کتاب چشمان یعقوب به مظلومیت و مهربانی پدر شهید کارگر برزی اشاره دارد
نویسنده می گوید:
وجه تسمیه کتاب را از چشمهای پدر شهید که به دلیل گریههای زیاد آسیب دیده بود، چشمان یعقوب گذاشتم.
دو تا اتفاق جالب در جریان کار روی زندگی شهید کارگر برزی برایم پیش آمد. اول آنکه به من گفته بودند که شهید رضا برزی بعد از ۵ دختر به دنیا آمده بوده و تنها پسر خانواده است در حالی که روزی که به خانه شهید رفتم یکباره با آقایی مواجه شدم که شباهت بسیار زیادی با شهید داشت. وی خود را برادر کوچکتر شهید معرفی کرد و این شباهت به قدری زیاد بود که اگر لباس رزمی بر تن میکرد، رضا کارگر برزی دیگری میدیدیم. این الگوی دیداری همیشه جلوی چشم من بود و در نگارش کتاب هم خیلی به من کمک کرد.
دومین خاطره به واسطه نیازی بود که برای اتصال به دوستان شهید شکل گرفت. من برای وصل شدن به دوستان و همرزمان شهید باید از فردی که در جمع این گروه بود استفاده میکردم. فراموش نمیکنم که شهید مرتضی مصیبزاده با اسم آقای موسوی در این زمینه کمکهای بسبار زیادی به من کرد. من به وی گفتم زمانی که کار تمام شود حتما خواهم گفت که شما چقدر با من همکاری کردید، ولی شهید مصیبزاده با لبخند به من گفت: اگر زنده بودم خوب است و در کارهای بعدی هم کمک میکنم، اما مطمئن هستم قبل از چاپ این کتاب شهید میشوم و همان هم شد.
#از_خاطرم_حماسه_یاران_نمیرود
#نه_اسفند
#معرفی_کتاب
#مدافعان_حرم
#شهید_رضاکارگربرزی
#هفته_شهدا
#مجمع_یادواره_شهدا
@myshohada