eitaa logo
مَفْشُو| سیدمیثم میرتاج‌الدینی
1.1هزار دنبال‌کننده
150 عکس
37 ویدیو
43 فایل
طلبه درس خارج| دکتری تاریخ و تمدن| مدرس دانشگاه مفشو= کیسه‌ی قند یا کیسه‌ی حاوی انواع گیاهان دارویی [به لهجه‌ی کرمانی]
مشاهده در ایتا
دانلود
تکمیل پازل مذاکره‌ی وزیر امور خارجه با اروپایی‌ها می‌تواند پازل نقش‌آفرینی ایران در مواجهه همه‌جانبه با اسرائیل و آمریکا را تکمیل کند. اما یک شرط مهم دارد و آن ثبات قدم آقای عراقچی در تأمین منافع ملی است به ویژه که اکنون با برتری میدانی ایران و مجاهدت نیروهای نظامی و حمایت حداکثری مردم، دست او پر است. در قرآن خداوند به پیامبر اکرم می‌گوید: وَلَوْلَا أَن ثَبَّتْنَاكَ لَقَدْ كِدتَّ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئًا قَلِيلًا.. ﻭ ﺍﮔﺮ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺛﺎﺑﺖ ﻗﺪم ﻧﻤﻰﺩﺍﺷﺘﻴﻢ، ﻫﻤﺎﻧﺎ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺑﻮﺩ ﺍﻧﺪکی ﺑﻪ ﺳﻮی ﺁﻧﺎﻥ ﻣﺘﻤﺎﻳﻞ ﺷﻮی. (اسراء/۷۴) دعا ‌کنیم برای وزیر امور خارجه که ثابت قدم بماند و به اروپایی‌ها و غربی‌ها حتی اندکی هم متمایل نشود. @Masihane
مباهله‌ای دیگر امروز روز مباهله است. روزی که پیامبر به دعوت مسیحیان، به میدان آمده بود تا هر گروه از مسلمانان و مسیحیان علیه دیگری دست به دعا برداشته و لعن و نفرین ‌کنند. پیامبر با عزیزترین کسان خود یعنی علی و فاطمه و حسنین آمد. یعنی نهایت اعتماد به خدا و مسیر و خویش. تصاویر در جای‌جای ایران عزیز را که می‌بینم، انگار مباهله‌ی دیگری درحال رخ دادن است. مردم با عزیزترین کسان خود و به صورت خانوادگی به میدان دعا آمده‌اند. گویی به حقانیت خود باور قطعی دارند. این یعنی اعتماد به خدا و اعتماد به مسیر و اعتماد به خود. این ملت شکست‌ناپذیرند. جاودانه‌اند. ۳۰ خردادماه سال۴ @Masihane
🔰 آیا باید دنبال راهی برای آتش‌بس بود؟ ما «رعب» را ترجمه کرده‌ایم به «ترس». همچنین «خوف» را. اما این ترس‌ها با یکدیگر تفاوت‌های ظریف و لطیفی دارند. مفردات می‌گوید رعب یعنی: «الانقطاع من امتلاء الخوف‏». لبریز شدن از خوف فلج کننده. ترسی که آدمی را از همه چیز جدا و منقطع می‌کند. وقتی وجود ما را ترس فرامی‌گیرد، تمام محاسبات مختل و تمام قوا فلج می‌شود. نه ذهن کار می‌کند نه دست. چرا؟ چون قلب به عنوان اصلی‌ترین مرکز وجود آدمی، با رعب پر شده و از کار افتاده. بگذارید طور دیگری بگویم. ذهن اگر بترسد، آدم محتاط می‌شود و محافظه‌کار. ذهن ترسیده ممکن است به تکرار بیافتد مثل وقتی که چند عدد را جمع می‌کنیم و برای آنکه اشتباه نکرده باشیم چند دور مرورش می‌کنیم. شاید کار کُند شود، ولی راکد نمی‌شود. اما قلب اگر بترسد تمام وجود و همه قوای آدمی از کار می‌افتد. آدمی را تصور کنید که درحال خنثی کردن بمب است. حتما می‌ترسد، ولی بالاخره تصمیمش را گرفته و یکی از سیم‌ها را برای خنثی کردن قطع می‌کند. ترس هست ولی مستولی نیست. زمانی این ترس و خوف به رعب تبدیل می‌شود که طرف خشکش بزند. خداوند در قرآن به مومنان وعده می‌دهد: «سَأُلْقي‏ في‏ قُلُوبِ الَّذينَ كَفَرُوا الرُّعْب‏». در میانه جنگی که با آنها دارید، من قلب دشمنان را لبریز از رعب می‌کنم. آنها مرعوب شده و خشک‌شان می‌زند. اگر به این وعده‌ی الهی باور داریم که دشمن در آستانه‌ی مرعوب شدن است، در این لحظه تو باید چه کنی؟ بروی سراغ آتش‌بس؟ ادامه آیه می‌گوید: «فَاضْرِبُوا فَوْقَ الْأَعْناقِ وَ اضْرِبُوا مِنْهُمْ كُلَّ بَنان‏» پس از این فرصت استفاده کرده و گردن‌شان را بزنید و انگشتانی را قطع کنید که ماشه بمب و موشک و گلوله را بر سر مظلومان می‌چکاند. محسن رضایی نیز در مصاحبه اخیر خود گفته بود: "هر آتش‌بسی که الان انجام شود به جنگ مجدد می‌انجامد. دشمنی که الان در موضع ضعف است را نباید اجازه بدهیم با آتش‌بس خودش را احیا کند." به دیگر سخن، وضعیت میدان از دو حال خارج نیست: دشمن یا حقیقتا در موضع ضعف است و یا خودش را به موش‌مردگی زده و "کید" و فریبی در کار است. در هر دو صورت آتش‌بس بی‌معنا نیست؟! ولو قائل به مذاکره بوده و باشیم! @Masihane
👆اجتماع عراقی‌هاست.. یمن، پاکستان، مصر، هلند، اسپانیا و... هم فریاد حمایت‌شان بلند است. به هم‌وطنانم تبریک می‌گویم. ما کاری کرده‌ایم که این جنگ، جنگ ایران و اسرائیل نباشد. جنگ آزادگان باشد علیه دژخیمان. ما تصویری از خودمان در جنگ به دنیا مخابره کردیم که نژادها، ملیت‌ها و مذهب‌های دیگر هم خودشان را سهیم می‌بینند. مبارک ما، مبارک آزادگان جهان. @Masihane
🔰 دمغ‌شدگی| اندر احوالات جامعه‌نشناس‌ها پر واضح است که علوم اجتماعی و برخی اصحاب آن در ایران دمغ شده و یا خواهد شد. جریانی که این اواخر جولانگاه رسانه‌ای هم یافته بود و مدام مردم ایران را به انواع برچسب‌های ناروا تحلیل می‌کرد، به وضعیتی افتاده و یا خواهد افتاد که من به آن می‌گویم: «دمغ شدگی»! هرچند دهخدا دمغ شدن را به معنای احساس یأس و فقدان نشاط گرفته ولی من معتقدم این واژه ارتباطی با کلمه «دماغ» عربی دارد. دماغ به معنای مغز و مرکز افکار. وقتی دماغ و مغز لِه شود و مرکز افکار بشکند، عرب به آن حالت می‌گوید: «یدمغ». یعنی مغز و ذهن و محاسبه و فکر و فرمولی هست ولی گویی سفت و سخت به دیوار واقعیت و حقیقت می‌خورد و می‌شکند. آن‌گاه دِماغ، دَمَغ می‌شود. در قرآن آمده: «بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْباطِلِ فَيَدْمَغُهُ»‏ (انبیاء/18) ما با حق بر مغز باطل می‌کوبیم. این یعنی باطل مغز دارد و فکر. اما فکر باطل. بی‌نسبت با حق و حقایق عالم. لذا خداوند با حق چنان بر فرق سرش می‌کوبد که دمغ می‌شود. شکسته و رسوا. برگردم به اصل سخن. علوم اجتماعی و برخی اصحاب آن در تحلیل جامعه ایرانی اکنون دچار «دمغ‌شدگی» است. بعضا اباطیلی گفته که فایده‌ای جز باطله کردن صفحات سفید نداشته. هرگز احمق نبوده. هرگز سفاهت نداشته. بلکه فکر کرده، تئوری ساخته و نظریه پرداخته اما بی‌نسبت با حق و حقیقت انسانِ ایرانی. لاجرم دمغ و درنهایت ابطال خواهد شد. اگر بفهمد، اگر بداند. @Masihane
حمله‌ی آمریکا به ایران؛ همین! احتمالا امروز همه‌ی ما درحالی از خواب بیدار می‌شویم که یک خبر سر لیست تمام اخبار است: حمله‌ی آمریکا به ایران! شوک‌آور نیست چون بالاخره ایالات متحده باید لنگ خری به نام اسرائیل را از گِل درمی‌آورد و جبارانه به جبران کار ناتمام رژیم منحوس صهیونی آسمان و زمین ایران را مورد تجاوز قرار می‌داد. ورود رسمی آمریکا یعنی شکست اسرائیل و بهتر بگویم یعنی شکست آمریکای غیررسمی و پشت پرده. ما نیز منتظر این "کید" و تجمیع قوا بودیم. برایش طرح‌ریزی بسیار هم کرده‌ایم. احتمالا جنگ سخت‌تر و البته پیچیده‌تر خواهد شد. اما این وسط یک نکته را باید جدی گرفت و آن روایت صحیح میدان است. اگر از ما بپرسند چه اتفاقی افتاده نیم‌خطی باید گفت: حمله‌ی آمریکا به ایران! "حمله‌ی ترامپ به ایران"، "حمله‌ی آمریکا به فردو"، "حمله‌ی ترامپ به تأسیسات هسته‌ای" و هر گزاره‌ی تقلیل‌گرایانه‌ی دیگری، شاید سیاستی رسانه‌ای باشد برای نترساندن مردم یا پیگیری همان اصطلاح عوامانه‌ی "اصلا درد نداشت"، ولی واقعیت و ماهیت اصلی ماجرا نیست. آنچه رخ داده حمله‌ی آمریکا به ایران است. این تهاجم و تجاوز هرچند در ادامه آسیب‌های جدی برای ما دارد، ولی امکان‌های ویژه‌ای نیز برای ما فراهم خواهد کرد. همه چیز مهیاست برای آنکه ایران ادامه‌ی داستان منطقه و جهان را رقم بزند. کار سختی است ولی شدنی.. "ان‌الله معنا"! اول ماه۴ سال۴ @Masihane
🔰 سرویسی که نخوابیده! مرور ساعات گذشته به زبان تمثیل. 1⃣ حتما شما بازی والیبال را دیده‌اید. تیم حریف سرویس می‌زند و توپ در زمین شما قرار می‌گیرد. سرویس حریف اگر مستقیم روی زمین شما نخوابد، فرصت مناسبی است برای اتخاذ یک آرایش تیمی و سپس حمله‌ی حساب‌شده و گرفتن امتیاز. 2⃣ ترامپ پس از یک تجاوز آشکار و خلاف قوانین بین‌المللی گفته: "اکنون زمان صلح است!" حتما عده‌ای پیوست این چهره‌ی صلح‌طلبانه‌ی آمریکا خواهند شد. در رسانه و در دیپلماسی و سیاست. آن هم بدون در نظر گرفتن هجوم وحشیانه آمریکا به ایران. 3⃣ لطفا فریب نخورید! فریب‌خوردگی یعنی کسی بگوید آمریکا خواسته با یک حرکت نمایشی، ابهت و اقتدار ظاهری خود را حفظ کند و سپس وارد صلح شود. پس اکنون بهترین زمان برای مذاکره و صلح است. هزینه‌ی زیادی هم در واقع نداده‌ایم. 4⃣ شاید حمله‌ی دیشب به سه نقطه از ایران عزیز ما، به بزرگی مورد ادعای ترامپ نبوده و خسارات مدنظر آمریکا را به همراه نداشته، ولی این بدین معنا نیست که آمریکا نخواسته توان ما را نابود کند. این "نتوانستن" اوست و نباید تعبیر به "نخواستن" شود. 4⃣ پذیرش فریب صلح، یعنی پذیرفتن خوابیدن سرویس آمریکا در زمین ایران. چیزی که شاید در واقعیت رخ نداده ولی در روایت از میدان توسط رسانه رخ بدهد و منجر شود به این رفتار که ما دو دوستی توپ توی زمین خودمان را به آمریکایِ ترامپ بدهیم تا در فرصتی دیگر دوباره سرویس بزند و امتیاز بگیرد. درحالیکه اکنون می‌شود این توپ را با یک آرایش مناسب با قدرت به زمین آمریکا کوبید و امتیاز گرفت. اول ماه ۴ سال ۴ @Masihane
663.9K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ادامه‌ی حملات ویران‌کننده به رژیم منحوس آن هم بعد از هجوم دیشب آمریکا، یعنی ایران هم راهبرد دارد و هم برنامه‌ی اجرایی. @Masihane
🔰پیروزی چیست؟ اهداف مورد اصابت امروز در تهران، نشان از برنامه‌ریزی جدید رژیم منحوس برای شورش داخلی دارد. در این وضعیت نیاز به حفظ وحدت، گویی برای بار هزارم خودش را فریاد می‌زند. البته این نیاز به وحدت خودش نیازمندی‌هایی دارد. از جمله آن‌که: سوای از قراردادهای صلح و آتش‌بس که گویی مقام تعیین‌کنندگی در پایان جنگ دارد، باید پرسید: «تصور ذهنی ما از پیروزی چیست؟» بالاخره جنگ کنونی با اسرائیل و آمریکا، نقطه‌ی پایانی خواهد داشت. آن نقطه‌ی پایان، یا ختم ماجرای ایران است و یا نقطه سرخط یک نظم جدید در منطقه و جهان. به‌نظر شما چه اتفاقی بیافتد، انسان ایرانی احساس پیروزی در آن نقطه‌ی پایانی خواهد داشت؟ به عنوان مثال، اسرائیل شخصیت‌های ما را ترور می‌کند، ولی گویا در میان اهداف نظامی ما ترور افراد برنامه‌ریزی نمی‌شود. یا کشتار جمعی و شخم زدن شهرهای اسرائیل انگار در افق دید تهاجم نظامی ما نیست و... . پس پیروزی کجاست؟ اینجا ما با لیستی از اهداف متعدد و متنوع مواجه هستیم که نوعی آشفتگی ذهنی برای ما پدید می‌آورد و یکی از آفات آن این است که به محض دستیابی به یک هدف یا مقدمات یک هدف، همواره افرادی هستند که اهداف دیگر را احضار کنند و با یادآوری آن از حس پیروزی‌های مرحله‌ای بکاهند. به ویژه وقتی که موشک زدن ما شکلی روزانه و عادی به خود بگیرد و شوق و شور اولیه به یک سوال اساسی ختم شود: «خب که چه؟»، «گیریم روزانه طی هر موج ده‌ها موشک به اسرائیل زدی، بالاخره چه خواهد شد؟» این دست سوال‌ها یعنی ذهن جامعه نیازمند هدف‌گذاری دقیق‌تر و دریافت آمار و اخبار و گزارش لحظه‌به‌لحظه برای رصد مسیر پیروزی نهایی است. تا بتواند سهیم و شریک شود و وحدت پدید آید. هم در امیدواری و کامیابی و هم در ناامیدی و ناکامی. لذا ما به صورت جدی نیازمند طراحی بانک اهداف مشخصی برای این جنگ هستیم که بیش از آنکه نظامی باشد، مقصد حرکت عمومی مردم ایران را نشان دهد و بگوید ما ایرانی‌ها چه می‌خواهیم و چگونه می‌خواهیم. بگوید به ما پیروزی چیست، هزینه‌هایش چه هستند و این همه زیادی مبهم نباشد. ۲ تیرماه سال۴ @Masihane
یک نکته پیوست پست قبل در پاسخ به سوال "پیروزی چیست؟"، شاید پاسخ‌های زیادی موجود باشد اما باید دانست که اهداف مهاجم و متجاوز متفاوت از هدف مدافع است. متناظر با همین تفاوت، پیروزی برای هر یک نیز متفاوت می‌شود. مهاجم و متجاوز گاه مثل صدام هدفش "سه‌روزه رسیدن به تهران" است. اما مدافع گویا هدفی ندارد جز جلوی متجاوز را گرفتن و ناکام گذاشتن او از دستیابی به هدفش. به دیگر سخن پیروزی مدافع، ایستادن مقابل تحمیل خواست زورمندان است و شکستن هیمنه‌ی پوشالی و البته رعب‌انگیز آن‌ها. همین درک کلی گویا در ارتکاز عمومی جامعه نیز قرار دارد و همواره شوق برانگیخته است. اما دفاع موجود و جنگ تحمیلی کنونی، راهبردی فراتر از دفاع از حق و حقوق خود را می‌طلبد و لذا لازم است در اهدافی بسیار مشخص‌تر نمایان شود. آن‌ها چه هستند؟ شاید بتوان در فرصتی مجزا به آن‌ها پرداخت. @Masihane
🔰 زدن آمریکایی‌ها و منطق نامأنوس العدیده قطر را زدیم. برآورد دقیقی از میزان خسارت و کشته هنوز به دست نیامده. صرفا گمانه‌زنی است و مشتی اخبار مجعول. با این حال شکل حمله خود گویای اتخاذ سیاست همیشگی جمهوری‌اسلامی است. سیاستی که پیام اقتدار می‌فرستد ولی در پی خونریزی زیاد و تخریب گسترده نیست تا از این طریق بازدارندگی ایجاد کند. هرچند عده‌ای ناراضی هستند و بعضا دلسوزانه. شاید پوزخند هم بزنند و این عملیات را هم به‌زودی "فیک" بخوانند. چرا؟ چون طبق معادلات سیاسی روز دنیا، نزده‌ایم و پشته‌ای از کشته به‌جا نگذاشته‌ایم. معادلات مرسوم سیاست در دنیا فقط این مسیر را احیاء کننده بازدارندگی می‌داند. راستش را بخواهید من هم موافق سیلی محکم و کشیده‌ی آب‌دارم. ولی منطق جمهوری‌اسلامی در اینطور مواقع، منطق ویژه‌ی خودش هست و از استراتژی‌ها و تاکتیک‌های اهالی فن سیاست پیروی نمی‌کند. منطقی که برخی آن را بی‌منطقی و برخی دوگانگی استاندارد ترجمه می‌کنند ولی واقعا منطق خاص جمهوری‌اسلامی است. همان منطقی که موشک می‌سازد ولی می‌گوید ساخت بمب اتم و سلاح کشتار جمعی حرام است. با اسرائیل خونخوار می‌جنگد ولی مناطق مسکونی را شخم نمی‌زند. همان منطقی که به مردم حق رأی می‌دهد و ده‌ها انتخابات برگزار می‌کند ولی در چارچوب دین اسلام و ذیل شورای نگهبان. همان منطقی که رهبرش می‌گوید به مذاکرات خوش‌بین نیستم ولی اجازه‌ی مذاکره می‌دهد. همان منطقی که شعار صدور انقلابش بلند است ولی یک فشنگ هم ناروا و ظالمانه به سمت هیچ کشوری نمی‌زند. همان منطقی که در سوریه شهید می‌دهد ولی بازارهای شام را به انحصار بازرگانانش در نمی‌آورد. بگذریم.. گویا هنوز ادبیات علمی و دانشی موجود توانی برای پرداخت این منطق ندارد. البته انگار مردم، هم بهتر و هم درونی‌تر این منطق را شهود می‌کنند که به خیابان می‌آیند و شادند. @Masihane
مَفْشُو| سیدمیثم میرتاج‌الدینی
🔰 زدن آمریکایی‌ها و منطق نامأنوس العدیده قطر را زدیم. برآورد دقیقی از میزان خسارت و کشته هنوز به دس
نمی‌دانم این متن را خواندید یا نه؟! ولی خواستم تأکید کنم حرف نوی جمهوری‌اسلامی همین است. ایران نمی‌خواهد شبیه دشمنی شود که با آن می‌جنگد. نمی‌خواهد استیلای اسلامی باشد. نمی‌خواهد استعمار ایرانی باشد. برای همین، نه از تکنیک و ماشین کناره می‌گیرد و نه به انقیاد آن در می‌آید. از دشمنانی مثل ترامپ که توقعی نیست. کاش دوستان دست‌کم می‌فهمیدند آنچه اتفاقا آمریکا و اسرائیل را از پای درمی‌آورد، از قضا اینگونه زدنی و اینگونه جنگیدنی است. شاید عرب‌های حوزه‌ی خلیج‌فارس بفهمند اگر استعمار آن‌ها را پوک نکرده باشد. فردا درباره‌ی این منطق، از سیره‌ی اهل‌بیت شواهد متعددی ذکر خواهم کرد.. باشد طلب‌تان. @Masihane