مادرم گفت علی قفلِ زبانم باز شد
پس از آن،دم به دمِ هر دمِ من بود،علی :)🌱
کوله پشتیش رو گرفتم توی دستم
تا بغض چشمام رو دید
گفت: قول دادۍ بےتابۍ نکنۍ..
من هم قول میدم زود برگردم
همیشه قولش قول بود!
سه روز از رفتنش نگذشت
که برگشت..!
با پلاکۍ سوخته..💔
#شهید_مهدی_طهماسبی
🌱|@martyr_314
هدایت شده از | حامین مدیا |
فلسفه عروسی گرفتن با اون همه هزینه چیه؟
اونم اول زندگی که با اون همه پول میتونن خیلی جلو بیوفتن
نهایتا فامیلای نزدیکو شام بدید یه عکسم بگیرید حسرت لباس رو دلتون نمونه
بقیش واقعا خرج اضافیه 😑🤝
✍️ریحانه
#توییت
📝 @hamin_media
#عاشقانه_شهدا🙃🍃
احسان عادت داشت وقتی با من صحبت میکرد دستهایم را میگرفت
یا مثلا کنار هم روی مبل نشسته بودیم
و داشتیم تلوزیون نگاه میکردیم
یک دفعه دستم را میگرفت و توی دستهایش فشار میداد و میخندید
همه این پنج سال را ما درست با همان شور و عشق اول زندگی گذراندیم😍❤️
همسر#شهیداحسانحاجیحتملو
🌱|@martyr_314
دغدغهاش از شهادت کار فرهنگی بود!
به مادرش میگفت: دعا کنید من موثر باشم
شهید شدم یا نشدم مهم نیست!
هر وقت هم که بحث شهادت میشد: میگفت
"افوض امری الی الله" هرچه خدا بخواهد.. :)
#شهیدمصطفیصدرزاده
🌱|@martyr_314