مارک گرشت (مامور سابق cia در غرب آسیا) گفت: بگذارید راحت تان کنم تنها مانع ما برای ایجاد دموکراسی آمریکایی سازی ایران #آیت_الله_مصباح_یزدی است. فقط آیت الله مصباح یزدی! او تنها کسی است که دموکراسی را به چالش می کشد... 👈 یادتونه در کتاب #کف_خیابون_یک وقتی عفت به اون روحانی قلابی گفت «تا می تونید مصباح یزدی را تخریب کنید مخصوصا طرح ولایتی که راه انداخته» و روحانی قلابی گفت «ما بسیار سعی کردیم در جلسات او شلوغ و شبهه ایجاد کنیم اما موفق نشدیم» #علامه_مصباح_یزدی #کف_خیابون #حدادپور_جهرمی #دلنوشته_های_یک_طلبه

عادت ندارم که به خاطر بزرگتر کردن خود، از سر و کول علما و اساتید بالا برم و اساتیدمان را به رخ این و آن بکشیم. اما از دوره نوجوانی که با شروع دولت اصلاحات همراه بود، لذیذترین پناهگاه و ماوی فکری و روحی و انقلابی طلبه هایی که دلشون برای انقلاب و مقابله جدی با نااهلان میتپید، امثال حضرت استاد بودند. از آن شبها که کتابهای ایشان هنوز چاپ نشده بود و نداشتیم و به هزار زحمت، برگه های پیاده شده سخنرانی ها و دروس ایشان را از رفقای قم تهیه میکردیم تا الان که بعضی آثار ایشان از جمله اصول عقاید و فلسفه را دو سه بار درس دادیم، نه تنها خسته نشدیم، بلکه روز به روز تشنه تر میشیم. خدا رحمت کنه مرحوم آیت الله شب زنده دار که یک شب به من و دو سه نفر از طلبه ها که همراه بودیم فرمود: «مثل مصباح یزدی درس بخونید! و مثل مصباح یزدی هم صف اول جبهه های فرهنگی بایستید.» من که شاگرد خوبی نبودم اما وقتی کف خیابون را نوشتم و با تحقیقات متقن، نقشه دشمن علیه موسسه امام و شخص استاد مصباح یزدی را اشاره کردم، خیلی مورد طعن و تیکه پرانی های عده ای قرار گرفتم. باید اقرار کنم که لذت آن شبها که زیر طعن و تیر عده ای دوستان که توهم همه چیزدانی داشتند و دارند، قرار گرفتم و با هر کلمه و جمله، سنگ می‌زدند و سنگ خوردم، لذت آن لحظات را با دنیا عوض نمیکنم. 🌺الهی شکر🌺 اللهم ارزقنا از همون سنگ ها و بلکه تیزتر و درشت تر☺️😂 خداوند استاد معظم، حضرت علامه مصباح یزدی (و بنده😂) و سایر علمای انقلابی را در پناه قرآن و ولایت اهل بیت محفوظ بدارد. #حدادپور_جهرمی #دلنوشته_های_یک_طلبه

⛔️نظر سنحی⛔️ نظر شما درباره پیامهای #انتخاباتی که تا کنون هفت شماره از آن کار شده است چیست؟ آیا ادامه پیدا کنه؟ روند موضوعاتش چطوره؟ وقتی در گروه های مختلف منتشر کردید، چه بازخوردهایی داشت؟ با توجه به حساسیت موضوع، لطفاً همه عزیزان در این نظرسنجی شرکت کنند. باتشکر #حدادپور_جهرمی #دلنوشته_های_یک_طلبه

احسنت آفرین معنای مجلس و دولت انقلابی را خوب تشریح کردید. #حدادپور_جهرمی #دلنوشته_های_یک_طلبه

نیمه های شب است و اغلب مردم خواب ولی خداوند ارحم الراحمین لا تاخذه سنه و لا نوم... امر کرده به نماز به تسبیح به استغفار به دعا

و خداوند منتظر یک یاالله منتظر یک الهی العفو منتظر یک دعای از ته دل تا برگرداند قضا و بلا را و اوست که خریدار اشک بنده ای است که نمی‌داند چه در انتظار اوست و بنده اش فقط چیزی غیر از او ندارد هیچ چیز خالی خالی است ای خدای بنده های خالی و پوچ الهی العفو

خدایا فکر من به جایی نمی‌رسد اما تو و تقدیرت در جاهایی منتظر من هستید که نمیدانم و فکرش هم نمیکنم و همین ، زندگیم را شورانگیز کرده است اما دلم او هم شور میزند شور اینکه ... بگذریم بهتر از من میدانی فقط یک خواهش... میشود درستش کنی؟ من توان و تدبیر ندارم چرا که هر وقت به تصمیم من بوده جسارتا گند زده ام و رفته اش پی کارش تو درستش کن نگذار دست من من هم دستم کوتاه است و هم دستم کوتاه اما تو : واسع المغفره اما تو : باسط الیدین بالعطیه

و همان حس همیشگی کاش مادرم اینجا بود که به او میگفتم اما اصلش باید به تو بگویم ببخشید این همه مادریم آخه مادران و کلا جنس زنی که گفته ای بهشت زیر قدومش هست هم از جنس توست اما ... ببین حواست به من هست دستت طلا اما وجدانا من معنی از رگ گردن به تو نزدیک ترم را نمی‌فهمم لطفاً بیا و بغلم کن

خدایا یه کم محکم‌تر یه کم زورم کن ی کمی دیگر هم فشارم بدهی اشکال ندارد تا بغلت هستم هیچ چیزی برایم مهم نیست آخیش بیشتر لطفا جوری که صدای قولنج استخوان ها و دنده هایم بشنوم بازم بیشتر میتونم الهی قربانت بشوم خدا الهی دورت بگردم خدا من فقط همین دو تا را بلدم: اینکه یا قربونت بشم یا دورت بگردم اگه کار دیگر دوس داری بگو انجام بدهم اما علی الحساب فقط این دو تا آخر حس و عشق و حالم هست من خیلی بدم بد کردم اما اگر تو را نداشتم، بدتر بودم حالا مثلا تو را دارم و احساس تعلق میکنم و این همه بدم ببین اگر تو نبودی و گاهی توی بغلت زورم نمبکردی، چه گندها که نمیزدم دوستت دارم همین لطفاً تو هم از دوست داشتنت کم نکن خوب میشوم به جان خودت که میدانی چقدر برایم عزیزی خوب میشوم فقط یه کم حواست بیشتر به من باشد حواس منم بیشتر به خودت جلب کن دستمم بگیر دوستمم داشته باش خیر و بهترین خیرها را برایم بخواه بقیه اش با من البته چیز دیگری هم نماندا اما خب ... فعلا همین ها باشه؟ درد و بلا هم نداری که بگویم: الهی درد و بلایت بخورد تو سرم نمیدونم چی باید بگویم ما آدمهای کوچیک، خدایمان خیلی بزرگ است اینقدر بزرگ که نگو چی میخواستم بگم؟ یادم رفت .. لابد همین هم کار خودت هست که یادم رفت خخخخخ خیر است انشالله اگه خودت یادت هست، همان باشه؟

تا وقتی با تو سخن میگویم حالم از همه بهتر است و وقتی به زندگی معمولیم که تقریبا منهای توست برمی‌گردم همه چیز یهو سگی سگی میشود اینقدر که دوس دارم همه چیزم را تعطیل کنم و فقط بنشینم کنار تو ببین حرف خاصیم نمیاد فقط دوس دارم بگم چون تو که اینجوری باهام حرف نمی زنی که منم نگات کنم و سرمو تکون بدم که ینی میفهمم و درسته! به خاطر همین فقط بلدم وراجی کنم راستی دیگر از قید ثواب جمع کردن هم گذشتم حسش نیست بشینم بشمارم که چند تا ثواب کردم فقط حس این دارم که بشینم جفتت و مثل بچه هایی که نصف شبها یهویی بیدار میشن و میترسن و میچسبن به مامانشون، بچسبم بهت و تند تند تو تاریکی شب اینقدر حرف بزنم که شارژم تموم بشه و غش کنم اجمالا بازم الهی دورت بگردم الهی قربونت برم خدایای خوب و بزرگ ما آدمهای کوچیک

برم برم که باید بخوابم تا بتوانم صبح جواب بنده هایت بدهم بنده هایت که مثل خودت نیستند کلا اعصاب مصاب ندارن این تو هستی که تا دیر وقت باهات میشه اس ام اس بازی کرد و صبح هم بیشتر از شب قبل دوستم داری اگه بازم شب‌های آینده بیدارم کنی، باهات حرف میزنم دست خودم نذار من شوهر و بابای خوبی هم نیستم چه برسد به اینکه بنده خوبی باشم البته متاسفانه اما لطفاً بازم بیدارم کن اما لطفاً بدون گرفتاری و بدون ذهن مشغولی باشم تا ببینم وقتایی که به پیسی و مشکل نخوردم چه شکلی باهات حرف میزنم آ خدا مخلصم دستت درد نکنه خیلی چسبید مواظب خودت که ... نه ... ببخشید مواظبم باش دوستت دارم بنده کوچکت: محمد