eitaa logo
محتوای تبلیغی نورالزهرا
56 دنبال‌کننده
786 عکس
375 ویدیو
131 فایل
کانال محتوای تبلیغی گروه تبلیغی نورالزهرا «سلام الله علیها» تهران لطفاً در این دو کانال هم عضو شوید: محتوای تبلیغی مقاومت: https://eitaa.com/mohtvamoghavemat اعزام سخنران و مداح: https://eitaa.com/rozekhanegi_ir ارتباط با ما: @alisorosh1421
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام‌الله‌علیها سلام‌الله‌علیها سلام‌الله‌علیها سلام‌الله‌علیها نشسته ام بنویسم حرم، حرم، بانو چه خوب شد که دوباره کبوترم، بانو نشسته ام بنویسم مرا به قم ببری دو هفته ای شده اصلا نمی­پرم، بانو نشسته ام بنویسم مرا رها نکنی که بی تو راه به جایی نمی­برم، بانو مسیح نیز مریضی مرا علاج نکرد ولی به لطف تو امروز بهترم، بانو امام زاده ی موسی بن جعفری، خانم غلام­زاده ی موسی بن جعفرم، بانو سلام بانوی خیرات، بانوی برکات هزار بار بر این خیر مقدمت صلوات به شرط آنکه فدایت شوند سر دادند به شرط آنکه برایت شوند، پَر دادند شفیعه ی همه، مدیون چادرت هستیم به لطف توست به ما سایه ای اگر دادند تمام حاجت خود را نوشتم و بعدا حساب کردم و دیدم که بیشتر دادند قدم گذاشتی و یک نفس زدی و سپس به علم حوزه ی علمیه ها اثر دادند چهار امام کمال تو را بیان کردند چهار امام جلال تو را خبر دادند چهار امام نوشتند احترام تو را شکوه نام تو را،جلوه ی مقام تو را بلند عرش خدا هم ردیف شانه ی تو بهشت باغچه ای در حیاط خانه ی تو قدم به سمت مدینه زدم نفهمیدم چطور شد که رسیدم به آستانه ی تو من و تو هر دو به دنبال یک هدف هستیم تویی روانه ی مشهد منم روانه ی تو حریمت آینه، ایوانت آینه، آری چقدر آینه در آینه است خانه ی تو شبیه فاطمه، همسایه آبرویش را گرفت شب به شب از گریه ی شبانه ی تو بخوان نماز شبت را که استفاده کنیم و پخش کن رطبت را که استفاده کنیم کریمه! سفره ی نان را بدست تو دادند همیشه روزی مان را بدست تو دادند چگونه دل نگران قیامتم باشم دل منِ نگران را بدست تو دادند کلید قفل حرم را بدست ما دادند کلید قفل جنان را بدست تو دادند قلمروی تو خلاصه نمی­شود در قم همه زمین و زمان را به دست تو دادند نجات مردم قم دست "میرزای قمی" است نجات هر دو جهان را بدست تو دادند نگاه ما همه بر آفتاب محشر توست دخیل ما همه بر رشته ی معجر توست نکرده است کسی غیر حق تماشایت ز بس که خالق تو آفریده بالایت تو ازدواج نکردی به خاطر اینکه نبود هیچ کسی هم طراز و همتایت کنار جلوه ی تو می­شود خدا را دید تو کوه طوری و بابای توست موسایت تمام مردم دنیا به پات می­میرند فقط همینکه بگوید: فدات بابایت تویی که این همه باشد عطای امروزت خودت بگو که چقدر است عطای فردایت یگانه دختر موسی بگیر دست مرا شفیع جنت کبری بگیر دست مرا تو آن همیشه کرم، من همیشه نوکر تو مرا بزرگ نوشته است ذره پرور تو کنیز بود اگر مادرت، کنیز تو بود هزار حضرت مریم کنیز مادر تو تو آنقدر عظمت داشتی که از مادر فقط امام رضا می­شود برادر تو و از میان پسرهای موسی جعفر فقط امام رضا بود سایه ی سر تو خدا کند که نگیرد به چوبِ ناقه سرت خدا کند که نگیرد به سنگ معجر تو خدا کند که اینجا پرت به در نخورد شبیه مادر زینب، سرت به در نخورد @poem_ahl
هدایت شده از اشعار ناب آئینے
@Shere_aeini «اول ماه صَفر بد سَفری بود حسین ساربانِ من عجب بدنظری بود حسین» راهِ یکساعته یک روز به طول انجامید کار این بی شرفان ، پرده دَری بود حسین سنگ خوردم سرِ بازار عجب دردی داشت دردِ سَر داشتَنَم ، دردسری بود حسین ای جگردارترین مَحرَم زینب ، بر نِی آنکه زن میزند از بی جگری بود حسین بعدِ بازار همه صورت مان نیلی شد بخدا از اَثرِ بی سپری بود حسین ته بازار یکی نام محلّی را گفت مردک مست عجب فتنه گری بود حسین آن محل چشمِ خریدار به ما داشت فقط کاش این شام بلا را سحری بود حسین حرف بد زد به ربابه بخدا آب شدم بی سبب بود فقط رهگذری بود حسین سر تو بر روی نِی بند نمی شد دیگر نیزه دارِ سر تو ، خیره سری بود حسین  چه شد آنشب که تو به خانه ی خولی رفتی بعد از آن زلف سرت مختصری بود حسین ما عزیزان تو بودیم ولی خوار شدیم بعد تو قسمت ما دربه دری بود حسین 🔸شاعر: ============================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
هدایت شده از اشعار ناب آئینے
@Shere_aeini شام بر عترت طاها چقدر سخت گذشت وای بر دختر زهرا چقدر سخت گذشت دو سه روزی دمِ دروازه معطل بودند پشت دروازه به آنها چقدر سخت گذشت کاش شب بود و نمی دید کسی زینب را بین انظار خدایا چقدر سخت گذشت وسط آن همه نامحرمِ بی شرم و حیا سرِ بازار به زنها چقدر سخت گذشت آن یهودیه نگاهش که به سرها افتاد ناسزا گفت به مولا چقدر سخت گذشت هر کسی بغض علی داشت به اکبر میزد پای آن نیزه به لیلا چقدر سخت گذشت دختر آیه تطهیر کجا بزم شراب بیشتر از همه ، آنجا چقدر سخت گذشت سر ببریده درآورد سر از طشت طلا خاک غم بر سر دنیا چقدر سخت گذشت چوب میخورد حسین و لب زینب می سوخت وای بر زینب کبری چقدر سخت گذشت 🔸شاعر: ============================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
سلام‌الله‌علیه سلام‌الله‌علیه سلام‌الله‌علیها سلام‌الله‌علیه بلبل در قفسیم و ز چمن می گوییم یا اویسیم و مدیحت ز قرن می گوییم یا که مانند مسافر ز وطن می گوییم «گر چه دوریم به یاد تو سخن می‌گوییم بعد منزل نبود در سفر روحانی» در دلم بود شوم زائر بین الحرمین مادرم بود مشوّق که ادا سازم دین پدر آهسته مرا گفت که ای نور دو عین! «هر دری بسته بود جز در پرفیض حسین این در خانه ی عشق است که باز است هنوز» کیست آن کس که به نام تو عسل‌ نوش نگشت؟ قصّه‌ ی تو که شنیده است که مدهوش نگشت؟ یاد تو از دل تاریخ فراموش نگشت «دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نگشت آری آن جلوه که فانی نشود نور خداست» غرقه‌ ی اشک غمت را هوس ساحل نیست کشته‌ ی شوق تو را شکوه‌ ای از قاتل نیست هر دلی را که نشد لطف تو شامل، دل نیست «هر که از عشق تو دیوانه نشد، عاقل نیست عاقل آن است که از عشق تو دیوانه شود» دست اگر هست همانا ید بیضا باشد لب اگر هست لب لعل مسیحا باشد غم اگر هست غم یوسف زهرا باشد «دل اگر هست دل زینب کبری باشد آفرین باد بر این همّت مردانه ی دل» عرشیان پا به حریم تو به حرمت بزنند به مقامت به لب انگشت ز حیرت بزنند خطبه‌ ات خوانده، دم از اوج بلاغت بزنند حوریان از غم تو لطمه به صورت بزنند قدسیان ناله برآرند که جانم زینب در مدینه غم بی دستی سقّا مبرید قصّه‌ ی مادر و گهواره و یغما مبرید خبر از دختر و طشت و سر بابا مبرید «نام اکبر به سر تربت لیلا مبرید بگذارید جوان مرده قراری گیرد» @poem_ahl
هدایت شده از اشعار ناب آئینے
@Shere_aeini «اول ماه صَفر بد سَفری بود حسین ساربانِ من عجب بدنظری بود حسین» راهِ یکساعته یک روز به طول انجامید کار این بی شرفان ، پرده دَری بود حسین سنگ خوردم سرِ بازار عجب دردی داشت دردِ سَر داشتَنَم ، دردسری بود حسین ای جگردارترین مَحرَم زینب ، بر نِی آنکه زن میزند از بی جگری بود حسین بعدِ بازار همه صورت مان نیلی شد بخدا از اَثرِ بی سپری بود حسین ته بازار یکی نام محلّی را گفت مردک مست عجب فتنه گری بود حسین آن محل چشمِ خریدار به ما داشت فقط کاش این شام بلا را سحری بود حسین حرف بد زد به ربابه بخدا آب شدم بی سبب بود فقط رهگذری بود حسین سر تو بر روی نِی بند نمی شد دیگر نیزه دارِ سر تو ، خیره سری بود حسین  چه شد آنشب که تو به خانه ی خولی رفتی بعد از آن زلف سرت مختصری بود حسین ما عزیزان تو بودیم ولی خوار شدیم بعد تو قسمت ما دربه دری بود حسین 🔸شاعر: ============================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
سلام‌الله‌علیها یک عمر و نیم می‌شود اما هنوز هم... باور نکرده این همه غم را هنوز هم از زنده ماندنش گله دارد پس از حسین با زندگی نکرده مدارا هنوز هم یک عمر، زخمِ کهنه و یک عمر، زخمِ نو راضی نمی‌شود به مداوا هنوز هم یعقوب‌های چشمِ ترش زنده می‌شوند با یادگارِ یوسفِ زهرا هنوز هم از تار و پودِ چادرِ آتش گرفته‌اش می‌ریزد اشکِ تربتِ اعلا هنوز هم در کربلای روضه‌ی «هَل مِن مُعین» او مانده حسین، یکه و تنها هنوز هم یک عمر و نیم پیش، به گودال رفته است بیرون نیامده‌ست، از آنجا هنوز هم آیا هنوز شاهدِ «الشّمرُ جالسْ» است؟! با این نگاهِ یخ زده؛ گویا هنوز هم بعد از نمازِ روضه به این ذکر می‌رسد «واللهِ ما رایتُ جمیلا» هنوز هم فریاد، سبز می‌شود از کاخِ سبزِ شام با خطبه‌های زینب کبری هنوز هم @poem_ahl