت بهتر از من می‌دونی که پسرت سال به سال عصبانی نمی‌شه ، اما وقتی جوش بیاره دیگه هیچ‌کس جلودارش نیست. - چی شده ناصر، آروم باش! بذار اول چشم‌مون به جمالت روشن بشه بعد شروع کن به داد و هوار... . 🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻 . 🛍لینک خرید آسان http://yon.ir/E9rPJ 📲مرکز پخش 02537840844 . 🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻 . 🆔 @nashreshahidkazemi
. . 📚روایت داستانی از دختری که زندگی اش با رزمنده دوران دفاع مقدس گره خورده است . ✂️برشی از کتاب رحمان متوجه صدای پایی شد. شک کرد که صدای پای پیرزن را شنیده باشد، اما گفت: «سلام خانم جان!» راضیه هیچ نگفت دستش را گرفت به در و همان جا ایستاد و نگاهی به حیاط مسجد کرد تا ببیند کسی آنها را دیده است یا نه. رحمان مطمئن شد که صدا، صدای پای خانم جان نیست. - شمایین راضیه خانوم؟ راضیه تنها توانست جواب سلام رحمان را بدهد و دوباره خاموش بماند سر جایش. چشم دوخته بود به چشمان رحمان که دوخته شده بودند روی زمین. خواست برود که رحمان گفت: «راضیه خانوم ما رو هم حلال کنین ما قصدمون خیر بود ولی آقا ناصر آب پاکی رو ریخت رو دست مون.» راضیه آمد چیزی بگوید ولی نه حرفی برای گفتن داشت و نه زبانش میچرخید تا چیزی بگوید. رحمان آرام رفت، رحمان بدون عصا رفت و جای قدم هایش بزرگ تر از همیشه بر روی برف ها جا ماند. سوز سردی میآمد ولی راضیه تکیه بر دیوار ایستاده بود و پرده ی جلوی در را پیچیده بود دورش و گریه می کرد. . 🔹 🔹 🔹 . ۲۵۶صفحه|۲۳۰۰۰تومان . 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 . 🌏خرید اینترنتی Nashreshahidkazemi.ir 📞مرکز پخش 02537840844 📲پیامکی 3000141441 📥خرید از اپلیکیشن: https://cafebazaar.ir/app/ir.nashreshahidkazemi . 🏢خرید حضوری  قم،خیابان معلم،مجتمع ناشران،طبقه اول،واحد 131 . 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 . 🆔 @nashreshahidkazemi
یک فرصت عالی برای کتابخون‌ها💢 🍃نخستین نمایشگاه مجازی کتاب تهران شروع شد🍃 💯کتاب های انتشارات شهید کاظمی را با 20 الی 30 درصد و همچنین تهیه کنید. 📍زمان: یکم الی ششم بهمن ماه 📖 📖 🔸جهت مشاهده و تهیه کتب از طریق زیر اقدام کنید👇 ✅ سایت من و کتاب lish.ir/1OYe ✅ سایت نمایشگاه کتاب تهران lish.ir/1OVg ✅ سایت انتشارات شهیدکاظمی nashreshahidkazemi.ir 🌷منتظرتون هستیم... ❄️🌹❄️🌹❄️🌹❄️🌹❄️🌹 🍃 ما را دنبال کنید... 📌 🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب در کشور 🆔 @nashreshahidkazemi