هدایت شده از رستا
نشست تخصصی
*شهر در دستان بانوی شهر*
روایت *مادرانههای مصطفی*
با حضور
نعیمه منتظری
نویسنده کتاب *سرباز روز نهم*
و
شعرخوانی بانوان شاعر اصفهانی،
*مریم کرباسی* و *زهرا سپهکار*
🔺مکان: پل تاریخی شهرستان، سالن شیخبهایی
🔻زمان: چهارشنبه، ۱۳ دی ماه، ساعت ۱۶
🌱 رستا، روایتسرای تاریخ شفاهی اصفهان
🌱 انتشارات راه یار، ناشر فرهنگ، اندیشه و تجربه انقلاب اسلامی
🌐 @rasta_isf_1401
🌐 @raheyarpub
وزید باد و به هم زد دوباره این در را
مرا ورق زد و آشفته کرد دفتر را
مرا ورق زد و خط زد وَ باز هم آورد
درست صفحه ی اندوهگین آخر را
چرا تو اوّل این قصّه بودی و حالا...
چرا تو آخر این قصّه...؟باز کن در را
چه سال ها که مرا پشت در ندیده ای و
برای من تو فقط صفحه های بدتر را ؛
شبانه روز ورق میزنی، نشان بدهی
گلی که صفحه به صفحه شده ست پرپر را
چه سال ها که گذشته ست و من نمیدانم
چه هدیه ای بخرم باز روز مادر را
#مریم_کرباسی_نجف_آبادی
#روزت_مبارک_مادرجانم
https://eitaa.com/maryam_karbasi_najafabadi
تنگ چشمان نظر به میوه کنند
ما تماشاکنان بستانیم ...
#سعدی
https://eitaa.com/maryam_karbasi_najafabadi
برای مادرم؛
یکم بهمن است و تکراری ست
قاب عکس تو روی این دیوار
قصّه ی جای خالی ات مادر !
سرِ هر سال میشود تکرار
سال هشتاد و شش، یکِ بهمن
صبح، برفی شدید آمده بود
با وجودِ فشار بالایت
دستهایت چهقدر یخ زده بود
آه! لعنت به سکته ی مغزی
که تو را ناگهان گرفت از ما
آه ! با مرگ تو چه تاوانی
زندگی همزمان گرفت از ما
بعدِ تو آمبولانسها انگار
که به یاد تو میکشند آژیر
معنی مرگ را عوض کردی
زندگی که نمیکند تغییر
سیِ دِی بود و باز هم تا صبح
یک شب سخت را سحر کردم
عکس تازه نداشتم از تو
با همین عکس کهنه سر کردم
#مریم_کرباسی_نجف_آبادی
یکم بهمن ۱۴۰۲
شانزده سال سخت از نبودنت گذشت
https://eitaa.com/maryam_karbasi_najafabadi
شاد بودیم و #پدر از بسکه دختر دوست بود
خانه با ما دختران هم بی برادر گرم شد
#مریم_کرباسی_نجف_آبادی
میلاد با سعادت حضرت علی(ع)مبارک
برای پیامبر(ص)
عاشقِ زلف پريشان تو بايد باشد
هركه بسيار به چشم تو مقيّد باشد
دوش در حلقهی ما قصّهی گیسوی تو بود»
از تو معشوقتری كس نَتَواند باشد
ماه، درمانده شد از وصفِ خَم ابرويت
ابر، آشفته ی آن موی مجعّد باشد
خندههای تو به دريای خروشان رفتهست
لحظههایی كه پُر از جذر و پر از مدّ باشد
بيسبب كوه نشد كوهِ حِرایی كه چنين
قلّهای خاطرهانگيز و زبانزد باشد
كوه میخواست به عشق تو تَرَك بردارد
تا برای تو فقط مأمن و معبد باشد
وَ کویری که تو را در دل خود پرورده ست
بی گمان، تشنه ی دیدار مجدد باشد
هر زمانی كه به ذكر تو زبان مشغول است
خوشترين ثانيههام است، چرا بد باشد
اشك! تسبيح مرا پاره مكن، ميخواهم
تا ابد ذكر لبم نام «محمّد» (ص) باشد
#مریم_کرباسی_نجف_آبادی
#عید_مبعث_مبارک
https://eitaa.com/maryam_karbasi_najafabadi
عاشقانه ای با تضمینی از #فروغ
برای این همه غم فکر چاره خواهم کرد
کنار چشم تو غم را اداره خواهم کرد
میان این همه مضمون گریه آور نیز
به خنده های تو حتما اشاره خواهم کرد
تو عینکی شده ای چشم هات خسته ترند
من آن چه را تو بخواهی نظاره خواهم کرد
برای راحتی فصل های خشکیده
چهار بالش ابری اجاره خواهم کرد
چهار فصل من و تو اگر بهاری شد
چه استناد به تقویم پاره خواهم کرد
فروغ دیده ی من! سایه ی سرم! با تو
< به آفتاب سلامی دوباره خواهم کرد >
#مریم_کرباسی_نجف_آبادی
https://eitaa.com/maryam_karbasi_najafabadi
خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست
طاقت بار فراق این همه ایّامم نیست
#شعر_سعدی
#خط_مریم_کرباسی_نجف_آبادی
#تمرین_امروز
ای کاش دعایمان اثر داشت، اثر
می آمد و با خودش تبر داشت، تبر
تا کی به غروب جمعهها زل بزنیم
ای کاش کسی از او خبر داشت، خبر
#مریم_کرباسی_نجف_آبادی
#رباعی #انتظار
#عیدتان_مبارک
https://eitaa.com/maryam_karbasi_najafabadi
هدایت شده از فاطمه عارفنژاد
غروب، کوه، نسیم، آسمان، ستاره، هلال
دوباره فرصت آن شد که وا کنم پر و بال
به شهر مژدهٔ لبخند ماه خواهم داد
اگر بچینمش از پشت بامِ استهلال
منی که کنج دلم آیه آیه خوف و رجاست
منی که روی لبم یا محول الاحوال
رسیده وقت رسیدن! چرا بمانم دور؟
رسیده فصل رسیدن! چرا بمانم کال؟
دل خزانزدهٔ من بیا جوانه بزن
ببر به درک سحرها بهار را امسال
تو میرسی _اگر اینروزها اراده کنی_
به دشتِ ناشدنیها، به قلههای محال
نگاه کن به در خانهاش! ببین باز است!
و آمدهست خود میزبان به استقبال!
عجب شروع قشنگیست ماه مهمانی
تمام سال نو ای کاش بر همین منوال…
#فاطمه_عارفنژاد
@fatemeh_arefnejad
برای عیدهای بدونِ مادرم؛
بهار میرسد و سالِ دیگری، مادر!
كه میزنيم دوباره به هر دری، مادر!
كه میزنيم به هر در كه جای خالی تو
كنارمان بِنِشانيم يك پری ، مادر!
كنارِ سفره كه شش سين شده است بعد از تو
و چند شاخهی شببوی پَرپَری، مادر!
كجاست سبزهی لبخندهات در سفره؟
كجاست سبزی گُلهای روسری، مادر؟
بدونِ چشمِ زلالِ تو چندمين سال است
كه ماهیات شده در تُنْگ، بستری، مادر!
حدودِ ساعتِ سه، «سالِ نو مبارك باد!»
چهقَدْر مثلِ هميشه مُعطّری، مادر!
درونِ قاب، تو ميخندی و دو شمعِ سياه؛
چنان به گريه میافتند، «بهتری مادر؟
نگاه می كنی و چند بوسه و تبريك
نگاه میكنی و اشك دختری، مادر! ـ
به گونههای قشنگ تو میچكد در قاب
چه عيدِ غمزده و گريهآوری مادر!
هزار سالِ دگر هم كه نو شود، نرسد
به پای خوبیِ تو هيچ مادری مادر!
#مریم_کرباسی_نجف_آبادی
شعر از مجموعه؛ چهره ات را پیمبری باید
این غزل را سومین عید بدونِ مادر نوشتم،
و امسال هفدهمین سالی است که مادر کنارمان نیست،
باورم نمیکردم این همه سال را بدون او تحویل بگیرم🥺
شبهای هجر را گذراندیم و زنده ایم
ما را به سخت جانی خود این گمان نبود
https://eitaa.com/maryam_karbasi_najafabadi