✨📷| گزارش تصویری از نشست علمی «تحلیل الگوی مواجهه کلامی امام خمینی ره با دگراندیشان دین ستیز در کتاب کشف اسرار»
🔺نشست علمی «تحلیل الگوی مواجهه کلامی امام خمینی ره با دگراندیشان دین ستیز در کتاب کشف اسرار» به همت گروه کلام و فلسفه دین مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینیره برگزار شد.
🔸در این نشست حجتالاسلام والمسلمین مقدمی شهیدانی نویسندهٔ کتاب کشف اسرار؛ زمینهها و پیامدها به عنوان ارائه دهنده به ایراد سخن پرداخت.
گزارش مشروح این نشست را در خبرگزاری رسا مطالعه نمایید. 👇
https://rasanews.ir/003KrV
🗓 چهارشنبه ۳۰ مهرماه ۱۴۰۴
🖥 @iki_ac_ir
🆔@meshkatnoor
هدایت شده از ديانت و عقلانيت
recording-20251021-182751.mp3
زمان:
حجم:
22.08M
کارگروه کلام جدید مرکز تخصصی کلام برگزار نمود :
"گونه شناسی الحاد معاصر"
با سخنرانی
حجت الاسلام دکتر محمدجعفری،
دانشيار و مدیر گروه کلام موسسه امام خميني (ره)
🔹 گونه شناسی معرفت شناسانه
🔹گونه شناسی روش شناسانه
🔹معرفی شخصیتهای برجسته الحاد معاصر
🔹معرفی منابع و کتابها
زمان: سه شنبه 1404/07/29
🆔@mjafari_ir
هدایت شده از روابط عمومی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره
محمد لگنهاوزن1404.07.22 - نشست علمي - تازه هاي معرفت شناسي معاصر2 -دكتر محمد لگنهاوزن (2).mp3
زمان:
حجم:
28.2M
🎧صوت «تازههای معرفتشناسی معاصر»
✅ ارائه پروفسور محمد لگنهاوزن در دومین نشست تازههای معرفتشناسی معاصر
🔺 این نشست در تاریخ ۲۲ مهرماه ۱۴۰۴ به همت گروه فلسفه مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره و انجمن معرفت شناسی حوزه برگزار شد و دبیری نشست برعهدهی حجتالاسلام والمسلمین دکتر مهدی عبداللّهی بوده است.
#️⃣ کانال رسمی پروفسور حاج محمد لگنهاوزن | #نشست_علمی
روابطعمومی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)
🖥 @iki_ac_ir
گروه کلام و فلسفه دین موسسه امام خمینی ره
✨📷| گزارش تصویری از نشست علمی «تحلیل الگوی مواجهه کلامی امام خمینی ره با دگراندیشان دین ستیز در کتا
گزارش تفصيلي نشست 👇👇👇
به مناسبت گرامیداشت چهلوهشتمین سالگرد شهادت آیتالله سید مصطفی خمینی(رضواناللهتعالیعلیه)، نشست علمی کارگروه «کلام سیاسی» تشکل یاوران اندیشه دینی وابسته به گروه کلام و فلسفه دینِ مؤسسه امام خمینی(ره)، روز چهارشنبه ۳۰ مهرماه ۱۴۰۴ در سالن اندیشهٔ این مؤسسه،
تحت عنوان
«تحلیل الگوی مواجههٔ کلامی امام خمینی(ره) با دگراندیشان دینستیز در کتاب کشف اسرار»
با ارائهٔ حضرت حجتالاسلام والمسلمین مقدمی شهیدانی (نویسندهٔ کتاب کشف اسرار؛ زمینهها و پیامدها) و
دبیری حجتالاسلام رضا کشاورز سیاهپوش (پژوهشگر کلام سیاسی)
برگزار شد.
در ابتدا، دبیر نشست ضمن عرض سلام و خیرمقدم خدمت حضار و گرامیداشت چهلوهشتمین سالروز شهادت آیتالله سید مصطفی خمینی(ره)، فرمایشات مقام معظم رهبری(مدّظلّهالعالی) پیرامون دلایل و زمینههای نگارش کتاب کشف اسرار را ارائه کرد.
سپس، جناب حجتالاسلام والمسلمین مقدمی شهیدانی در ابتدای امر از گروه کلام به خاطر اقدامات هوشمندانه، حکیمانه و دقیق آنها که در جهت تحقق دغدغههای مرحوم علامه مصباح انجام میدهند، تشکر کردند.
سپس دو سؤال مطرح کردند و پاسخهایی را پیرامون آنها ارائه دادند. سؤال اول، علت و ضرورت بازخوانی کتاب کشف اسرار بعد از ۸۱ سال بود و بهعنوان سؤال دوم، به چرایی عدم اجازهٔ امام بزرگوار برای انتشار مجدد این کتاب در دههٔ چهل پرداختند. همچنین ایشان به تطابق شاکلهٔ کلیِ مسائل اساسی این کتاب با بیانات و آثار امام، بهویژه وصیتنامهٔ شریف ایشان توجه دادند.
حضرت حجتالاسلام والمسلمین شهیدانی در پاسخ به سؤال دوم، عواملی مانند «رعایت مقتضیات زمان» و سایر «مصالح درونی و بیرونی» را که امام در آن زمان لازم میدانستند، برشمردند.
با این وجود، ایشان خاطرنشان کردند که چنین کتابی نباید کنار گذاشته شود.
از جمله دلایل ضرورتِ واکاوی و تحقیق پیرامون کتاب کشف اسرار، پربسامد بودن و جوشش و خروشی است که در عصر خود، ضمن پاسخ به شبهات حکمیزاده ایجاد کرده بود.
از این مهمتر، حذف این کتاب از تاریخ با چنین پشتوانهٔ اندیشهای، از مصادیق تحریف تاریخ محسوب میشود. این مطلب زمانی روشن میشود که توجه شود محتوای کتاب انحرافی اسرار هزارساله، خلاصهای از همهٔ شبهات قبل از مشروطه تا زمان انتشار آن است.
در کنار این مسئله، کتاب اسرار هزارساله تلاش میکرد چهرهٔ روحانیت را ـ که خطر اصلی برای رژیم نوپای کودتایی پهلوی دوم بود ـ مخدوش کند، و این از قوت و هنرمندی امام بزرگوار بود که پاسخی دادند که هم حوزهٔ قم، که میراث مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری بود، حفظ شود و هم ریشهٔ آن شبهات زده شود.
استاد مقدمی شهیدانی در بخش دوم از بیاناتشان به موضوع بحث، یعنی بیان نکات روشی امام در مواجهه با دگراندیشان دینستیز پرداختند.
این نکات از قرار زیر است:
۱) محور استدلال، قرآن و عقل بوده است؛ چون شبههافکنان حجّیت روایات را نمیپذیرفتند؛ البته بهجز فصل مربوط به حدیث که موضوع بحث روایات بود. امام بزرگوار اینگونه فرمودند:
«چون از گفتار این نویسندگان معلوم شود که خدا و قرآن را قبول دارند و از حکم خرد نیز سرپیچ نیستند و پیش چیز دیگر خاضع نمیباشند، ما نیز با آنها از روی حکم خرد و آیات قرآن وارد بحث میشویم و حلّ شبهاتشان را از روی این دو اصل مسلّم بین هر دو مینماییم تا پس از این ثابت و روشن کنیم که اگر قرآن و خدا را باور داشتند، ناچار باید برای همیشه پیش احادیث هم خاضع باشند.» (خمینی، روحالله، کشف اسرار، ص ۵–۶)
این همان روشی است که مرحوم علامه طباطبایی بیست سال بعد در المیزان و پس از ایشان، مقام معظم رهبری در طرح کلی اندیشهٔ اسلامی در قرآن به کار بردند.
👇👇
گروه کلام و فلسفه دین موسسه امام خمینی ره
✨📷| گزارش تصویری از نشست علمی «تحلیل الگوی مواجهه کلامی امام خمینی ره با دگراندیشان دین ستیز در کتا
۲)صراحت در کلام و نیز حالت تهاجمی در پرداخت به بحث برای حفظ اصل و اساس اسلام نکته ای که مورد تاکید مقام معظم رهبری در جلسه ۲۱ تیر ۱۴۰۲ در دیدار با مبلغین هم بود، ایشان با نقل نمونهای در این زمینه فرمودند:« ... اما باطن قضیه این بود که حزب توده اساسا متکی بود به یک دستگاه فکری و سیاسی گستردهای به نام «شوروی»؛ تودهای ها اصلا از آنجا استفاده میکردند و تغذیه میشدند، ارتزاق مادی و فکری میکردند؛ با منبع مارکسیسم مواجهید لذا این جا دانشمندان هوشمند آن روز ما، مثل مرحوم علامه طباطبایی نرفتند سراغ این که جواب اینها را بدهند، جواب مارکسیسم [را دادند]؛ این روش رئالیسم جواب مبانی فکری مارکسیستی است؛ مبنای فکری نقطه مقابل را پیدا کنند آن را هدف قرار بدهند؛ بسیاری از کارهای مرحوم شهید مطهری از این قبیل است؛ یعنی صحنه را بشناسیم، بدانیم چه کسی با ما طرف است.»
۳) مرحوم امام در پاسخگویی به شبهاتِ مقابل، تقریباً از تمام منابعی که امکان پاسخ به شبههپراکنها را فراهم میکرد، حتی از منابع فلاسفهٔ اروپاییِ قدیم و جدید، استفاده کردند. برای مثال، ایشان از دکارت نیز نقل میآورند و از طرف مقابل میپرسند: «آیا شما از فلاسفهٔ مشهور غربی هم روشنفکرتر هستید؟!»
در نهایت، مرحوم امام اثبات میکنند که نه با منابع شیعی و قرآن و عقل، نه با منابع اهلسنّت، نه با منابع فلاسفهٔ یونانیِ قدیم و نه با اظهارات فلاسفهٔ جدید، شبهاتِ طرف مقابل قابل اثبات نیست و آنها را قاطعانه رد میکنند.
با لحاظ این نکته که چنین تتبّعی در فرصتی کمتر از دو ماه و در سن ۴۲سالگیِ امام بزرگوار صورت گرفته است، اهمیت کار ایشان روشن میشود.
۴) ویژگی دیگر، استفاده از روش اجتهادی و فقاهتی، و نیز میانرشتهای بحثکردنِ امام خمینی(ره) است. یکی از نکاتی که در مواجههٔ کلامی بر اساس کشف اسرار قابل اخذ و اتّکا و ترویج است، این است که بدون قوّهٔ اجتهاد نمیتوان مواجههای عمیق داشت.
۵) بیدار کردنِ وجدانِ مخاطب بهواسطهٔ برانگیختنِ غیرتِ ملی و غیرتِ ایمانیِ او، که ناشی از شناخت و پیوندِ عمیقِ امام(ره) با لایههای مختلف اجتماعی است.
۶) حضرت امام، رژیم پهلوی را ـ که در آن زمان ادعای اسلامیبودن و شیعهبودن داشت ـ بر سبیلِ جدالِ احسن، دعوت به مقابله با این انحرافاتِ فرقهای میکند.
۷) دعوتِ مردم به «اتحادِ مقدّس» بر مبنای قرآن کریم و هیئت و روضهٔ اباعبداللهالحسین(ع).
۸) غربستیزی و نقدِ حکومتِ غربگرای رضاخان در آغازین روزهای دولتِ محمدرضا.
۹) طرحِ بحثِ حکومتِ اسلامی و ولایتِ فقیه.
در پایان، پس از جمعبندیِ موضوعِ بحث، ضمن تسلیتِ شهادتِ علامه شهید آیتالله سید مصطفی خمینی، بهاختصار به بیانِ ابعادِ شخصیتیِ این عالمِ بزرگِ دینی پرداخته شد و نمونههایی از بیاناتِ مقام معظم رهبری(مدّظلّهالعالی) پیرامونِ این شخصیتِ برجسته بیان گردید.
استاد مقدمی شهیدانی در تکملهٔ این بخش اشاره نمودند که چهار شخصیت در تشریحِ مبانیِ انقلابِ اسلامیِ امام خمینی(ره) و تبیینِ مبانیِ فکریِ ایشان بسیار مؤثر و کمنظیر بودهاند:
آیتالله علامه مصباح(ره) در قم، مقام معظم رهبری در مشهد، شهید مطهری(ره) در تهران و علامه شهید آیتالله سید مصطفی خمینی(ره) در نجف.
پس از پایان بیانات حجتالسلام و المسلمین مقدمی شهیدانی، حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد جعفری مدیر گروه کلام و فلسفه دین موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) ضمن تقدير و تشکر از استاد مقدمی شهیدانی اين نکته را متذکر شدند که همراهي طيف سلفي گرايان شيعي از ابتداي شکل گيري اين جريان يعني اسدالله خرقاني ، شريعت سنگلجي و بعدا حکمي زاده ( نويسنده کتاب اسرار هزار ساله ) با جريان سکولار و ضد دين امري اتفاقي نبوده است و مشخص است که آبشخور و هدف واحدي داشته است .
بعد از حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد جعفری، آقای خواص با تاکید بر این مطلب که از ابتدای انقلاب دوگانه دین و ملیت مطرح بوده و خیلی هم پاسخ درستی به آن داده نشده بود به گونه ای که پذیرفته شده بود در حالی که اخیرا مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) چنین دو قطبیای را نفی کردند و برای این مطلب شهید سلیمانی را مثال زدند به گونه ای که در عین اینکه مذهبی و انقلابی بود، ملیت هم برای او مطرح بود. این خیلی جالب ست که در بیان امام خمینی(ره) در کشف اسرار نیز نفی این دو قطبی وجود دارد.
🆔@meshkatnoor
⬅️بررسی سیر تحول افولی روشنفکری دینی از تفسیر علمی دین تا عرفی گرایی دینی
🔰 گروه علمی فلسفه دین، جلسه۱۶۹
🎤 حجتالاسلام دانیال ملک محمدی
🗓 سهشنبه ۱۴۰۴/۰۷/۰۶، ساعت ۱۹:۳۰
📲جلسه به صورت مجازی برگزار میشود
💻لینک حضور در جلسه
ttr.ir/dinn
#نشست_تخصصی
#فلسفه_دین
#مجمع_عالی_حکمت_اسلامی
🆔@hekmateislami
🆔@meshkatnoor
15.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 پاسخ به یک #شبهه
❓آیا اسلام طرفدار برده داری بوده است؟
🎙 استاد دکتر جباری
🆔@meshkatnoor
زمان:
حجم:
1.82M
📌آیا بارورسازی ابرها دخالت در اراده و کار خدا نیست؟
✅عیسی معلم دانش پژوه دکتراي کلام موسسه
🆔@meshkatnoor
🗒 ساختار ششضلعیِ تفکّر:
تکیه به دیوار بُتونی
مهدی جمشیدی
من از نوجوانی، شیفتۀ مباحثات معرفتی بودم، اما چون در آغاز راه قرار داشتم، نمیتوانستم میان مواضع و نظرات، قضاوت کنم و حق را از باطل تفکیک نمایم. «مطهری»، نخستین تکیهگاهِ معرفتی من بود که تاکنون نیز هست. او از همان دوره، در قامت عقلِ کلّ بر من ظاهر شد و دست تفکّر مرا گرفت و راه را نشانم داد. مطهری، بسیار پیشتر از زمانه بود و هست، اما موجی که لیبرالهای ایرانی در دهۀ هفتاد ایجاد کرده بودند، جوانی همچون مرا را دچار تشویش و تلاطم میکرد. زمانۀ عجیبی بود و آکنده از شبهه و مسأله و مشکله. هر روز، حملههای نظری صورت میگرفت و کسی چون من که در مواجهه، بیپروا و جسور بود، ذهنش درگیر دهها اشکال و پرسش میشد. من، مطهری را به تمامی نخوانده بودم و بهنظرم اگر هم خوانده بودم، باز قدرت تطبیقِ چندانی نداشتم و نمیتوانستم گلیمِ تفکّر خویش را از مردابِ «لیبرالیسمِ ایرانی» بیرون آورم. ساعتها، کتاب و مجله و روزنامه میخواندم و متهورانه، ذهنِ ابتدایی خود را در معرض همۀ تکانهها و تنشهای نظری قرار میدادم. پرسش و ابهام و سرگردانی، تا مغزِ استخوانِ ذهنم رسوخ کرده بود. گاهی احساس میکردم که حتّی دربارۀ اصل وجود خدا نیز، گرفتار شبهه و مسأله هستم؛ چنانکه پیشانی بر سجده داشتم، اما پُشت پیشانیام، وجود و ذات و صفات خدا، حلنشده و معلّق بود. مسألههای دیگر از قبیل نسبیّت، پلورالیسم، سکولاریسم و اومانیسم و راسیونالیسم و تاریخیّت و ... که همچون نُقلونبات، جزو واردات ذهنیِ روزانهام بود. چهبسا میرفت که من نیز به اردوگاه لیبرالهای ایرانی محلق شوم و از مطهری، درگذرم.
در این میان، ناگهان «مصباح» را شناختم و این شناخت، سرفصل تازه و تعیینکنندهای در حیات فکری و هویّتیام بود. من در مصباح، «مطهریِ اکنون» را دیدم و سخت، دلبستۀ وی شدم. هرچه که میگفت، مشتاقانه میخواندم و میشنیدم. گاهی عبارت وی را ناخواسته به حافظه سپرده بودم. این آشنایی، مرا مصون نگاه داشت و به تداوم هویّتم انجامید. من از «شش ضلعیِ مصباح» آغاز کردم: خداشناسی، معرفتشناسی، انسانشناسی، فلسفۀ اخلاق، فلسفۀ حقوق و فلسفۀ سیاست. این شش حوزۀ نظری، به ستون فقراتِ تفکّر من تبدیل شدند. من این مجموعه را در عمل آزمودهام و دیدهام که هیچ مباحثه و نقد و چالش و تقابلی، خالی از اتّصال مستقیم یا غیرمستقیم به آنها نیست. اینک، من به یک «دیوار بُتونی» تکیه داده بودم که فروریختی نبود. «قدرت تفکّر» به چنگ آورده بودم و میتوانستم در هر مواجهه و مناظرهای، از عهدۀ حل مسأله برآیم و مقاومت کنم. چندی بعد، قدرت تهاجمیِ عجیبی نیز به دست آوردم و تفکّرِ انتقادی در عمق ذهن من، متولّد شد. اینهمه، حاصل آموزشهای ششضلعیِ مصباح بود. تفکّر کنونی من، امتداد و بسط همان خط اوّلیّه است. من از مصباح، دیانتِ متفکّرانه را آموختم و توان رویارویی با تجدّد و انگارههایش را یافتم. این دستگاه معرفتی، کهنه نشده و همچنان، مورد حاجت است.
🖇 طرح ولایت، چکیدۀ همان تفکّر منسجم و گرهگشا و پیشبرنده است. از این قافلۀ توحیدی جا نمانید.
🆔@meshkatnoor