eitaa logo
مِــعـراجٌ الشُّــهَـدا 🇮🇷
40.4هزار دنبال‌کننده
14.7هزار عکس
4.7هزار ویدیو
387 فایل
رفیق به محفل شهدا خوش آمدی😉 در مناسبت های مختلف موکب شهدایی داریم😍 ✤ارتباط‌‌با‌خادم↯ @ya_fatemat_al_zahra ✤کانال‌های‌ما↯ @meraj_shohada_namazshab @bab_al_zahra ⛺️موکب↯ @meraj_shohada_mokeb ✤تبلیغات↯ @meraj_shohada_tblighat تبادل نداریم🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴نماز شب بخونید حاجت بگیرید🤩 رفیق!! برای یک بار هم شده نماز شب رو تجربه کن مطمئن باش پشیمون نمیشی😉 دعوت شدید به کانالی دلی♥️ اینجا هر شب اسامی حاجتمندان در لیست قنوت نمازشب قرار میگیره😍⇩⇩ https://eitaa.com/joinchat/2031288609Ce9fcf634b9 ❌برای ارسال اسامی حتما عضو کانال بشید👆 و در نمازشب شرکت کنید📿 👈اینجا با هم تمرین بندگی میکنم و برای حاجت روایی همدیگه دعا میکنیم😇
••{﷽}•• مسیرت زیباست؟ ابتدا یقین پیدا کن که به کجا می رود، اما اگر مقصد زیباست، به مسیر توجهی نکن، به راهت ادامه بده...🌱 🌹
مِــعـراجٌ الشُّــهَـدا 🇮🇷
🌻✨ "جعفر جون،نوبت ما هم میرسه😂" •در ايام مجروحيت ابراهيم به ديدنش رفتم و بعد با موتور به منزل يكي از رفقا براي مراسم افطاري رفتيم،صاحبخانه از دوستان نزديك ابراهيم بود و خيلي تعارف مي‌كرد. ابراهيم هم كه به تعارف احتياج نداشت،كم نگذاشت و تقريباً چيزي از سفره اتاق ما اضافه نيامد.جعفر هم آنجا بود،بعد از افطار مرتب داخل اتاق مجاور می‌رفت و دوستانش را صدا مي‌كرد و يكي‌يكي آنها را مي‌آورد و مي‌گفت:"ابرام جون،ايشون خيلي دوست داشتن شما رو ببينن و..."ابراهيم هم كه خيلي خورده بود و به خاطر مجروحيت پاش درد مي‌كرد مجبور بود به احترام افراد بلند شه و روبوسي كنه.جعفر هم پشت سرشان آروم و بي‌صدا مي‌خنديد.😅 وقتي ابراهيم مي‌نشست،جعفر مي‌رفت و نفر بعدي رو مي‌آورد و چندين بار اين كار رو تكرار كرد.ابراهيم كه خيلي اذيت شده بود با آرامش خاصي گفت:"جعفر جون،نوبت ما هم مي‌رسه!"😉 شب وقتي مي‌خواستيم برگرديم ابراهيم سوار موتور من شد و گفت:"اكبر سريع حركت كن"،جعفر هم سوار موتور خودش شد و دنبال ما راه افتاد،فاصله ما با جعفر زياد شده بود كه رسيديم به ايست و بازرسي من ايستادم.ابراهيم سريع گفت: برادر بيا اينجا،يكي از جوان‌هاي مسلح جلو اومد و ابراهيم ادامه داد:"دوست عزيز،بنده جانباز هستم و اين آقاي راننده هم از بچه‌هاي سپاه هستن.يه موتور دنبال ما داره مياد كه...بعد كمي مكث كرد و گفت:من چيزي نگم بهتره فقط خيلي مواظب باشين.فكركنم مسلحه!و بعد هم گفت:"بااجازه"و حركت کردیم😂 حدود صدمتر جلوتر رفتم توي پياده‌رو و ايستادم.دوتايي داشتيم مي‌خنديديم كه موتور جعفر رسيد،سه چهار نفر مسلح دور موتور رو گرفتن و بعد متوجه اسلحه كمري جعفر شدن و ديگه هر چي مي‌گفت كسي اهميت نمي‌داد🤦🏻‍♂تقريباً نيم ساعت بعد مسئول گروه اومد و حاج جعفر رو شناخت و كلي معذرت‌ خواهي كرد و به بچه‌هاي گروهش گفت:"ايشون،حاج جعفر از فرماندهان سپاه هستن".بچه‌هاي اون گروه،با خجالت از ايشون معذرت خواهي كردن و جعفر هم كه خيلي عصباني شده بود،بدون اينكه حرفي بزنه اسلحه‌اش رو تحويل گرفت و سوار موتور شد و حركت كرد.كمي جلوتر كه اومد با تعجب ابراهيم رو ديد كه در پياده رو ايستاده و شديد مي‌خنده.تازه فهميد كه چه اتفاقي افتاده و چرا اون رو متوقف کرده بودن😁ابراهيم جلو اومد،جعفر رو بغل كرد و بوسيد.اخماي جعفر بازشد و او هم خنده‌اش گرفت و با خنده همه چيز تمام شد😌🌸 🦋🌱
🔴مصاحبه جنجالی با خواهر شهید😱♨️ 🔺آیا واقعا عبدالمطلب ناشنوا بود؟؟؟ 🔺چه کسانی این شهید را مسخره کردند؟؟؟ 🔺آیا خبر عجیبی که در مورد شهید پخش شده حقیقت دارد؟؟؟ شفاف سازیکشف واقعیت✅ پاسخ به همه این سوالات در مصاحبه آنلاین با: خواهر شهید/۲۴آبان.ساعت۲۱/در این کانال👇 http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f 🔴ماجرای عجیب معجزه شفای پسر بچه ای که سرطان داشت توسط شهید اکبری😭😭 ✅چهارشنبه شب چشم از کانال برندارید👀
7.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بخشی از وصیت‌ نامه شهید :🖇🌸 «سخت است که من سنگ مزار داشته باشم در صورتی که حضرت فاطمه (س) بی‌نشان باشد.» 🍂 🌺
~•♥️•~ 😍 💌 سلام خدمت شما و تمام عزیزان گروه پارسال از طریق دوستم با شهید ابراهیم هادی آشنا شدم یه چله گرفتن توسل کردم به این شهید بزرگوار نمی‌دونم چطور شد در طول این چهل روز احساس سبکی داشتم یه روز با شهید درد و دل میکردم گفتم تو خواندن نماز مخصوصا نماز شب کمکم کنن به خدا از همون روز تا الان نماز شب نخونم خوابم نمیبره چنان غرق محبت اهل بیت شدم که روزی هزار بار تشکر میکنم نماز می‌خوندم قبلا اما مثل حالا با حضور قلب یا به موقع نبود اما الان طوری شدم که برای نماز خوندن بیقرارم مخصوصاً نماز شب اینم یکی از کرامات این شهید بزرگوار انشاالله پیش شهدا روسفید باشم 🌷شما هم اگر کرامتی از شهدا دیدید برامون ارسال کنید(: ↯ 🆔@ya_fatemat_al_zahra ‌°•^•°^•°^•°^•°^•°^•°^•°^•°^•°^•°^•°^
🤩👆 برادر و خواهری که با هم در قرعه کشی برنده شده بودند کتاب هاشون به دست شون رسید😍 خواهر کتاب شهید هادی و برادرشون کتاب شهید مصطفی صدرزاده🌱 تشکر از شما عزیزا که بانی خیر میشید💐 اگر دوست دارید در نذر کتاب شریک باشید جهت گرفتن شماره کارت پیام بدیدツ↯ @ya_fatemat_al_zahra منتظر قرعه کشی های بعدی باشید😉
📕🌿•• 🧕 شدت شکنجه آنقدر زیاد بود که دیـگر هیـچ ناخـنی در دست و پایش پیدا نمی کردی. جای جایِ سرش کبود و شکـسته، موهـای سرش تراشیده. اما همـه‌ی این شکنجـه‌ها یک طـرف شـرطی که برای ناهید گذاشته بودند یک طرف. می‌گفتند: «به خمینی توهین کنی، آزادت می‌کنیم». اما ناهید حرف دیگری می‌زد: «هر چه خواستید شکنجه کنید اما شرط بی شرط». بعد از آن بود که شکنجه‌ها وحشیانه‌تر شد؛ آنقدر وحشیانه که صدای مردم را هم درآورد. مردمی که در آن شرایط جرأت دم زدن هم نداشتند. آذر ماه شصت و یک بود که خبر رسید، شکنجه‌ها تمام شده و بدن بی رمق ناهید را بعد از یازده ماه اسارت، زنده به گور کرده اند🥺💔 📚فاتح هشمیز، ص32-31 🌷
5.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖤🥀 🖇 سفارش من به خواهر، همسر و مادرم این است که : «در حفظ حجاب خود کوشاتر باشید. که به مثابه ی شمشیری برنده برای استکبار جهانی می باشد، که دست های کـــــسانی که به حریم ما تجاوز کنند قطع می کند.» 🕊 🍂‌
6.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🦋... از ولایت‌فقیه غافل نشوید و بدانید من به یقین رسیدم که امام خامنه‌ای نائب بر حق امام‌زمان است. از همه زنان امت رسول‌الله می‌خواهم روز به روز حجاب خود را تقویت کنید، همیشه الگوی خود را حضرت زهرا سلام الله علیها و زنان اهل بیت قرار دهید.خودتان را برای ظهور امام زمان ارواحنافداه و جنگ با کفار به‌خصوص اسرائیل آماده کنید که آن روز خیلی نزدیک است... 🕊
""🦋‌"" 😍 💌 🌷شما هم اگر کرامتی از شهدا دیدید برامون ارسال کنید(: ↯ 🆔@ya_fatemat_al_zahra ‌°•^•°^•°^•°^•°^•°^•°^•°^•°^•°^•°^•°^