⭕️️دفــاع از #قــرآن 📖✒️
👈شبهه پنجاه و یکم 1⃣5⃣
(قسمت سوم)
🌍ادعای بیان حرکت زمین در قرآن
💢اگر آيه (وَتَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا ... ۸۸،نمل) را از آيات قبل و بعدش جدا كنیم آيا نظر معجزه سازان را تأمین می كند؟
خیر؛ چون اگر منظور از حركت كوه ها اشاره به حركت وضعی يا انتقالی زمین باشد بايد گفته می شد كه "زمین را میبینید و گمان می كنید كه ثابت است ولی در حركت است″. چون در واقع كوهها🌋 جزئی از زمین اند و از اين لحاظ حركتی نسبت به زمین ندارند.
احتمال دومی كه مطرح كرده اند اينكه منظور حركت صفحات پوسته ی زمین نسبت به همديگر باشد كه در زمین شناسی مطرح است. اين احتمال هم اين اشكال جدی را دارد كه حركات پوسته ی زمین بر حسب سانتیمتر در سال است و به هیچ وجه مشابهتی با حركت ابرها ☁️ ندارند و اين تشبیه در آيه بسیار غیرمعقول میشود.
📝جواب شبهه:
خود سها می گويد كه كوه هم جزء زمین هست، بنابراين به قسمتی از زمین كه نماد پايداری است، اشاره می كند. حركت كوهها با سرعت🌋 بدون حركت زمین های ديگر كه به آنها متصل است، معنا ندارد و به اين ترتیب معنای آيه چنین می شود كه زمین با سرعت🌀 حركت می كند، همچون حركت ابرها.
طبق محاسبات دانشمندان امروز، سرعت سیر حركت زمین، به دور خود نزديك به ۳۰ كیلومتر در هر دقیقه⏲ است و سیر آن در حركت انتقالی، به دورخورشید از اين هم بیشتر است، به هرحال آيه فوق، از معجزات علمی قرآن است.
👈زيرا حركات زمین توسط گالیله ايتالیائی و كپرنیك لهستانی 🇵🇱در حدود قرن هفده میلادی كشف شد، در حاليكه قرآن حدود هزار سال قبل از آن سخن گفته است.👌
💥سها در بیانی دیگر می گوید اگر از تمامی اشكالات بگذريم باز هم قرآن معجزه ای نكرده است🙁 چون حركت وضعی و انتقالی زمین توسط Philolaus قرن پنجم قبل از میلاد (۱۱۰۰ سال قبل از✨محمد✨) و توسط aristarchos قرن سوم قبل از میلاد (۹۰۰ سال قبل از ✨محمد✨) مطرح شده است.
📝جواب این است که :
👈اگر ادعای سها درست باشد بیان حركت زمین در قرآن از مصاديق اعجاز علمی قرآن نیست. اما به هر حال اين نظر برخلاف نظريه علمی رايج جهان در عصر بعثت بوده است. جهان علم تا مدتها از نظريه مركزيت زمین و كیهان شناسی بطلمیوسی پیروی می كرد.
۱۸۰۰ سال بعد كپرنیك ايده مركزيت خورشید 🌞 را دوباره مطرح كرد.
📚منبع: کتاب دفاع از قرآن در رد کتاب نقد قرآن، ص۲۸۷
🖇ادامه دارد ...
#دفاع_از_قرآن ۱۰۵
@marefatemahdavi
⭕️️دفــاع از #قــرآن 📖✒️
👈شبهه پنجاه و دوم 2⃣5⃣
(قسمت اول)
ادعای کروی بودن زمین🌍
✨وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذلِكَ دَحاها✨(آیه ۳۰ سوره نازعات)✨
و خدا زمین را بعد از آسمان پهن كرد.
💥اشکال اول:
بعضی معجزه سازان گفته اند كه آيه 👆 كروی بودن زمین را می رساند پس معجزه است.
📙كتب لغت و همه ی مفسران گفته اند "دحا" به معنی پهن كردن و گستردن است معجزه تراشان برخلاف تمام آنان گفته اند: كه "دحاها" از "دحیه" به معنی "بیضه" گرفته شده يعنی خدا زمین را مثل بیضه كرد يعنی كروی كرد. اين روال كار معجزه تراشان است كه معانی لغات قرآن و حتی معانی جملات را تغییر می دهند تا به مقصود خود برسند.
هر كس بخواهد معنی لغتی را
بفهمد به كتب معتبر لغت نامه مراجعه میكند اما اينان معنی لغت را از خودشان در می آورند😐
اما اين ادعای ايشان غلط است و معجزه ای در كار نیست. اولا چنانچه قبلا تحت عنوان "زمین مسطح است" مطرح كرديم اين آيه در تناسب با تمام آيات ديگری است كه زمین را مسطح دانسته اند.
📝جواب شبهه:
سها طوری مطلب را بیان می كند كه فقط يك دلیل برای كروی بودن زمین وجود دارد و آن را نقد كرده در حالی كه دلایل مختلفی برای كروی بودن زمین بیان شده است كه 👈بعداً بیان خواهد شد.👉
اما تعبیر "دحا" به تخم درست نیست و در كتب لغت هم به اين معنی به كار نرفته است. ولی "دحا" معنی ديگری دارد كه از آن می توان كروی بودن زمین را استفاده كرد و آن به معنی غلتیدن🌀 است كما اينكه بعضی از لغويان اين معنی را آورده اند.
👈با توجه به اين معنا غلتاندن در صورتی قابل توجیه است كه زمین كروی باشد و همانطور كه قبلا اشاره شده از اين آيه حركت وضعی زمین نیز قابل اثبات است.
💥 اشکال دوم:
اين برداشت در تضاد كامل با داستان ذوالقرنین است، قبلا توضیح داديم كه به طور قطع مسطح بودن زمین را میرساند.
✅جواب:
همان گونه كه گفتیم: در آنجا خداوند لفظ (وجدها) را آورده است و خبر از يافته ذوالقرنین می دهد، بنابراين در تضاد نیست.
💥اشکال سوم:
به فرض كه سخن آنان را بپذيريم باز هم معجزه نیست، چون قبلا فلاسفه ی يونان مثل فیثاغورث، ۱۲۰۰سال قبل از ✨محمد✨ كروی بودن زمین را مطرح كرده اند.
همچنین در شعر جاهلی قبل از ✨محمد✨ مفهوم اين آيه با همان لغت "دحاها " آمده است.
"زيد بن عمرو" شاعر جاهلی می گويد: (دَحاها فلَم اِستوت شَدّها بأَيد وَاَرسی عليها الجِبالا)
(زمین را پهن كرد و چون درست شد آن را با دست خويش قوی گردانید و كوهها را بر آن استوار گردانید)
✅جواب:
ادعای كروی بودن زمین را، اگر چه فیثاغورث كروی بودن زمین را مطرح كرده باشد اما، ديدگاه غالب و پذيرفته همان مسطح بودن زمین است و بیان قرآن برخلاف نظر غالب روز بوده است👌
📚منبع: کتاب دفاع از قرآن در رد کتاب نقد قرآن، ص ۲۸۹
🖇ادامه دارد ...
#دفاع_از_قرآن ۱۰۶
@marefatemahdavi
⭕️️دفــاع از #قــرآن 📖✒️
👈شبهه پنجاه و دوم 2⃣5⃣
(قسمت دوم)
🌎آیات دال بر کروی بودن زمین و عدم بیان آن توسط سها
💢از آيه✨۳۰، سوره نازعات✨ هم كه بگذريم، آيات ديگری با صراحت بیشتری به كروی بودن زمین اشاره دارد كه سها به آن ها اشاره نكرده است.
بیان قول ضعیف و عدم اشاره به بقیه موارد، حاكی از بغض سها👤نسبت به قرآن است. آياتی كه به كروی بودن زمین اشاره دارد👇
1⃣آیه ۵سوره زمر:
✨يُكَوِّرُ اللَّيْلَ عَلَى النَّهَارِ وَيُكَوِّرُ النَّهَارَ عَلَى اللَّيْلِ✨
شب را بر روز می پیچاند و روز را بر شب میپیچاند.
لغاتى كه براى تشريح جهان در قرآن كريم به كار رفته است بسیار مهم اند. در اين آيه لغت ✨تكوير✨ پیچانیدن ترجمه میشود.
مثلا اين لغت براى پیچانیدن لنگى يا دستار به كار می رود. معلومات اين آيه در مورد پیچیده شدن روز و شب🌚 بالاى يكديگر، شكل زمین را بیان می كند. اين قضیه در حالتى امكان پذير است كه زمین كروى باشد.
2⃣آیه ۴۰سوره یس:
✨لَا الشَّمْسُ يَنْبَغِي لَهَا أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّيْلُ سَابِقُ النَّهَارِ ۚ وَكُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ✨
با توجه به اين نكته كه، مسابقه و پیش افتادن يكى از آن دو در صورتى ممكن است كه، هر دو در زمان واحدى موجود باشند، وجود شب و روز 🌞در يك زمان، از آيه فهمیده می شود و از آنجايی كه اين اجتماع فقط در صورت كروى بودن زمین امكان دارد؛ میتوان كرويت
زمین را لازمه ی معناى آيه دانست.
👈اگر زمین سطحى صاف بود از اين دو حالت خارج نمی شد، يا همیشه (دركل سطح زمین) شب و يا همیشه روز بود.
3⃣آیات ۱۳۷سوره اعراف و ۵سوره فصلت و ۴۰سوره معارج:
آياتی است كه مشرق و مغرب به صورت تثنیه يا جمع آمده است خداوند متعال میفرمايد:
✨وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كَانُوا يُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا✨(اعراف،۱۳۷)✨
و مشرق ها و مغرب های پربركت زمین را به آن قوم به ضعف كشانده شده (زير زنجیر ظلم و ستم) واگذار كرديم.
✨رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَرَبُّ الْمَشَارِقِ✨(صافات،۵)✨
او پروردگار آسمانها و زمین وآنچه در میان آن هاست، میباشد و همچنین پروردگار مشرق ها.
✨فَلَا أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشَارِقِ وَالْمَغَارِبِ إِنَّا لَقَادِرُونَ✨(معارج،۴۰)✨
سوگند به پروردگار مشرق ها و
مغرب ها كه ما توانائیم.
اين سلسله آيات در عین اينكه بر متعدد بودنِ محل طلوع و تابش آفتاب و محل غروب آن، دلالت میكند و بر كروى بودن زمین نیز اشاره دارد.
زيرا اگر زمین كروى باشد، طلوع كردن و تابیدن آفتاب☀️ بر هر جزئى از اجزاى كره زمین، مستلزم اين خواهد بود كه از جزء ديگر آن غروب بكند و در اين صورت تعدد مشرق ها و مغرب ها، بدون هیچ گونه تكلف و زحمت، روشن و واضح میگردد، ولى در غیركروى بودن زمین 🌎تعدد مشرق ها و مغرب ها قابل درک و مفهوم نیست.
📚منبع: کتاب دفاع از قرآن در رد کتاب نقد قرآن، ص ۲۹۰
🖇ادامه دارد ...
#دفاع_از_قرآن ۱۰۷
@marefatemahdavi
⭕️️دفــاع از #قــرآن 📖✒️
👈شبهه پنجاه و سوم 3⃣5⃣
(قسمت اول)
💥ادعای پیش بینی پیروزی روم بر ایران
🌟غُلِبَتِ الرُّومُ✨فِي أَدْنَى الْأَرْضِ وَهُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَيَغْلِبُونَ✨فِي بِضْعِ سِنِينَ ۗ لِلَّهِ الْأَمْرُ مِنْ قَبْلُ وَمِنْ بَعْدُ ۚ وَيَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ (۲-۴،روم)✨
(روم شكست خورد، در نزديك ترين سرزمین و بعد از شكست شان پیروز خواهند گرديد، در ظرف چند سالى، كار در گذشته و آينده از آن خداست و در آن روز است كه مؤمنان شاد می گردند)
💥ايران و روم، دو ابر قدرت آن زمان، تقريباً به طور دائم باهم در جنگ بودند و موفقیت و شكست های پیاپی از هر دو طرف اتفاق می افتاد. اين امر عادی بود كه يك طرف امسال شكست بخورد و در سال بعد يا چند سال بعد پیروز شود.
📝جواب شبهه:
ابتدا لازم است كه شان نزول آيات آورده شود:
مفسران بزرگ همگى اتفاق دارند كه آيات نخستین اين سوره بدين سبب نازل شد كه، در آن هنگام كه ✨پیامبر✨ در مكه بود و مؤمنان در اقلیت قرار داشتند، جنگى میان ايرانیان و رومیان در گرفت و در اين نبرد ايرانیان پیروز شدند.
👈مشركان مكه اين را به فال نیك گرفتند و دلیل بر حقانیت شرک خود دانستند! و گفتند: ايرانیان مجوسى هستند و مشرک دوگانه پرست، اما رومیان مسیح یند و اهل كتاب 📙همان گونه كه "ايرانیان" بر رومیان غلبه کردند پیروزى نهايى از آن شرک است، و طومار اسلام به زودی پیچیده خواهد شد و ما پیروز میشويم.
💢گرچه اين گونه نتیجه گیری ها پايه و مايه ای نداشت، اما در آن جو و محیط براى تبلیغ در میان مردم جاهل خالى از تأثیر نبود، لذا اين امر بر مسلمانان گران آمد.
✅آيات فوق نازل شد و قاطعانه گفت: گرچه ايرانیان در اين نبرد پیروز شدند اما چیزى نمیگذرد كه از رومیان شكست خواهند خورد و حتى حدود زمان اين پیشگويى را نیز بیان داشت و گفت اين امر فقط در طول چند سال به وقوع میپیوندد! از اين روشن می گردد كه ظاهر امر پیروزی از آن ايرانیان است و شكست روم (اهل كتاب) قطعی است👌
📚منبع: کتاب دفاع از قرآن در رد کتاب نقد قرآن، ص۲۹۲
🖇ادامه دارد ...
#دفاع_از_قرآن ۱۰۸
@marefatemahdavi
⭕️️دفــاع از #قــرآن 📖✒️
👈شبهه پنجاه و سوم 3⃣5⃣
(قسمت دوم)
💥ادعای پیش بینی پیروزی روم بر ایران
در اشکال دیگری سها می گوید🗣
البته اين شكست ها و پیروزی ها هیچ كدام قاطع و نهائی نبود و منجر به سقوط طرف مقابل، نمی شد. تنها شهرها بود كه دست به دست می گشت. در چنین شرايطی هر فردی می توانست، پیش بینی كند كه اگر روم امسال شكست خورد، در چند سال آينده پیروز می شود و ✨محمد✨ از همین وضع استفاده كرد و آيات ابتدای سوره ی روم را نازل كرد و پیش بینی كرد، ۹ سال روم پیروز می شود و مؤمنان اين را كه در عرض چند بضع (۳-۹) معجزه می دانند.
📝جواب شبهه:
به طوری كه می بینیم در اين آيات با صراحت و قاطعیت تمام از دو پیروزی خبر داده شده:
👈يكی پیروزی رومیان و ديگری پیروزی مسلمانان، ضمناً تأكید شده كه اين وعده قطعی و تخلف ناپذير الهی است و مسلماً روی خواهد داد و می گويد: ✨ لَا يُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ✨هنوز ۹ سال نگذشته بود كه اين دو حادثه عیناً انجام يافت:
رومیان در نبرد ديگری بر ايرانیان پیروز شدند و مقارن آن در روز جنگ بدر (و طبق پاره ای از تواريخ صلح حديبیه) پیروزی مسلمانان بر دشمنان آشكار گرديد👌
اكنون بايد فكر كرد، مسلماً پیروزی رومیان، كه تفوّق چشمگیر قاطعی بر سپاه ايران نداشتند، آن هم در طی چند سال، و مقارن آن پیروزی سپاه اسلام بر دشمنان🔥 نیرومند برای هیچ مردی سیّاسی قابل پیش بینی نبود.
تازه به فرض اينكه چنین امری قابل پیش بینی باشد، حتماً بايد با قید احتیاط و به صورت احتمال- 🤔آن چنان كه عادت سیاستمداران و مفسران سیاسی است- ذكر شود نه با آن لحن، قاطع و صريح و غیرقابل بازگشت.
👈به راستی اگر كسی، متّكی به يك نیروی معنوی مافوق طبیعی نباشد، چگونه جرات می كند با آن قاطعیت خبر از دو حادثه بزرگ نظامی در آينده نزديك بدهد، در حاليكه قرائن قطعی برای آن ظاهراً وجود نداشته باشد؟ اگر اين وعده قطعی خلاف از آب درآيد آيا بزرگترين حربه به دست دشمن نخواهد افتاد.🧐
سُها👤 می گوید:
🌀مؤمنان باز می گويند كه ✨محمد✨ گفته، در عرض چند سال اين پیروزی به دست می آيد، اين هم معجزه ی دوم. حال با مشكل روبرو می شوند كه چند سال بین ۳-۹ سال📆 است.
پس به طور دلخواه شكست و پیروزی هايی را انتخاب می كنند كه، فاصله شان كمتر از ۱۰سال باشد. بر چه اصولی؟ تا معجزه جور در بیايد. اما اگر بخواهیم ملاک معقولی برای انتخاب يك شكست و يك پیروزی انتخاب كنیم. تنها ملاک، فتح اورشلیم است، چون مقدس ترين
سرزمین برای رومیان مسیحی✝ بود.
از دست دادن اورشلیم توسط رومیان در سال ۶۱۴ و به دست آوردن مجدد آن در ۶۲۹ پس از قرارداد صلح است. در اين صورت فاصله بین شكست و پیروزی روم ۱۵ سال می شود نه ۳-۹سال كه قرآن گفته است. پس در اينجا نیز ✨محمد✨ خطا كرده است نه معجزه.
✅جواب شبهه:
شاهد قطعی مبنی بر اينكه شكست و فتح اورشلیم مبنای بیان قرآن بر شكست و پیروزی روم و ايران باشد، وجود ندارد. و همان طور كه بیان شد، شكست روم و پیروزی ايران، باعث تقويت روحیه مشركان و تضعیف روحیه مسلمانان شده بود و هدف قرآن تسلی دادن مسلمانان بود كه محقق شد و پیروزی های رومیان نیز انجام شد👌
📚منبع: کتاب دفاع از قرآن در رد کتاب نقد قرآن، ۲۹۳
🖇ادامه دارد ...
#دفاع_از_قرآن ۱۰۹
@marefatemahdavi
⭕️️دفــاع از #قــرآن 📖✒️
👈شبهه پنجاه و سوم 3⃣5⃣
(قسمت سوم)
ادعای مشخص کردن کم ارتفاع ترین نقطه ی زمین🌍
💥سها می گوید : قرآن گفته كه شكست روم در "ادنی الارض" اتفاق افتاده، يعنی در كم ارتفاع ترين نقطه ی زمین. و كم ارتفاع ترين نقطه ی زمین "بحر المیت" است. حدود ۴۰۰ متر پائین تر از سطح دريا در مرز فلسطین و اردن. و شكست روم در سواحل بحر المیت اتفاق افتاده، بنابراين ✨محمد✨ در ۱۴۰۰ سال پیش می دانسته كه كم ارتفاع ترين نقطه ی زمین بحر المیت است كه اين يك معجزه است.
💥اما بررسی اين ادعا:
اولا: لغت ادنی از ريشه ی دنا به معنی "نزديك شد"، آمده است و ادنی به معنی نزديكتر است.. در قرآن🔰بیست مورد از اين لغت استفاده شده، در ۱۸ مورد به معنی نزديك است مثل:
✨ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّىٰ✨فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَىٰ✨نجم،۸و۹✨
(سپس نزديك آمد و نزديكتر شد تا به قدر دو كمان يا نزديك تر شد )
👈در يك مورد به معنی پست تر از نظر ارزش آمده است:
✨قَالَ أَتَسْتَبْدِلُونَ الَّذِي هُوَ أَدْنَي بِالَّذِي هُوَ خَيْرٌ..✨بقره
"آيا آنچه كم ارزش تر است را با آنچه بهتر است عوض می كنید."
💥بنابراين نه در قرآن و نه در لغت، ادنی به معني اخفض "پائین تر از نظر ارتفاع" نیامده است، خدا نمی توانست از لغت اخفض استفاده كند؟ معجزه سازان معنی لغت را تغییر می دهند تا به هدف خود برسند. به فرض كه تغییر معنی لغت را بپذيريم و بپذيريم كه از بین چند شكست فوق، منظور قرآن شكست روم در اورشلیم (بیت المقدس)🕌 بوده است، پس محل شكست در بحر المیت يا سواحل آن نبوده، بلكه در اورشلیم بوده است كه ارتفاعش حدود ۷۵۰ متر بالاتر از سطح درياست و كم ارتفاع ترين نقطه ی زمین نیست. بنابراين باز هم اين معجزه سازی به بیراهه رفته است.
📝جواب شبهه :
در اينكه منظور قرآن از "ادنی الارض" به پستی زمین🌍 اشاره كرده باشد دلیل قطعی نداريم، اما شواهد اين احتمال را تقويت می كند، زيرا :
اولا: كلمه "ادنی" به معنی پايین تر در قرآن آمده است، كما اينكه سها هم به آن اشاره می كند، اما سها 👤اين گونه القا می كند كه چنانچه ادنی به معنی پست تر بیايد، پست تر از نظر ارزش است، كما اينكه در اين آيه است، كه اين نوعی مغالطه است. زيرا ادنی فقط به معنی پست تر است و قید ارزش از سیاق آيه به دست می آيد، نه از خود كلمه ادنی، بنابراين اگر سیاق درباره زمین باشد پست تر بودن از حیث ارتفاع می شود.
اما در لغت📙 هم به معنی پست تر آمده ابن جوزی می گويد: "ادني" در قرآن به چند معنی است: "أَجْدَر" يعني شايسته تر، "اقرب" نزديكتر، "أقل" كمتر.
👈و معنای چهارم "أدون" يعنی پست تر است. و در معنی چهارم حیثیت ارزش داشتن لحاظ نشده است. حال سیاق آيه كدام معنی را بیشتر می رساند⁉️
🔅غُلبت الروم فی ادنی الارض..
در اين آيات دو احتمال وجود دارد اول "ادنی" به معنی نزديك ترين باشد بنابراين معنا، آيه ابهام دارد كه نزديك تر بودن را نسبت به ايران 🇮🇷يا روم و يا مردم مكه، اما اگر به معنی پست ترين زمین باشد معنی درست است و آن ابهام را ندارد.
👈سها ايراد وارد می كند كه مگر خدا نمی توانست از لغت درست يعنی اخفض استفاده كند. او آشنايی با لغت عربی ندارد❌ زيرا استفاده كردن "اخفض" برای زمین كم ارتفاع اشتباه و خلاف فصاحت است، چرا كه خفض به چیزی كه حركت می كند و پايین می رود بكار برده شده است👌
راغب در مفردات می گويد: "الْخَفْضُ" يعنى پائین آوردن، كه نقطه مقابلش، "الرّفع" يعنى برافراشتن است. اما در لغت ادنی ديگر سخن از فرود نیست و فقط پست تر بودن را می رساند👌
ثانیا: بحر المیت پست ترين نقطه زمین است كه در ۴۰ كیلومتری بیت المقدس يا همان اورشلیم واقع شده است و طبق منابع تاريخي 📘در اين منطقه اواخر سال ۶۱۴م جنگی بین لشكر ساسانی و لشكر روم صورت می گیرد و رومیان شكست می خورند.
💢در كتاب دايرۀالمعارف اساطیر و آيین های باستانی جهان آمده است: بحر المیت و بحر لوط و يا دريای مرده درياچه ای شور در مرز اردن و فلسطین اشغالی🇯🇴 و در كرانه باختری رود اردن واقع است.... در سال۶۱۴م در كنار اين درياچه نبردی⚔ میان ارتش ساسانی به پادشاهی خسرو دوم و ارتش روم به پادشاهی "هراكلیتوس اول" در گرفت كه در نتیجه آن، روم شكست سنگینی خورد، بعد از شكست، ايرانیان پس از بیست روز محاصره، شهر اورشلیم را تصرف كردند. بنابراين شكست در بحر المیت🌊 اتفاق افتاده است. از این رو امکان غلبه ایران بر روم در پست ترین نقطه زمین صحیح و اعجاز است.👌
📚منبع: کتاب دفاع از قرآن در رد کتاب نقد قرآن، ص۲۹۹
🖇ادامه دارد ...
#دفاع_از_قرآن ۱۱۰
@marefatemahdavi
⭕️️دفــاع از #قــرآن 📖✒️
👈شبهه پنجاه و چهارم 4⃣5⃣
ادعای اشاره ی قرآن به اکسیژن🅾
✨فَمَن يُرِدِ اللّهُ أَن يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلإِسْلاَمِ وَمَن يُرِدْ أَن يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقاً حَرَجاً كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ فِي السَّمَاء...✨انعام،۱۲۵✨
(پس كسى را كه خدا بخواهد هدايت نمايد دلش را به پذيرش اسلام می گشايد و هر كه را بخواهد گمراه كند، دلش را سخت تنگ می گرداند چنانكه بخواهد به آسمان بالا رود)
💥 گفته شده، تشبیه تنگ كردن سینه به بالا رفتن در آسمان، از اين لحاظ است كه هر چه ازسطح زمین دور شويم، میزان اكسیژن كم می شود و فرد به حالت خفگی می افتد و اين معجزه است چون قرآن يك حقیقت علمی را كه در آن زمان ناشناخته بوده است مطرح كرده است. اما در واقع چنین نیست؛ در كمبود اكسیژن، سینه گشادتر هم می شود، چون تنفس عمیق تر می شود، يعنی سیستم تنظیم تنفس با اتساع بیشتر سینه و افزايش تعداد تنفس، سعی می كند كه هوای بیشتری را به داخل ريه ها بكشد. مثل هنگامی كه مدتی نفس خود را نگه داريد و سپس رها كنید متوجه می شويد كه سینه ی شما در هنگام دم بیشتر بالا می آيد و نفس های عمیق با فركانس بالاتر می كشید. بنابراين اين معجزه به ضد معجزه تبديل می شود يعنی آيه ادعای غلطی كرده است😐
📝جواب شبهه :
درباره اين آيه دو احتمال وجود دارد:
1⃣منظور همان سختی بالا رفتن به طرف آسمان باشد و همان طور كه رفتن به آسمان 🌫بدون وسیله امكان پذير نیست، هدايت اين اشخاص هم امكان پذير نیست.
2⃣ "يصعّد" به معنی بالا رفتن نباشد، بلكه به معنی سختی تنفس در آسمان باشد،
👈زيرا اولا "يَصَّعَّدُ" از باب صعدا به معنی سختی تنفس است. و به معنی تنگی سینه نیست و كاربرد اين لفظ- از باب تفعُّل "تصعد" براى افاده معناى به دشواری افتادن است.
👈ثانیا: اگر به معنی بالارفتن بود، بايد "يصعدالی السَماء" می آمد در حاليكه در آيه" يصعد فی السَماء" آمده است و با اين وصف كسی كه در آسمان باشد دچار سختی نفس می شود و اين جز با اكتشافات علمى👨🏫 روز قابل فهم نیست، كه در آن روزگار براى بشريت پوشیده بوده است و از اعجاز علمی قرآن است👌
⚠️اشكال سها بنابراين احتمال وارد نیست، زيرا اين آيه نمی گويد كه چون بالا می رود، سینه او تنگ می شود، بلكه می گويد: در آسمان دچار تنگی نفس می شود،
⚠️اما وجه شبه اين گونه است كه منظور از "صدر" (سینه) در اينجا روح✨ و فكر است و اين كنايه در بسیارى از موارد به كار میرود، و منظور از شرح گشاده ساختن، همان وسعت روح و بلندى فكر و گسترش افق عقل آدمى👥 است، زيرا پذيرا شدن حق، احتیاج به گذشت هاى فراوانى از منافع شخصى
دارد كه، جز صاحبان ارواح وسیع و افكار بلند💫 آمادگى براى آن نخواهند داشت.
✅"حرج " بر وزن "حرم" به معنى تنگى فوق العاده و محدوديت شديد است، و اين حال افراد لجوج و بیايمان🔥 است كه فكرشان بسیار كوتاه و روحشان فوق العاده كوچك و ناتوان است، و كمترين گذشتى در زندگى ندارند، بنابراين آيه اين گونه تفسیر می شود كه، سختی پذيرش ايمان برای آنها به مثل سختی تنفس در آسمان است😔
📚منبع: کتاب دفاع از قرآن در رد کتاب نقد قرآن، ص۳۰۲
🖇ادامه دارد ...
#دفاع_از_قرآن ۱۱۱
@marefatemahdavi
⭕️️دفــاع از #قــرآن 📖✒️
👈شبهه پنجاه و پنجم 5⃣5⃣
دورگردش آب💦
🌀سیر گردش آب عبارت است از: ۱-تبخیر آب از دریا و تشکیل ابر ۲-حرکت دادن ابرها توسط باد ۳-ریزش باران از ابر ۴-بازگشت آب به دریا
گفته شده سیر گردش آب در قرآن آمده است و اين معجزه است. اما از مراحل فوق مرحله ۲و۳ در قرآن آمده است
مثلا:✨وَهُوَ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّيَاحَ بُشْرًا بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ ۖ حَتَّىٰ إِذَا أَقَلَّتْ سَحَابًا ثِقَالًا سُقْنَاهُ لِبَلَدٍ مَيِّتٍ فَأَنْزَلْنَا بِهِ الْمَاءَ فَأَخْرَجْنَا بِهِ مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ ۚ كَذَٰلِكَ نُخْرِجُ الْمَوْتَىٰ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ✨(۵۷،اعراف)
واوست كه بادها پیشاپیش باران رحمتش مژده رسان می فرستد تا آنگاه كه ابرهاى گران بار را بردارند آن را به سوی سرزمینى مرده برانیم و از آن باران فرود آوريم و از هرگونه میوه ای از خاک برآوريم بدين سان مردگان را نیز از قبرها خارج مس سازيم باشد كه شما
متذكر شويد.
آيات با معنی مشابه در قرآن فراوان اند؛ اما اينكه باد ابرها را جابجا می كند و از ابر باران💦 می بارد كه امری روشن است كه انسانهای اولیه هم می دانسته اند و معجزه نیست. حتی در دوران
جاهلی قبل از ✨محمد✨ رانده شدن ابر توسط باد و تقسیم بندی ابرها از نظر باران زايی و غیره وجود داشته است.
از مراحل فوق مرحله ای كه سخت تر است و مرحله ای كه كمی دقت می خواهد را قرآن نگفته است، حتی مرحله یک هم در عهد عتیق آمده است مثلا در عاموس. بنابراين معجزه ای در كار نیست😐
📝جواب شبهه:
ادعای اعجاز قرآن برای سیر گردش آب درست نیست، غالب مسلمانان اين آيه را بر اعجاز قرآن بیان نكرده اند اما در آيه سوره حجر نكته بیان شده كه می توان اعجاز علمی باشد👌
👈و آن اينكه هر موجود نر و ماده وقتى ثمر میدهند كه، زايا باشند و زايا شدن آنها به آمیزش دو جنس است. امّا آمیزش هر نوعى با نوع ديگر متفاوت است، آمیزش گیاهان🌳 از راه گرده افشانی و آمیزش ابرها به وسیله برخورد ابرهايى با بار مثبت و منفى و آمیزش حیوانات🐓 و انسان غالباً با انتقال اسپرم ها با شیوه خاص است.
👈قرآن كريم به مسئله آمیزش و زايا شدن ابرها اشاره میكند و میفرمايد:
✨وَأَرْسَلْنَا الرِّيَاحَ لَوَاقِحَ فَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَسْقَيْنَاكُمُوهُ وَمَا أَنتُمْ لَهُ بِخَازِنِينَ✨(۲۲،حجر)✨
و بادها را باردار كننده فرستاديم و از آسمان، آبى نازل كرديم، پس شما را بدان سیراب نموديم، و شما خزانه دار آن نیستید.
💢قرن ها بشر اطلاعى از كیفیت دقیق نزول باران از ابرها نداشت، ولى در سال های اخیر پس از پیشرفت هايى كه در علم فیزيك📙 صورت گرفت و در نتیجه رشته هاى جديدى از قبیل هواشناسى (متئرولوژى) تأسیس يافت، به مسئله تلقیح ابرها پى بردند و حتى بحث از باران مصنوعى شد.
اشاره علمى قرآن🔰 به لقاح ابرها
در آيه ۲۲ ✨سوره حجر✨ میتواند نوعى اعجاز علمى قرآن بشمار آيد، چرا كه اين مطلب تا سال های اخیر براى بشر روشن نشده بود👌
📚منبع: کتاب دفاع از قرآن در رد کتاب نقد قرآن، ص۳۰۶
🖇ادامه دارد ...
#دفاع_از_قرآن ۱۱۲
@marefatemahdavi
⭕️️دفــاع از #قــرآن 📖✒️
👈شبهه پنجاه و ششم 6⃣5⃣
(قسمت اول)
ادعای اعجاز عدد ۱۹و۷ در قرآن و تحلیل کلام سُها👤
👈صاحب كتاب نقد قرآن قسمتی را تحت عنوان ادعای معجزه ی عدد ۱۹ در قرآن بیان می كند و از شخصی به نام رشاد خلیفه و تلاش او جهت اعجاز عدد نوزده از قرآن🔰 ياد كرده است
👈و در ادامه می گويد: اين گونه ادعاهای او خشم جهان اسلام را برانگیخت به نحوی كه برخی مفتیان بزرگ، حكم به كفر او دادند و بالاخره توسط مسلمانان پاكستانی 👳♂در سال ۱۹۹۰ در مسجد تاكسان آريزونا به ضرب كارد كشته شد
بنابراين معلوم است كه اين ديدگاه منتقدانی دارد و بعید نیست كه خود جیره خور، منتقدان مسلمان، در رد رشاد خلیفه باشد🌀
👈 اما جالب است، كه سها در كتاب "نقد قرآن" هنرش را در نقد رشاد خلیفه قرار داده است و معلوم نیست با اين نقد هدفش تضعیف قرآن بوده يا تضعیف ديدگاه رشاد خلیفه است🤔 لذا به نقد و بررسی سها پرداخته نمی شود.
💢همچنین او در صفحه ۲۰۹ به نقد ادعای معجزه ی عدد هفت، در قرآن كه توسط فرد ديگری بنام عبدالدائم الكحیل در سال ۲۰۰۶ نوشته شده، می پردازد و در ادامه برای اينكه ثابت كند كه، اين گونه بازی با اعداد بی اعتبار و درست نیست، به يك بیت از شعر حافظ و بازی با اعداد اشاره می كند.
📝جواب شبهه:
لازم است به ديدگاه علمای علوم قرآنی در باب اعجاز عددی اشاره شود.
در موضوع اعجاز عددی قرآن هرچند كه در كتاب "التقان فى علوم القرآن" سیوطى، رد پاى اين فكر ديده میشود؛ امّا با ظهور رايانه هايى👨💻 در چندسال اخیر كه میتواند، حساب هاى بسیار زيادى را در مدت زمان كم و با دقت بالا انجام دهد، پرده از روى نظم رياضى قرآن برداشته شد.
👈در رأس اين گروه افرادى همچون رشاد خلیفه و عبدالرزاق نوفل و ... هستند. در مقابل آنان، گروه ديگرى از نويسندگان و صاحب نظران قرآنى، قرار دارند كه اين مطالب را نمیپذيرند و برخى محاسبات آنان را خطاآلود💥 میدانند. و حتى برخى نويسندگان نسبت بهايی به رشاد می دهد.
👈مسلمانان كتاب هايی مثل ۱-معجزه القرآن الكريم، دكتر رشاد خلیفه العجاز العددى للقرآن الكريم ۲- عبد الرزاق نوفل العجاز العددى فى سورۀ الفاتحۀ، طلحۀ جوهر... در باب اعجاز عددى قرآن، كتاب نوشته اند.
👈و بعضی هم در مخالفت اعجاز عددی كتاب نوشته اند ۱-مثل تسعۀ عشر ملكا، بیان ان فريۀ العجاز العددى للقرآن خدعۀ بهائیۀ (محمد محى الدين) كه ايشان به شدت به كسانى كه عدد ۱۹ را يكى از اسرار قرآن میدانند، حمله میكنند و آنها را نوعى دروغ بستن بر خدا دانسته است.
👈سپس متذكر میشود كه عدد ۱۹ از شعارهاى بهايیان است كه در نظر مسلمانان مرتد و كافر هستند....
سها👤 در نقد اعجاز عددی مغالطه كرده است، زيرا خواسته است با نقد چند ادعای نادرست، برخی موافقان اعجاز عددی، نتیجه كلی عدم اعجاز عددی را بگیرد، در حاليكه ديدگاه آن افراد مورد نقد علمای اسلامی، بوده است و بعید نیست سها اين نقدها را از اين علما برگرفته باشد. سستی اينگونه نقد كردن بديهی است👌
📚منبع: کتاب دفاع از قرآن در رد کتاب نقد قرآن، ص ۳۰۸
🖇ادامه دارد ...
#دفاع_از_قرآن ۱۱۳
@marefatemahdavi
⭕️️دفــاع از #قــرآن 📖✒️
👈شبهه پنجاه و ششم 6⃣5⃣
(قسمت دوم)
ادعای اعجاز عدد۱۹ و ۷ در قرآن و تحلیل کلام سها 👤
✅علمای علوم قرآنی بعضی از موارد جلوه های عددی قرآن را، بیان كرده اند که با توجه به اينكه قرآن در مدت بیست وسه سال، در جامعه بدوی عربستان از شخصی امّى و استاد نديده بیان شده، مايه اعجاب است👌 که به چند نمونه از آنها اشاره میشود:
1⃣واژه شهر (ماه) دوازده بار آمده به اندازه ماه های سال🌙
2⃣واژه تثنیه و جمع (يوم) سى بار به كار آمده به اندازه روزهاى ماه.
3⃣واژه (ملائکه) و (شیاطین) هركدام هشتادوهشت بار در قرآن آمده است.
4⃣واژه(دنیا) و (آخرت) هر كدام صد و پانزده بار ذكر شده است.
5⃣واژه (شجر)🍀درخت بیست وشش بار در قرآن آمده همین اندازه نیز واژه نبات (گیاه) آمده است.
6⃣واژه (حساب) بیست ونه بار ياد شده از عدل و قسط هم بیست ونه بار.
7⃣واژه (سیئات) كارهاى ناشايست صد و شصت وهفت بار، واژه (صالحات) و هم خانواده هايش نیز صد و شصت وهفت بار....
✅بنابراين در مورد اعجاز عددى قرآن اشاره به چند مطلب لازم است:
🌸روشن شد كه تعدادی از دانشمندان مسلمان نظم رياضى قرآن را دنبال كرده اند و به نتايج قابل توجهی رسیده اند، هر چند كه برخى از محاسبات آنها خطا بوده و يا با اعمال سلیقه و ذوق شخصى همراه بوده است. از سخنان طرفین استفاده میشود كه نظم رياضى
قرآن به صورت موجبه جزئیه يعنی در بعضی موارد، مورد پذيرش موافقان و مخالفان اعجاز عددى واقع شده است، اما به صورت موجبه كلیه يعنى در همه موارد ادعا شده مورد قبول نیست.
🌸معجزه بودن عدد۱۹و۷ در همه آيات و ارقام قرآن مخدوش است❌ اما اين مطلب بدان معنا نیست كه بگويیم همه ی مواردی كه به عنوان اعجاز عددی بیان میشود، اشتباه باشد و البته نسبت بهايی دادن به امثال رشاد خلیفه صحیح به نظر نمیرسد.
👈نظم رياضى قرآن در همان موارد محدودى كه وجود دارد و مورد پذيرش طرفین است، يك مطلب شگفت انگیز است، بنابراين شايد اطلاق اعجاز صحیح نباشد و تنها می توان آن را شگفتی در نظم اعداد🍃 نام نهاد، چرا كه جنبه اعجاز قران در آيات خود و تحدی در آن زمان كه هنوز قرآن كامل نشده بود نیز مطرح بود👌
📚منبع: کتاب دفاع از قرآن در رد کتاب نقد قرآن، ص ۳۱۰
🖇ادامه دارد ...
#دفاع_از_قرآن ۱۱۴
@marefatemahdavi
⭕️️دفــاع از #قــرآن 📖✒️
👈نتيجه گيری سُها در فصل دوم (بیان خطاهای علمی قرآن)
💥قسمت اول 1⃣
سها 👤می گوید :
✨محمد✨ تقريباً همه ی مطالب مربوط به طبیعت را از محیطش گرفته است و وارد قرآن كرده است كه چنانچه انتظار می رود، اين مطالب عمدتاً غلط اند. بدتر اينكه بعضی از مطالب را قرآن پر خطاتر از محیط، مطرح كرده است؛ مثلا در حالی كه فلاسفه ی يونانی كروی بودن زمین را بیش از هزار سال قبل از ✨محمد✨ مطرح كرده بودند، قرآن زمین را مسطح می داند؛ مثال ديگر رشد جنین است كه عیناً از محیط گرفته شده ولی آنچه ✨محمد✨نقل كرده است ضعیف تر و مغلوط تر از اصل مطلب است. اين دلیل قطعی است كه اين مطالب از خدا نیست و بصورت نقل دهان به دهان به محمد رسیده است. در قرآن هیچ معجزه ی علمی و حتی هیچ نكته ی جديد صحیح علمی وجود ندارد. مؤمنان معجزه تراش با تحريف معنی لغات و جملات در بسیاری موارد بر خلاف نصوص قرآن و سنت ادعاهای بی دلیلی كرده اند كه موارد عمده ی آنان در اين فصل مورد نقد قرار گرفت و نشان داده شد كه آنچه مطرح كرده اند نه تنها معجزه نیست بلكه ضد معجزه اند يعنی اثبات می كنند كه قرآن غیرالهی است. در نهايت غلط بودن بخش اعظم مطالب علمی قرآن، دلیل قطعی است بر اينكه قرآن ساخته ی شخص ✨محمد✨ است نه خدا. غیرممكن است خدا اينقدر نادان باشد!
📝جواب شبهه:
با ملاحظه شبهات بیان شده از جانب سها و جواب های داده شده معلوم می شود كه استدلال های او بر رد علمی بودن قرآن اشتباه است و وی انصاف در نقد را رعايت نكرده است😔 و اين در حالی است كه بقیه را توصیه به نگاه بدون حب و بغض در نگاه به قرآن كرد.
👈وی می گويد: اگر قرآن را با عشق و ايمان بخوانید همه چیز آن به نظرتان درست می آيد و اگر با نفرت بخوانید همه چیز آن به نظرتان غلط می آيد در حاليكه نه اين است و نه آن. فردی ادعای نبوت كرده و كتابی را به عنوان كتاب خدا معرفی كرده است. شما بايد بدون حب و بغض آن را به دقت مطالعه كنید، در آن تفكر كنید با علم و واقعیت و عقل بسنجید و اگر آن را راست و معجزه ديديد از آن تبعیت كنید وگرنه آن را كنار بگذاريد.
⚠️سها در اين بیان👆ادعای بيطرفی در بررسی قرآن می كند، اما واقعیت اين است كه سها در دام بدبینی به قرآن افتاده كه به نمونه هايی اشاره می شود:
1⃣ضعف علمی سها:
اول:كم اطلاعی از معانی لغوی📙
بعضی از اشكالات به خاطر عدم اطلاع از معانی لغت است، لذا بعضی از اشكالات ترجمه ای را به قرآن وارد می كند. يا يك كلمه در معانی مختلف بكار برده می شود و او به اين مطلب توجه نداشته است و شروع به نقد كرده
است مثلا كلمه "سماء" به معانی مختلف بكار برده شده يا كلمات چون عرش و يوم در قرآن اين گونه اند.
دوم: علم تجربی🔭
وی مدعی است كه بعضی از ستاره ها از خود نوری✨ ندارند و لذا به قرآن ايراد وارد می كند در حالی نور صفت ذاتی ستاره است. مدعی است كه سايه فقط در مورد سیاراتی كه دور خورشیدی بگردند معنی دارد و بس. مدعی است محل ذخیره منی كیسه منی است و ...
سوم: علم نحو📘
"من" از ادات موصوله ای است كه برای صاحبان عقل استعمال می شود. وی آن را اعم از عاقل و غیر عاقل می گیرد و اشكال بر قرآن می كند كه خورشید☀️ و ستارگان داخل در حكم بیان شده نیست.
2⃣استفاده از نظریات بعضی از مسلمانان و تحمیل آن بر دیدگاه قرآن🔰
اين در حالی است كه ادعاى آنها مورد تائید بسیارى از علماى اسلامى قرار نگرفت، ولی سها مطالب را مبنا برای ايراد به قرآن قرار داده است.
👈 به عنوان مثال وی درباره
اعجاز عددی ۱۹ قرآن به كتاب "دكتر رشاد خلیفه" امام جماعت يكی از مساجد آمريكا استناد می كند و آن گاه حدود۴۳ صفحه به نقد اين ديدگاه می پردازد و حال آنكه ديدگاه رشاد خلیفه درباره اعجاز عددی از نگاه بعضی از علمای علوم قرآنی مورد خدشه است.
يا نظر فرد ديگری بنام عبدالدائم الكحیل است، از این رو نقد دیدگاه آن ها نقد قرآن نیست❌
📚منبع: کتاب دفاع از قرآن در رد کتاب نقد قرآن، ص ۳۱۱
🖇ادامه دارد ...
#دفاع_از_قرآن ۱۱۵
@marefatemahdavi
⭕️️دفــاع از #قــرآن 📖✒️
👈نتيجه گيری سُها در فصل دوم (بیان خطاهای علمی قرآن)
💥قسمت دوم 2⃣
ادامه پاسخ به شبهات سها👤
3⃣عوام فریبی سها:
سها در مقدمه كتابش برای اينكه چهره منصفی از خود نشان دهد، درباره چگونگی نوشتن اين كتاب مدعی است، اگر خطايی از قرآن توسط خودم يا مفسرين قابل توجیه، هر چند ضعیف بود آن را كنار گذاشتم. يا همان طور كه بیان شد، مدعی است كه اشكالات او بدون حب و بغض است و نیز مدعی است كه مبنای برای نقد، فقط كتاب و سنت✨ است و اين گونه جملات به ظاهر جذاب است 👈اما در مقام عمل، خلاف آن را انجام می دهد، از جواب هايی كه داده شد، لااقل توجیه ضعیف داشته است بااينكه همه آنها توجیه عقلانی و قوی داشته است و برداشت صاحب كتاب اشتباه بوده است. اين نوع ادعا كردن برای تحمیل ديدگاه های خود بر ديگران نوعی مغالطه معنوی است😔
4⃣ادعاهای بی دلیل:
بعضی از اشكالات او صرفاً جهت شباهت است و هیچ دلیلی بر اين امر بیان نمی كند مثل شباهت بعضی مطالب قرآن با تورات يا انجیل. يا به دلیل شباهت هفت آسمان به هشت فلكی💫 كه بطلمیوس بیان می كند، سعی دارد كه هر طور شده فلك ديگری به آن بیفزايد تا تطبیق صورت گیرد.
👈يا شباهت مطالب قرآن با اديان يا افراد ديگر و هیچ دلیلی بر اين امر بیان نمی كند. سها👤 از ساخته و پرداخته های ذهنی بدون ارائه دلیل زياد استفاده می كند، نمونه آن را در ادعای انتقال انديشه های گالن، از طريق تجارت و روابط ديگر از تركیه به سرزمین های ديگر از جمله عربستان رسیده و ✨محمد✨ اينها را به طور ناقص شنیده است. يا مثل ادعای تدوين اخلاق اسلامی با بهره گیری از ملل يونانی. در حالی كه اصلا واقعیت ندارد.
5⃣استفاده نادرست ازروایات:
اول: يكی از كارهای سها استفاده از رواياتی كه از منابع اهل سنت است و بی توجهی از منابع روايی شیعه، اين در حالی است، كه برخی از احاديث اهل سنت بااينكه به ظاهر صحیح السند هستند، اما از حیث محتوی مورد قبول نیست❌
نمونه آن استفاده از منابع روايى و تاريخى و تفسیرى اهل سنت، مثل صحیحین، طبرى و... مورد تأيید قرار داده است درحالی كه به كتاب های نامبرده نقدهايی وارد هست و بعضی از علما همچون آيه الله محمدصادق نجمی كتاب "سیری در صحیحین" را نوشته اند
يا تاريخ طبری📙به خاطر عدم توجه به صحت سند رواياتی كه نقل كرده است و از احاديث ضعیف و اسرائیلیات در آن فراوان استفاده كرده است و نكته ديگر اينكه وی در بیان احاديث اهل سنت نیز منصفانه عمل نكرده و برای پیشبرد اهداف خود از احاديث ضعیف نیز استفاده كرده است. نمونه آن در بخش دوم بیان شد و به جرئت می توان گفت:
👈سها حديث شناس نیست و غالب احاديثی كه از اهل سنت نقل كرده مشكل سندی دارند.
دوم: از روايات اهل بیت استفاده نكرده در حاليكه پیامبر صلی الله علیه واله در حديث ثقلین🌟 اين دورا در كنار يكديگر دانسته است.
سوم: اكثر احاديثی كه از منابع اهل سنت استفاده كرده، مشكل سندی دارد در فصل دوم شواهد زيادی نقل شده است.
6⃣عدم توجه به وجه شبه:
در قرآن از صنعت تشبیه استفاده كرده است. اما تشبیه از يك جهت مقرب است و از چند جهت مبعد است. سها به وجه شبه در اين تشبیه ها استفاده نكرده و برداشت های اشتباه کرده است. نمونه آن را در موضوع ستون های نگه دارنده آسمان و جمع شدن آسمان در روز قیامت می توان یافت👌
📚منبع: کتاب دفاع از قرآن در رد کتاب نقد قرآن، ص ۳۱۴
🖇پـــایــان🖇
#دفاع_از_قرآن ۱۱۶
@marefatemahdavi