🌿أنَّ لِلعَبّاسِ عِندَاللّه ِ مَنزِلَةٌ یَغبِطُهُ بِها جَمیعُ الشُّهداءِ یَومَ القیامَةِ
🌿عبّاس را نزد خداوند منزلتی است که در روز قیامت همه شهیدان بر آن رشک می برند.
#امام_سجاد (ع)|
بحارالأنوار، ج ۲۲، ص ۲۷۴📚
#تاسوعا🏴
🌱 @mahdihoseini_ir | #آقا_مهدی
8.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این همه آدم رفتند و نیامدند؛ بعد از مدتی هم برای بقیه عادی شد...
فقط یک نفر است که رفت و نیامد اما هنوز در تاریخ دارند میگویند:
نیامد نیامد …
#ای_اهل_حرم_میر_و_علمدار_نیامد😭
#تاسوعا🏴
🌱 @mahdihoseini_ir | #آقا_مهدی
من خودم پاسدار بازنشسته هستم. در هشت سال دوران دفاع مقدس در جبهه بودم. دو دختر و دو پسر داشتم كه روحالله شهيد شد و ديگر پسرم نيز طلبه است. اما هيچ كس برايم مثل روحالله نمی شود.
از مأموريت كه برمیگشت ابتدا به من و مادرش سر میزد و دست ما را می بوسيد سپس به خانه خودش میرفت.
بسيار فعال بود. در يگانی كه كار ميكرد هميشه در خط مقدم و گردان شهادت بود. تپه جاسوسان در پيرانشهر در فتنه ضدانقلاب دست دشمن بود كه توسط سپاه آزاد شد. در فتح تپه روحالله اولين فردی بود كه پرچم جمهوری اسلامی را بالای آن نصب كرد.
#شهید_روح_الله_طالبی_اقدم
#شهید_اربا_اربا
#تاسوعا
روایت پدر معزز شهید
@mahdihoseini_ir
#امام_صادق(عليهالسلام):
كانَ عَمُّنَا العَبّاسُ بنُ عَلِيٍّ نافِذَ البَصيرَةِ صُلبَ الإيمانِ جاهَدَ مَعَ أبي عَبدِاللّه ِ و أبلى بَلاءً حَسَنا و مَضى شَهيدَ
عموى ما عبّاس داراى بينشى ژرف و ايمانى راسخ بود؛ همراه با امام حسين عليه السلام جهاد كرد و نيك آزمايش داد و به شهادت رسيد.
📚 عمدة الطّالب، ص ۳۵۶
#تاسوعا
#محرم🏴
@mahdihoseini_ir
7.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نذر عباس
🔹 روایت ویژه مادر #شهید_مصطفی_صدرزاده برای رهبر انقلاب از شهادت فرزندش در ظهر #تاسوعا
سخنان #حاج_قاسم در وصف شهید صدرزاده
@mahdihoseini_ir
🌱
روز عاشورا میشود، بنابر یکی از دو روایت، ابوالفضل میآید جلو، عرض میکند برادر جان، به من هم اجازه بفرمایید، این سینه من دیگر تنگ شده است، دیگر طاقت نمیآورم، میخواهم هرچه زودتر جان خودم را قربان شما کنم. من نمیدانم روی چه مصلحتی- خود ابا عبدالله بهتر میدانست- فرمود:
برادرم! حالا که میخواهی بروی، پس برو بلکه بتوانی مقداری آب برای فرزندان من بیاوری.
(این را هم عرض کنم: لقب «سقّا» (آبآور) قبلاً به حضرت ابوالفضل داده شده بود، چون یک نوبت یا دو نوبت دیگر در شبهای پیش ابوالفضل توانسته بود برود، صف دشمن را بشکافد و برای اطفال ابا عبدالله آب بیاورد. اینجور نیست که سه شبانه روز آب نخورده باشند؛ خیر، سه شبانه روز بود که [از آب] ممنوع بودند، ولی در این خلال توانستند یکی دو بار آب تهیه کنند. از جمله در شب عاشورا تهیه کردند، حتی غسل کردند، بدنهای خودشان را شستشو دادند)
فرمود: چَشم.
حالا ببینید چه منظره باشکوهی است، چقدر عظمت است، چقدر شجاعت است، چقدر دلاوری است، چقدر انسانیت است، چقدر شرف است، چقدر معرفت است، چقدر فداکاری است! یکتنه خودش را به این جمعیت میزند. مجموع کسانی را که دور این آب را گرفته بودند چهارهزار نفر نوشتهاند. خودش را وارد شریعه فرات میکند. اسب خودش را داخل آب میبرد. این را همه نوشتهاند: اول، مشکی را که همراه دارد پر از آب میکند و به دوش میگیرد. تشنه است، هوا گرم است، جنگیده است، همین طوری که سوار است تا زیر شکم اسب را آب گرفته است، دست میبَرد زیر آب، مقداری آب با دو مشت خودش تا نزدیک لبهای مقدس میآورد. آنهایی که از دور ناظر بودهاند گفتهاند اندکی تأمل کرد، بعد دیدیم آب نخورده بیرون آمد. آبها را روی آب ریخت. آنجا کسی ندانست که چرا ابوالفضل آب نیاشامید، اما وقتی بیرون آمد یک رجزی خواند که در این رجز مخاطب خودش بود نه دیگران. از این رجز فهمیدند چرا آب نیاشامید. دیدند در رجزش دارد خودش را خطاب میکند، میگوید:
ای نفس ابوالفضل!
میخواهم دیگر بعد از حسین زنده نمانی. حسین دارد شربت مرگ مینوشد، حسین با لب تشنه در کنار خیمهها ایستاده است و تو میخواهی آب بیاشامی؟! پس مردانگی کجا رفت؟ شرف کجا رفت؟ مواسات کجا رفت؟ همدلی کجا رفت؟ مگر حسین امام تو نیست؟ مگر تو مأموم او نیستی؟ مگر تو تابع او نیستی؟
هرگز دین من به من اجازه نمیدهد، هرگز وفای من به من اجازه نمیدهد.
😔💔
#تاسوعا
شب نهم #محرم
#شهید_مرتضی_مطهری
@mahdihoseini_ir
🍃
[حضرت] ابوالفضل در برگشتن مسیر خودش را عوض کرد، خواست از داخل نخلستان برگردد (قبلاً از راه مستقیم آمده بود) چون میدانست همراه خودش یک امانت گرانبها دارد. تمام همّتش این است که این آب را به سلامت برساند، برای اینکه مبادا تیری بیاید و به این مشک بخورد و آبها بریزد و نتواند به هدف خودش نائل شود. در همین حال بود که یکمرتبه دیدند رجز ابوالفضل عوض شد. معلوم شد حادثه تازهای پیش آمده است. فریاد کرد:
وَاللهِ انْ قَطَعْتُموا یمینی
انّی احامی ابَداً عَنْ دینی
وَ عَنْ امامٍ صادِقِ الْیقینِ
نَجْلُ النَّبِی الطّاهِرِ الْامینِ
😭💔
به خدا قسم اگر دست راست مرا هم قطع کنید، من دست از دامن حسین برنمی دارم.
طولی نکشید که رجز عوض شد:
یا نَفسُ لا تَخْشَ مِنَ الْکفّارِ
وَابْشِری بِرَحْمَةِ الْجَبّارِ
مَعَ النَّبِی السَّیدِ الُمخْتارِ
قَدْ قَطَعوا بِبَغْیهِمْ یساری
در این رجز فهماند که دست چپش هم بریده شده است. این گونه نوشتهاند : با آن هنر فروسیتی که [در او] وجود داشته است، به هر زحمت بود این مشک آب را چرخاند و خودش را روی آن انداخت. دیگر من نمیگویم چه حادثهای پیش آمد، چون خیلی جانسوز است....😭
#شهید_مرتضی_مطهری
#تاسوعا🏴
@mahdihoseini_ir
🏴 حسرت شهدا به حضرت عباس(ع)
#امام_سجاد[علیهالسلام):
أنَّ لِلعَبّاسِ عِندَاللّهِ مَنزِلَةٌ يَغبِطُهُ بِها جَميعُ الشُّهداءِ يَومَ القيامَةِ
عبّاس را نزد خداوند منزلتى است كه در روز قيامت همه شهيدان بر آن رشك میبرند.
📚 بحارالأنوار: ج ٢٢، ص ٢٧٤
#تاسوعا🍃
@mahdihoseini_ir
┄┅ ࿐჻ᭂ⸙⚘️⸙჻ᭂ࿐ ┅┄
حسین ستودهenc_17451740439755112209721.mp3
زمان:
حجم:
3.74M
به ام البنین مادرت
منو رد نکن از درت
ابوفاضل ابوفاضل
#تاسوعا
#التماس_دعا
@mahdihoseini_ir
┄┅ ࿐჻ᭂ⸙⚘️⸙჻ᭂ࿐ ┅┄
🏴 بصیرت اباالفضل العبّاس
📝رهبر انقلاب: بصیرت اباالفضل العبّاس کجاست؟ در روز تاسوعا، به او پیشنهاد تسلیم و اماننامه کردند و گفتند ما تو را امان میدهیم؛ چنان برخورد جوانمردانهای کرد که دشمن را پشیمان نمود. گفت: من از حسین جدا شوم؟ وای بر شما! اف بر شما و اماننامه شما.
۷۹/۱/۲۶
#تاسوعا
#جانم_فدای_رهبر
@mahdihoseini_ir
┄┅ ࿐჻ᭂ⸙⚘️⸙჻ᭂ࿐ ┅┄