eitaa logo
تبیان مهدوی
2.8هزار دنبال‌کننده
17 عکس
15 ویدیو
3 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
📜📜📜🌿🌹🌿🌹🌿📜📜📜 1⃣: ... ﭘﺲ ﺳﺴﺘﻲ ﺩﻝ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺍﺳﺘﻘﺎﻣﺖ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﻛﻦ, ﻭ ﺧﻮﺍﺑﺰﺩﮔﻲ ﭼﺸﻤﺎﻧﺖ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺑﻴﺪﺍﺭﻱ ﺑﺮﻃﺮﻑ ﻛﻦ، ... چه زمانی از استقامت دل مان یقین پیدا کنیم؟ اصلاً یقین کردن در این زمینه ممکن است؟ : ✳️ منظور حضرت در این بخش از رفتار کردن بر خلاف عادتی است که تابحال داشته ایم. 👈یعنی چون تا حالا غفلت از قیامت داشته ایم و فکر می‌کردیم برای گناهانمان عذری داریم که آنجا پذیرفته میشود ، ولی اکنون متوجه شدیم که اشتباه می‌کردیم ، حال باید دقیقاً برعکس عمل کنیم . 👌یعنی تابحال اگر نفسمان سست بود در انجام کارهای مهمی که قیامت بتواند دست ما را بگیرد از این به بعد با عزم جدی به کارهای مهم که حتی ممکن است سخت بنظر برسد برای نفس تنبل ما ، انجام بدهیم . ‼️تا حالا خواب زدگی و کسالت و غفلت چشمهای ما را گرفته بود ، از حالا به بعد باید هوشیاری و تنبه را به او اجبار کنیم تا بیدار باشد و به گناه و غفلت عمر نگذرد . ⃣ :... ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻭ ﺭﺳﺘﺎﺧﻴﺰ ﺁﻧﮕﺎﻩ ﻛﻪ ﺯﻣﻴﻦ ﺳﺨﺖ بلرزد... این عدالت، مربوط به خالق است؟ (یعنی همه درحالی که عدالت خدا شامل شون میشه برانگیخته می شوند) یا مربوط به مخلوق ؟ (که هیچ مخلوقی بر خلاف دنیا که اختیار داشت و می توانست اعمالی برخلاف عدالت انجام بدهد، حال که قیامت شده این اختیار از او سلب شده است. ) ⃣ : تناسب این عبارت در چیست؟ "هیچ چشمی بر خلاف عدالت در هوا گشوده نمیشود"؟ چشم گشودن چه ارتباطی به عدالت داره؟ : ✍ این عبارت را حضرت آیت الله مکارم بهتر ترجمه کرده اند که عین آن را ارائه می کنم تا سوال شما برطرف شود: ❇️ " در آن هنگام در صحنه عدل و قسط پروردگار (همه اعمال) حتى چشمى که برخلاف حق به آسمان گشوده شده و گامى که آهسته (به ظلم) در زمين برداشته اند، به حق و عادلانه پاداش داده مى شوند. ⃣: این که گفته شده در آن روز چه دلایلی که باطل می شوند و عذر ها که پذیرفته نمی شوند، با آن که می گویند در آن روز، تنها اعضا و جوارح لب به سخن می گشایند وحقایق را می گویند و جایی برای دلیل آوردن های شخص نیست، چگونه قابل توجیه است؟ وقتی دلیل دیگری توسط شخص، قابل مطرح شدن نیست، پس چطور می گویند رد می شود؟ : ✍ مراد حضرت از دلایلی که باطل می شوند و عذرهایی که پذیرفته نمی شود تصور و توهمی است که گناهکار در دنیا داشته که فلان چیز عذر و حجت من بر گناه بوده و خیال می کرده این عذر و برهان های واهی سبب عفو و نجاتش در قیامت می شود نه اینکه آنجا این عذرها را به زبان می آورد و بعد باطل میشود. ⃣:.... ﺩﺭ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﭼﻪ ﺩﻟﻴﻠﻬﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺑﺎﻃﻞ ﻣﻲ ﮔﺮﺩﺩ, ﻭ ﻋﺬﺭﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﭘﺬﻳﺮﻓﺘﻪ ﻧﻤﻲ شود... آیا منظور از عذر پذیرفتنی، نیت و اغراض اعمال است ؟ : ✅ با توجه به جملات ابتدای خطبه که حضرت فرمودند: برهان گناهکار نادرست ترین برهان هاست وعذرش از توجیه هر فریب خورده ای بی اساس تر ، معلوم می‌شود: 🔴 که بهترین عذری که در قیامت پذیرفته می شود عمل صالح است در مقابل گناه گناهکار. ⃣: "چشم به برق نجات بدوز و بار سفر بربند"، یعنی این که بعد از فراهم کردن وسایل لازم، بازهم امید نداشته باشیم و امیدمان به برق نجات خدا باشد؟ : ❇️ معنای درست عبارت عربی این جمله که فرموده اند : « و شم برق النجاة »: 💯 یعنی اینکه در این مسیری که به سمت ابدیت دارید ، به نور هدایت و علایم راهنمایی که خداوند نصب کرده خوب توجه کن تا نجات پیدا کنی . ⏪ ظاهراً ترجمه ای که آقای دشتی فرمودند که ؛ چشم به برق نجات خداوند بدوز برای سؤال کننده مقداری باعث اشتباه شده ، که یعنی عمل به کنار ، به امید برق نجاتی هم باش! ⚠️اما اگر خود محتوای چند جمله آخر که جمع بندی خطبه است را دقت کنیم ، 📢 حضرت می‌فرمایند :« پس در جستجوی عذری باش که پذیرفته شود ،دلیلی بجوی که استوار باشد ، از دنیای فانی برای آخرت جاویدان توشه بردار. 💬 و با توشه ای که برداشته ای و وسایلی که برای سفر آخرت آماده کرده ای ، حال در مسیر رسیدن به آخرت به علایم راهنمایی که برق نجات را به تو نشان می دهد و مثل علایم راهنمایی و رانندگی که در جاده ها هست مسیر را برای تو روشن میکنند ، به آنها توجه کن . 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع 📜🌹🕊 📜🌿🌹 📜📜📜📜
┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄ : «به گمان خود ادعا دارد که به خدا امیدوار است!به خدای بزرگ سوگند که دروغ میگوید. چه می‌شود او را که امیدواری در کردارش پیدا نیست؟ پس هرکس به خدا امیدوار باشد باید امید او در کردارش آشکار شود....هر امیدواری جز به خدای تعالی ناقص است ...گروهی در کارهای بزرگ به خدا امید بسته و درکارهای کوچک به بندگان خدا رو می آورند. پس حق بنده ادا می‌شود و حق خدا را برزمین می‌گذارند. چرا در حق خدای متعال کوتاهی می‌شود و کمتر از حق بنده رعایت میشود؟» ⃣ : آیا پیدا بودن امیدواری به خدا در‌کردار، فقط همین یک مصداق را دارد که در همه امور تنها به او امیدوار بوده و تنها به او روی آوریم؟ ⃣:یعنی همین احساس مثبتی که نسبت به روبراه شدن کارمان توسط بندگان خدا داریم هم مصداق امید ناخالص است؟ ⃣:پس اگر در کارها‌ از کمک دیگران استفاده نکنیم چه کنیم؟ درحالی‌که هم موظف به تلاشیم و هم از روی نیت مثبت بسراغ دیگران می‌رویم تا بکمک آنها گره کارمان بازشود. ⃣: مگر روی آوردن به بنده، حق او محسوب میشود که اینجا با رعایت حق بنده و فروگزاری حق خدا مقایسه شد؟ ⃣: منظور چه نوع ترسی هست که جز از خدا نارواست؟ خیلی ترس ها غیرارادی و در ذات ماست. : ✍ اولاً مسأله امید یک امر قلبی و اعتقادی است اما کمک گرفتن از دیگران در امور یک امر عملی و رفتاری است. ‼️هر گاه قلب یقین کرد که فقط خدا در عالم و در همه امور و مشکلات مؤثر است و نه غیر او... می شود ایاک نعبد و هرگاه بر این اساس باور کرد که یاری اصلی را فقط باید از خدا خواست می شود و ایاک نستعین و هرگاه دیگران را فقط به عنوان اسباب و وسائط فیض و امداد الهی دید منافاتی پیدا نمی شود. 💯اما اگر در رجوع به اسباب به آنها اعتماد صددرصد و استقلالی داشت و امید داشت که انها کارش را راه بیاندازند حق خدا را که توحید در استعانت است به اسباب داده در حالی که حق اسباب صرفاً استفاده به عنوان واسطه فیض خداست و بس! ✅ترسی نارواست که از اسباب باشد . : ⃣ : در اینجا حضرت فرموده اند: اگر خدا را اطاعت می کنید،راه و رسم زندگی پیامبر (ص) را برگزینید. در جامعه کنونی،چه اندازه باید ساده زیست باشیم؟کاربردش در زمان حاضر چگونه است؟ ⃣: آیا استفاده از وسایل لوکس و راحت کننده ی زندگی ، تجمل و مخالفت با شیوه ی پیغمبر است؟ : ✅اولاً: ساده زیستی در هر شرایطی فضیلت و مایه آرامش دنیا و آخرت است.« طوبی للزاهدین فی الدنیا الراغبین الی الآخره» ✅ثانیاً: کیفیت ساده زیستی بسته به جایگاه شخص و اوضاع عمومی جامعه از نظر فقر و غنا متفاوت است. ✅ثالثا: معیار این است که مسئولین علما و کسانی که در نظر مردم انتسابشان به دین و حکومت دینی بیشتر و نزدیکتر است باید در سطح متوسط به پایین جامعه زندگی کنند. : «اگر خواهی از عیسی بن مریم(علیه السلام) بگویم....زنی نداشت که او را فریفته ی خود کند و فرزندی نداشت تا او را غمگین سازد...» ⃣1⃣ : آیا خدا احساس تعلق به همسر را نامطلوب و موجب خفیف شدن بنده قرار داده بود که حضرت عیسی(علیه السلام) برای خود همسری برنگزید و مولا نیز میفرمایند از این جهت آسوده بودند که همسری نداشته تا او را فریفته خود کند؟ : ✍ با تشکر از سؤال خوبتون قبلاً هم به عرض رسید که بیانات حضرت را باید با توجه به موقعیت کلام و بقول اهل علم با توجه به لحن الخطاب خواند و فهمید یعنی وقتی حضرت در مقام تحریض وتشویق مؤمنین به جهاد هستند سخن از بی باکی و عدم هراس و ... می زنند اما وقتی در مقام موعظه اخلاقی هستند توصیه به احتیاط در عمل می کنند و... ⁉️در مورد سؤال شما حضرت در مقام تبیین اوج زهد و ریاضت حضرت عیسی هستند و در این مقام از هرچه احتمال دل مشغولی دارد سخن به میان می آید که اوج آن زن و فرزند و مال است . 📣«بقول قرآن کریم لاتُلهِکُم اموالُکم و اولادُکم عن ذکر الله» نه اینکه مطلقا زن و زندگی مایه غفلت باشد وگرنه وقتی پیامبر پس از عروسی مولا با حضرت صدیقه مظلومه از ایشان پرسیدند : زهرا چگونه همسری است؟ نمی فرمودند نعم العون علی طاعت الله. ↩️ادامه دارد.... 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع ┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈؛ ⃣: لطفاً در مورد فضای این خطبه توضیحاتی بفرمایید. آیا مولا پس از اینکه از رسول اکرم(صلوات الله علیه و آله و سلم) درمورد فتنه سؤال می‌کنند و حضرت می‌فرمایند بعد از من امت اسلامی به فتنه و آزمون دچار می‌شوند، ترس آن پیدا میکنند که خودشان در فتنه چه وضعیتی خواهند داشت که به رسول خدا از روز احد و وعده شهادت خودشان می گویند؟ : ✍ نه ترس حضرت از این نیست که خودشان در زمان فتنه دچار مشکل بشوند چرا که علیُُّ مع الحقّ و الحقُّ مع علیِِّ . ↩️ بلکه سؤالشان از شهادت برای این است که آیا آن فتنه ها را خواهند دید یا اینکه طبق وعده ای که رسول الله داده اند پیش از فرارسیدن فتنه ها شهادت روزیشان می شود؟ ⃣:«...ای علی! همانا این مردم بزودی با اموالشان دچار فتنه و آزمایش میشوند... » باتوجه به اینکه خداوند در قرآن ، اسباب آزمایش را «اموال» و «انفس» و «ثمرات» فرموده است، «همه » ی فتنه های بعد از پیامبر با اموال بوده؟ ⃣: آیا واقعاً اینهمه مصیبت که در تاریخ اسلام بر ائمه و بر مسلمین رفته است بخاطر اموال بوده؟! : ‼️حضرت نفرمودند که مردم فقط به فتنه مالی مبتلا می شوند ، بلکه امور مختلفی را بیان کردند که در مجموع در یک عبارت حلال کردن حرام خدا و حرام کردن حلال خدا جمع شده . ✅مثلاً می‌فرمایند : شرب خمر را به این بهانه که آب انگور است ، توجیه میکنند و حلالش میکنند. ⏪یا ربا را به این بهانه که این هم یک جور بیع و معامله است ، حلال میکنند ، و خیلی از مسائل دیگر . ↩️ لذا در عبارت خطبه صرفاً فتنه مالی نیامده است . «گفتم ای رسول خدا...در آن زمان مردم را درچه پایه ای بدانم؟ آیا در پایه ارتداد؟ یا فتنه و آزمایش؟...فرمود در پایه ای از فتنه و آزمایش» : ⃣: آیا ما حق نداریم حتی افرادی را که در فتنه، دچار گمراهی و سرگردانی شدند ، مرتد بدانیم؟ : ✍ بله حق نداریم هر کسی را که در فتنه دچار شبهه و خطا شده است، مرتد و از دین برگشته بدانیم مگر کسی که با پایان دوران فتنه و برطرف شدن گردوغبار شبهه و روشن شدن حقیقت همچنان بر انحراف خود استقامت و لجاجت کند. 📣حضرت در می فرمایند:" هر فریب خورده ای را نمی توان سرزنش کرد" ⃣:چگونه تازمانی که پیامبر در میان آنها بود آزمایش نمی شدند؟ : ✍ مراد از آزمایش در این عبارت فتنه هایی است که در اثر نبودن نبی بر امت وارد می شود. ‼️مثلاً وقتی حضرت موسی ۴۰ روز به دلیل وعده مناجات از بنی اسرائیل دور شدند آنها به فتنه سامری مبتلا و اکثرا گوساله پرست شدند وگرنه در زمان پیامبر هم آزمایش‌هایی وجود داشت ، اما با وجود پیامبر عذاب بر امت نازل نمی شد. 🖊 حجت‌الاسلام مهدوی ارفع •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
─═इई🔹💠 ┄┅✼❁⚜❁✼┅┄ 💠🔹ईइ═─ : «مردم!‌ما اهل بیت پیامبر(صلوات الله علیه و آله و سلم) چونان پیراهن تن او، و یاران راستین او و خزانه داران علوم و معارف وحی و درهای ورود به آن معارف می‌باشیم. که جز از در، هیچ کس به خان ها وارد نخواهد شد و هرکس از غیر در وارد شود، دزد نامیده میشود..»!!!! ⃣ :آیا منظور اینست که هرعلمی را (حتی علوم و معارفی که از پیامبر به ما رسیده) با مقدمه ی ائمه ، فهم کنیم؟ هرعلمی بجز آنکه ازطریق اهل بیت آموخته شده باشد، دزدی است؟؟ مثل عمران، برق و... ‼️بنظر می‌رسد این جمله برای جلسات تبیین میتواند بسیار به کار خواهران بیاید. : ✍ در جواب این پرسش دو پاسخ می توان داد:👈 یکی ابتدایی و حداقلی و دیگری عمیق و مخصوص خواص ⬅️اما جواب عمومی: آنچه قدر متیقن از مراد این فرمایش مولاست این است که هر علم و معرفتی که به نوعی به هدایت بشر و راهیابی او و جامعه اش به سعادت حقیقی ربط دارد جز از دریچه اهل بیت علیهم السلام قابل دریافت نیست. ♨️علوم و معارفی مانند عقاید حقه! اخلاق الهی! احکام عملی و ... از این دست حداقل معارفی است که فهم و دریافت آن جز با اتصال به اهل بیت ممکن نیست. 👌اما معنای عمیق تر این است که اشراف تکوینی اهل بیت علیهم السلام بر تمام عوالم هستی به اذن الله و از طرفی در هم تنیدگی تمام مراتب و شئون هستی و موجودات از طرف دیگر نتیجه اش این است که اولاً هیچ مسأله ای مادی یا معنوی ، خُرد یا کلان نیست مگر به نحوی از انحاء به تربیت و رشد و هدایت بشر ربط دارد. ‼️ از نوع و کیفیت لقمه و غذایی که می خوریم تا زمان و نحوه آمیزشی که مقدمه انعقاد نطفه فرزند می شود تا.... همه در شخصیت و سعادت و شقاوت انسان و جامعه ارتباط دارد اگرچه عقل و علم ناقص بشر به آن قد ندهد. ↩️اما همانطور که می بینید فهم این حقیقت و از آن مهمتر پذیرش آن در حد ظرفیت هر کسی نیست چون در صورت پذیرش این مبنا خیلی از داشته های اهل دانش بی ارزش یا کم ارزش می شود و یا لااقل باید آماده تغییر و تحول خیلی از علوم و دستاوردهای علمی باشند. 📌شاید آنچه درباره تحولات علمی و ابزاری در زندگی بشر در زمان ظهور امام زمان ارواحنافداه امده است که خیلی از تکنولوژیها از کار خواهد افتاد از این قبیل باشد. حرف در این رابطه بسیار است اما مجالش اینجا نیست. : «و بدان که هر ظاهری، باطنی متناسب خود دارد. آنچه ظاهرش پاکیزه باشد، باطن آن نیز پاک و پاکیزه است. و آنچه ظاهرش پلید، باطن آن نیز پلید است» ⃣: اگر ظاهر را هرآنچه از شخص ظهور پیدا کند بدانیم، پس حرف آنهایی که میگویند مثلاً من دعوا و تندی میکنم اما ته دلم چیزی نیست، چندان قابل اعتماد نیست... درسته؟ : ✍ بله درسته الحمدلله شما خیلی خوب کلام حضرت را فهمیده اید. آقا نمی خواهند بفرمایند هر کسی یا هر عملی که ظاهر خوب دارد لزوماً باطن خوبی هم دارد، 👌 بلکه مرادشان این است که نشانه باطن خوب داشتن ظهور خوب و نیکوست پس دلش پاک است اگرچه ظاهرش مخالف شرع هست حرف بی اساسی است. «آگاه باش هرعملی رویشی دارد و هرروینده ای از آب بی نیاز نیست. و آبها نیزگوناگون میباشند....تا آخر.» ⃣ :رویش اعمال ما چیست ؟ ⃣آبی که اعمال ما را می رویاند چیست؟ ⃣:و چند نوع آب هست؟ ⃣: آداب رویش اعمال ما چیست؟ : ✍ یادمان باشد یکی از قواعد لازم برای فهم کلام بخصوص کلام خداوند و اهل بیت! تناسب صدر و ذیل است یعنی آغاز و پایان کلام حتماً به هم ربط دارند. ↩️خب! صدر کلام چی بود؟ درباره جایگاه اهل بیت پیامبر در کسب آب حیاتِ علم برای رشد کردن و اینکه هر کس از چشمه ای جز اهل بیت بنوشد دزد و گمراه است. 📣فرمود:" دعوت كننده حق، «پيامبر (صل الله علیه و آله و سلم)» دعوت خويش را به پايان رسانيد، و رهبر امت به سرپرستي قيام نمود، پس دعوت كننده حق را پاسخ دهيد و از رهبرتان اطاعت كنيد. ✅گروهی در دريای فتنه ها فرو رفته، بدعت را پذيرفته، و سنتهای پسنديده را واگذاردند، مؤمنان كناره گيري كرده و گمراهان و دروغگويان به سخن آمدند. 🔴مردم! ما اهل بيت پيامبر (ص) چونان پيراهن تن او، و ياران راستين او، و خزانه داران علوم و معارف وحی، و درهای ورود به آن معارف، می باشيم، كه جز از در، هيچ كس به خانه ها وارد نخواهد شد، و هر كس از غير در وارد شود، دزد ناميده می شود. 🔴مردم! درباره اهل بيت پيامبر (ص) آيات كريمه قرآن نازل شد، آنان گنجينه های علوم خداوند رحمانند، اگر سخن گويند، راست گويند، و اگر سكوت كنند بر آنان پيشی نجويند." ↩️پس مراد از رویش عمل آثار حقیقی عمل است و مقصود از آب، علم اهل بیت علیهم السلام است و آداب این رویش دل کندن از چشمه های واهی علوم دیگران و اتصال به علم اهل بیت علیهم السلام است. ↩️ادامه دارد... 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع ─═इई🔹💠 ┄┅✼❁⚜❁✼┅┄ 💠🔹ईइ═─
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ : «...و آفرینش پدیده های نو ، بر ازلی بودن او گواه است...» ⃣ : نو بودن نسبت به چه زمان؟ وقتی ما از عدم ، به هستی رسیدیم، پس از زمان ِ ماقبل مان خبری نداریم که نو یا تکراری بودن پدیده ها را تشخیص دهیم. ⃣:نو بودن پدیده ها چه ارتباطی به ازلی‌بودن خدا دارد؟ : ✍ نو بودن یعنی حادث بودن یعنی قبلاً نبود و الان بود شد! ⁉️خب ! سؤال پیش می آید که اگر چیزی سابقه عدم داشته است برای به وجود آمدن نیاز به علتی دارد که او را به وجود بیآورد و چیزی که نیاز به چیز دیگری داشته باشد که نمی تواند خدا و واجب الوجود باشد. ↩️پس طبق برهان خلف! چون خدا محتاج غیر نیست پس محال است که دوره ای نبوده باشد و بعد بود شده باشد و این یعنی ازلی است و بی آغاز است. : «...آنکه خدا را به شمارش آورد، ازلیت او را باطل کرده است» ⃣ : منظور از به شمارش در آوردن خدا چیست؟ ⃣:به شمارش آوردن چه ارتباطی به ابطال ازلیت دارد؟ : ✍ کلام مولا را باید با قبل و بعدش فهمید می فرمایند: هر کس خدا را وصف کند او را محدود کرده است چرا؟ ‼️جواب را در داده اند که هر صفتی شهادت می دهد که غیر از موصوفش است و همچنین هر موصوفی گواهی می دهد که با صفتش فرق دارد. ↩️پس موصوف یک چیز می شود و صفت چیز دیگری آن گاه صفت ، موصوف را محدود می کند مثلاً اگر گفتید کفش قهوه ای یعنی دیگر مشکی و زرد و ... نیست. ⬅️و اگر خدا را با توصیف محدود کردید او را قابل شمارش کرده اید یعنی گویا گفته اید خدا یکی و فلان صفت یکی دیگه و فلان یکی دیگر و .... 👌و اگر چیزی قابل شمارش شد و در عِداد چیزهای دیگر قرار گرفت و محدود شد نمی تواند ازلی باشد چون قبل از ان معدود دیگری قابل تصور است. ♨️ مثلاً اگر ۳ عدد باشد قبل از آن هم عدد دیگری قابل فرض است و قبل از آن هم باز عدد دیگری و ... بدون انتها و این یعنی ازلیت ندارد . : «...خداوند گروهی را به گروهی‌تبدیل و روزی را برابر روزی قرار داد...» ⃣ : منظور چیست؟ : ✍ یعنی با ظهور اسلام خداوند آقایی و سیادت را از گروهی که شایسته آن نبودند(مشرکین و کفار) گرفت و به گروهی که لایق آن بودند داد (اهل بیت و مؤمنان) ⬅️و روزی برابر روزی یعنی روز پیروزی اهل ایمان را در مقابل روز گردنکشی مشرکین قرار داد. 🔊یک روز فریاد می زدند : لات و هُبَل لات و هبل اما یک روز فقط این ندا به گوشها می رسید که الله اعلی و اجل . : «اسلام، ظاهرش علم و باطنش حکمت است» ⃣ : آیا مرتبه ی حکمت ، نزد خداوند بالاتر از علم است؟ ⃣ :چرا علم به ظاهر اختصاص داده می شود؟ ⃣ :آیا به علمی که به فعلیت رسیده میتوان گفت حکمت؟ : ✍ بله حکمت از علم بالاتر است زیرا حضرت درباره اش در نهج البلاغه فرموده است گاهی حکمت در سینه منافق است ولی آنجا قرار نمی گیرد آنقدر خلجان می کند تا از سینه منافق خارج شده و در سینه مؤمن قرار و آرام می گیرد. ‼️اما منافق می تواند به علم ظاهر برسد حتی به علم فقه و تفسیر و عرفان و ... ✅حکمت آن مرتبه ای از مواجهه با حق است که با قلب شهود شود و به یقین متصف گردد. ⏪ محل ظهور و قرار حکمت، است و اگر در دلی قرار داده شد به او خیر کثیر داده شده است. ◀️یوءتِ الحکمهَ من یشآء و من یؤتَ الحکمه فقد اوتِیَ خیراً کثیرا : «مرزهایش محفوظ و چراگاه هایش را خود نگهبان است » ⃣ : مرز همان حدود الهی(واجبات و محرمات) است؟ اگر بله ، آیا بهتر نبود می‌فرمودند مرزهای آن آشکار است؟(چون این مرزها از طرف‌ مسلمانان گاهی محفوظ نیست) ⃣1⃣: منظور از چراگاه چیست؟ : ✍ آنچه در عبارت عربی آمده این است قد اُحمَی حماه و این تعبیر استعاری یعنی حمایت هایش قطعی است به این معنا که هر کس خود را در حمایت قرآن قرار بدهد حمایت کردن قران از او قطعی است و بهتر بود مرحوم دشتی از واژه مرز استفاده نمی کردند تا با حدود شرعی اشتباه نشود. 👌البته برای ترجمه ایشان هم می شود توجیه خوبی درست کرد و آن این است که وقتی شما وارد حد و مرز یک دژ و قلعه بشوید در واقع با خیال راحت در حمایت و حصن ان قرار گرفته اید. ↔️مراد از چراگاه همان است که در خود خطبه امده آنجا که فرمود :" در قرآن برکات و خیرات چونان سرزمین های پر اب و گیاه در اول بهار، فراوان است." ⃣ : «...هربی نیازی را در طلب، کافیست» یعنی چه؟ ✍ عبارت عربی این است و کفایه المکتفی یعنی قرآن برای کسی طالب چیزی باشد که امور و احتیاجاتش را تأمین کند، کفایت می کند. 🖊 حجت‌الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇 🕊🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🕊 ،: «شما ای عربها هدف تیرهای بلا هستید که نزدیک است از مستی نعمت ها بپرهیزید و از سختی عذاب الهی بترسید و بگریزید...» ⃣ : آیا جهان اسلام تنها عرب بوده که امام ، آنها را هدف تیر بلا می شمرند؟ ⃣ :آیا این هدف تیر بلا و عذاب بودن به علت عدم یاری امام بوده است؟ ⃣ : منظور از فتنه و سختی عذاب، حکومت فاسد بنی امیه است؟ : ✍ جهان اسلام فقط اعراب نبوده اند اما به دلیل گستردگی جغرافیای امت اسلام حضرت در مناطق مختلف مثل ایران و آذربایجان و آفریقا و ... نمایندگانی را حاکم فرموده بودند و با مردم آن مناطق از طریق حاکمان منصوب و ... ارتباط داشتند ولی با مردم کوفه و بصره و مدینه و مکه و ... مستقیما گفتگو می کردند لذا تعبیر به اعراب کرده اند. ✅بله علت آن فتنه ها همانطور که در متن خطبه آمده یکی مستی نعمت ها بود و دوم عدم پرهیز از عذاب الهی. ↩️مراد از فتنه ای که در این خطبه توصیف فرموده اند، فتنه بنی امیه است. : «...در فتنه های درهم پیچیده، به هنگام پیدایش نوزاد فتنه ها و آشکارشدن باطن آنها، و برقرارشدن قطب و مدار آسیای آن، با آگاهی قدم بردارید...» ⃣ : این قدم برداشتن با آگاهی، به گونه ایست که در فرمودند؟ یا آگاهی های دیگری هم نیاز است؟ : ✍ امام(علیه السلام) در این عبارت گاه، فتنه را به جنینى تشبیه مى کند که به طور پنهانى پرورش پیدا مى کند و ناگهان متولّد مى شود و گاه همانند آسیابى مى شمرد که نخست قطب و محور آن را برپا مى سازند و سپس سنگ آسیا به چرخش در مى آید. ‼️تجربیات تاریخى نیز نشان مى دهد که واقعاً فتنه ها چنین اند؛ مراحل کمون و شکل گیرى دارند که بر اثر عوامل مختلف اجتماعى شکل مى گیرد. ♨️ناگهان انفجارى رخ مى دهد و آن چه در درون جامعه است، ظاهر مى شود. ⏪با این توضیح هشیاری در ابتدای شکل گیری عوامل فتنه زا و آگاهی از ریشه ها و ابعاد آن می تواند در بسیاری از موارد عامل پیشگیری از فتنه ها یا لااقل کاهش آسیب های فتنه گردد. : «...طولی نمی کشد که پیرو از رهبر و رهبر از پیرو بیزاری می‌جوید و با بغض و کینه از هم جدا میشوند و به هنگام ملاقات، همدیگر را نفرین می‌کنند...» ⃣ : آیا هنگامه ی بیزاری جستن پیرو و رهبر فتنه و جداشدن با بغض و کینه، زمان رسوایی فتنه است یا اشاره به آخرت دارد؟ ⃣: مراد از «هنگام ملاقات»، آخرت است؟ : ✍ «عند اللقاء» اشاره به «لقاء الله» و روز قیامت می باشد. 📣 همان گونه که در قرآن مى فرماید: «(اِذْ تَبَرَّأَ الَّذِینَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذِینَ اتَّبَعُوا وَرَأَوُا الْعَذَابَ وَ تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الاَْسْبَابُ) ⬅️ در آن هنگام رهبران (گمراه و گمراه کننده) از پیروان بیزارى مى جویند و کیفر خدا را مشاهده مى کنند و دستشان از همه جا کوتاه مى شود. 👌البته این منافات با بیزاری و برائت اصحاب فتنه از سران فتنه در همین دنیا و پس از رسوایی ندارد همانطور که در فتنه ۸۸ شاهد بودیم. ↩️ادامه دارد... 🖊 حجت‌الاسلام مهدوی ارفع 🕊🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🕊 🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇
🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇 🕊🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🕊 : ⃣: لطفاً این مطلب را توضیح بدهید : نخستین آنان پیشوای آخرین و آخرین گمراهان اقتدا کننده به اولین می‌باشند . : ✍ یعنی فتنه گران _ بنی امیه_ یکی پس از دیگری دنباله رو افکار و روش همدیگر هستند قبلی‌ها پیشوای بعدی ها و بعدیها دنباله رو قبلی‌ها. : «...افکار و اندیشه ها به هنگام هجوم این فتنه ها پراکنده ... میشود» ⃣: لطفاً در مورد این مطلب توضیحاتی بفرمایید. : ✍ مى دانیم «بنى امیّه و بنى عباس» گرچه هر دو یک هدف شیطانى را تعقیب مى کردند، ولى «بنى امیّه» همان گونه که سردمدار آن ها معاویه گفت کار به نماز و روزه و برنامه هاى دینى مردم نداشتند، مگر در جایى که با حکومت خودکامه آن ها مزاحمت داشت. ↩️ در حالى که «بنى عباس» پنجه در عقاید مردم افکندند و مى دانیم بسیارى از مکتب هاى انحرافى و مذاهب فاسد در عصر آن ها به وجود آمد و اختلاف در مسائلى مانند «حدوث و قدم قرآن» و «جبر و تفویض» و اختلافات «اشاعره و معتزله» در زمان آن ها بالا گرفت و به یقین بنى عباس به دنبال آن بودند تا مردم و حتى دانشمندان و علما و متفکران را به این مباحث سرگرم کنند و خودشان به حکومت ادامه دهند. ⁉️در چنین فتنه عقیدتی_مذهبی روشن است که بسیاری از صاحبان فکر و اندیشه دچار شبهه و اختلاف و پراکندگی می شدند. : «حکمت و دانش کاهش می یابد...» ⃣ :این مسئله در همه ی فتنه ها رخ می دهد؟ ⃣1⃣: راه مقابله با کاستی حکمت و دانش در این فضا چیست؟ ⃣1⃣:چه حکمت و دانشی مدنظر است؟ : ✍ وقتی فتنه ای در جامعه ظهور می کند، حق و باطل درهم آمیخته و تشخیص آن جز برای اندک افراد دارای آگاهی و بصیرت ناممکن یا دشوار می شود. ⏪اهل فتنه با انواع دسیسه ها کاری می کنند که دانش و حکمت دانایان و اهل بصیرت در جامعه تأثیرگذار نشود. ⁉️ دقیقاً مانند کاری که بی بی سی و صدای امریکا و... در فتنه ۸۸ کردند. ان قدر اخبار کذب و هیجانی را به ذهن جامعه تزریق کردند که ندای اصحاب حق و بصیرت حتی رهبر معظم انقلاب به خیلی ها نرسید... 💯 این است مقصود از کاهش یافتن حکمت و دانش. : «...آن کس که به مقابله با فتنه ها برخیزد کمرش را میشکند و کسی که در فرونشاندن آن تلاش میکند، او را درهم میکوبد...» ⃣1⃣:آیا این مطلب یعنی در هنگام فتنه کاری نکنیم چون خودمان مغلوب میشویم؟ ⃣1⃣:این چه فتنه ای است که افرادی که به مقابله با آن به پا خیزند و برای اصلاح تلاش کنند، چنین درهم کوبیده میشوند؟ : ✍ نه به هیچ وجه به معنای منفعل بودن و دست روی دست گذاشتن نیست؛ بلکه این تعبیر، تأکیدى است بر آن چه در بخش پیشین خطبه درباره فتنه اوّل ذکر شد که سردمداران فتنه ها در آغاز متحدند، ولى هنگامى که پیروز شدند براى حذف یکدیگر تلاش مى کنند. ↩️ لذا کسانی که در ابتدای فتنه به مقابله با آن برخیزند باید بدانند که کاری بس دشوار و شکننده در پیش خواهند داشت. در آمده : فتنه ها با تلخی خواسته ها وارد میشود و خونهای تازه را میدوشد... ⃣1⃣: خونهای تازه را میدوشد ؟ : ✍ یعنی انسانهای بی گناهی را از بین می برد . ⃣1⃣: در پاسخ سوال هفت ، اشاره به بنی عباس کردید یعنی حضرت منظورشان ایشان بوده ؟ : ✍ با توجه به نوع فتنه ای که تبیین فرمودند و جنس کلامشون که پیش بینی و پیشگوییه، تاریخ اینگونه نشان داده است. «...فتنه هایی که افراد زیرک از آن بگریزند و افراد پلید در تدبیر آن بکوشند...» ⃣1⃣: لطفاً توضیح بفرمایید چرا آنها که در صدد رفع فتنه برمی آیند پلید شمرده شده اند؟ : ✍ مراد از " تدبیر کردن" مدیریت کردن فتنه است. ⏪یعنی افراد پلید در جامعه تولید فتنه می کنند و آن را مهندسی و مدیریت می کنند. : «در آن میان، کشته ای ست که خونش به رایگان ریخته و افراد ترسویی که طالب امانند، با سوگندها آنان را فریب میدهند و با تظاهر به ایمان، آنها را گمراه میکنند» ⃣1⃣: آیا آن کشته ای که خونش به رایگان ریخته است، اشاره به امام حسین(علیه السلام) دارد؟ : ⁉️ دلیلی نداریم برای اینکه منظور از کشته ای که به رایگان خونش ریخته می شود ، فقط سید الشهدا علیه السلام باشد ، چون بعد از امیرالمؤمنین ، توسط بنی امیه و بنی العباس و دیگران خون خیلی از انسانهای شریف و پاک بی گناه ریخته شد. ↩️ ادامه دارد... 🖊 حجت‌الاسلام مهدوی ارفع 🕊🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🕊 🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇
✾ ┅┅┄ ❅✨❁ ๑⚜๑❁✨❅ ┄┅┅ ✾ : «...چه نزدیک است امروز ما به فردایی که سپیده ی آن آشکار شد...» ⃣: آیا مراد امام از سپیده ایی‌ که آشکار شده ، نزدیکی تحقق وعده های داده شده در مورد ظهور است؟ : ✍ بله همینطور است. : «بدانید آن کس از ما(حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف)...جمعیت های گمراه و ستمگر را پراکنده می‌کند...» ⃣: یعنی در زمان حضرت، ستمگران به کل نابود نمی‌شوند و همچنان وجود خواهند داشت اما بواسطه اینکه پراکنده شده اند و اتحاد ندارند، قدرت عمل نخواهند داشت وگرنه همان ستمگر هستند که بودند؟ : ✍ بله ظاهر اکثر روایات مربوط به زمان ظهور امام زمان(علیه السلام) همین است که قدرت از اهل فساد و ظلم و کفر گرفته می شود . ⁉️نه اینکه لزوماً تمام انسانها صالح می شوند و هیچ ظالم و فاسدی روی زمین نمی ماند . : «...و سپس گروهی برای درهم کوبیدن فتنه ها آماده می گردند و چونان شمشیرها صیقل میخورند...» ⃣: آنانکه همچون شمشیر صیقل خورده اند چگونه اند؟ ⃣:آیا ادامه ی جمله، توصیف صیقل خورده بودن است؟ : ✍ مراد از همچون شمشیر صیقل خوردن، این است که در حوادث و فتنه های آخرالزمان چنان آب دیده و تیزبین می شوند که مانند شمشیر صیقل خورده اند. : «...و در صبحگاهان و شامگاهان جام های حکمت سرمی کشند» ⃣:قبلاً فرمودید حکمت ، آن مرتبه از مواجهه ی با حق است که با قلب شهود می‌شود و به یقین می‌رسد. حالا باتوجه به این عبارت نهج البلاغه در مورد یاران امام و توضیح قبلی خودتان در مورد حکمت می‌شود توضیح بیشتری بفرمایید؟ ⃣ :یعنی یاران حضرت هر صبح و شام به حقایق قلبی ایی میرسند؟ : ✍ اولاً: منظور حضرت از هر صبح و شام کنایه از دوام است یعنی آنها دائما دنبال حکمت هستند ، همچنانکه در جای دیگری درباره خود امام عصر ارواحنا له الفداه می فرماید : زره حکمت به تن کرده ، مهمترین مطالبه و اشتیاق ایشان به حکمت است . ⬅️بنابراین کسانی که منتظر امام زمان و ان شاءالله یار ایشان هستند ، چون باید حوادث بسیار پیچیده ای را در آن قرار بگیرند و با بصیرت کامل از آن عبور کنند ، چاره ای جز زندگی کردن با حقیقت اشیاء ، با حقیقت پدیده ها و وقایع ندارند . ↩️و این راه همان راه رسیدن به حکمت است . یعنی زندگی کردن با آن معارفی که در درون خودشان حقایقی را دارند نه معارف بشری که هیچ ما به ازای حقیقی بعضاً ندارند . ⃣: با توجه به پاسخ بالا لطفاً در مورد زندگی با حقیقت اشیاء، پدیده ها و وقایع ، معارفی که درون خودشان حقایقی دارند و معارفی که مابه ازای حقیقی ندارند توضیح بیشتری بفرمایید. : ‼️امام سجاد (سلام الله علیه )دعایی دارند که البته از بعضی ائمه دیگر و پیامبر (ص) هم شبیه اش نقل شده. 📣به خداوند عرضه می دارند : " اللهم ارنی الاشیاء کما هی ، خدایا اشیاء و پدیده ها را همانگونه که هستند به من نشان بده . " بجهت اینکه انسان یا از درون گاهی دچار خطا و اشتباه می شود ، یا از بیرون برایش حق و باطل را با هم مخلوط می کنند و چیز دیگری نشانش می دهند . ↩️در این فضایی که انسان احتمال زیاد می دهد یا خودش دچار اشتباه بشود یا از بیرون امر را برایش مشتبه کنند ، تلاش برای اینکه با حقیقت مسائل و حقیقت اشیاء ارتباط بگیرد تلاشی بسیار ضروری است . ⁉️ خب ، راهش چیست ؟ ✅اولاً : انسان باید عقل خودش را تا می تواند تقویت کند یعنی بین مقدماتی که برایش می سازند یا خودش می سازد باید ربط قطعی منطقی پیدا کند تا بتواند نتیجه بگیرد والا در امور و مسائلی که اطرافش پیش می آید خدای نکرده به شایعه ، به تهمت ، به خلاف واقع مبتلا شده و تصمیم می گیرد . ⏪مثل قاضی که باید اینقدر تلاش و کنکاش کند تا واقعیت از لابلای آنهمه ادعاهای شاکی و متهم و شاهد و ... برایش کشف شود . ⬅️اگر تحت تأثیر احساسات یا فشارهایی از بیرون یا ضعف بینش از درون بشود احتمال قریب به یقین دائما ظلم می کند یعنی اشتباه حکم می ڪند . ↔️ پس یکی تقویت نگرش عقلانی و عمیق نگریستن به مسائل با برهان و دلیل قطعی است . ↩️ادامه دارد... 🖊 حجت‌الاسلام مهدوی ارفع ✾ ┅┅┄ ❅✨❁ ๑⚜๑❁✨❅ ┄┅┅ ✾
═════ ೋღ🇮🇷ღೋ════ «...فردا ارزش ایام زندگی مرا خواهید فهمید و راز درونم را خواهید دانست. پس از آنکه جای مرا خالی دیدید و دیگری برجای من نشست، مرا خواهید شناخت.» ⃣:آیا واقعا ما ارزش ایام زندگی امام را فهمیده ایم؟ ⃣: آیا حقیقتاً پی به راز درونشان برده ایم؟ فرمودید که این راز است ⃣:آیا با وجود این که اشخاص ظالم بسیاری تا قبل از انقلاب، بر جای ایشان نشستند، بالاخره ما امام مان را شناختیم؟.. 8⃣: لطفاً قدری درمورد فضای این خطبه و نکات پیرامون آن خصوصاً در ۲ توضیح بدهید؟ : 🔖 فضای کلی این نکته عبارت از دو مطلب است: 🔴اولا: حضرت می خواهند بفرمایند که ، حالا که من زنده ام به جهت ظاهری و حاضرم در بین شما ، شما قدر و ارزش مرا نمی شناسید. ↩️لذا بجای اینکه از این فرصت استفاده کنید به آزار و اذیت و مخالفت و دشمنی با من می پردازید . 🔴نکته دوم : هر چقدر زمان بگذرد بالاخره انسانهای بصیر وآگاه و عارف و فهمیده ای پیدا می شوند که قدر و ارزش و کمال مرا بهتر از مردم زمانه خودم می توانند درک کنند . ⬅️خب! ما تاریخ را که نگاه می کنیم همین طور هم می شود . ⏳امیرالمؤمنین علیه السلام در زمانه خودشان مورد بغض و کینه خیلی از مردم زمانه خودشان قرار گرفتند تا جایی که در زمان عمر ابن عبد العزیز در منابر امیرالمؤمنین را لعن می کردند و نفرت از ایشان را در جامعه پراکنده بودند . 👌🏻اما امروز در دنیا نه تنها ما شیعیان ،نه تنها برادران اهل سنت ، هر نمکآزاده ای که با مرام امیرالمؤمنین آشنا می شود ، سر ارادت برآستان حضرت می ساید و خودش را مرید ایشان می داند . 🕰هر چقدر هم که زمان بگذرد بشریت بیشتر با کمالات و فضایل امیرالمؤمنین آشنا می شود . 📌 ترویج نهج البلاغه هم یکی از آن راههایی بود که ان شاءالله به برکت آن خیلی ها را باید با ارزش و عظمت علمی و معرفتی و روحی و ابعاد دیگر امیرالمؤمنین آشنا کنیم . 📖مردم که حضرت علی علیه السلام را بشناسند ، عاشق و شیفته او می شوند و وقتی عاشق ایشان شدند جز راه و مرام و اندیشه امیرالمؤمنین هیچ مرام و اندیشه دیگری را بر نمی تابند . 🖊 حجت‌الاسلام مهدوی ارفع ═════ ೋღ🇮🇷ღೋ════
─═इई🔹💠 ┄┅✼❁⚜❁✼┅┄ 💠🔹ईइ═─ : «... و سلامت آنانکه میدانند قدرت خدا چه اندازه می باشد در این است که برابر فرمانش تسلیم باشند...» ⃣: آیا منظور، سلامت دین است؟ : 👌بله منظور سلامت معنوی و سعادت انسانهاست . : «...بدانید که هیچگاه حق را نخواهید شناخت جز آنکه ترک کننده آن را بشناسید . هرگز به پیمان خدا وفادار نخواهید بود ، مگر آنکه پیمان شکنان را بشناسید ، و هرگز به قرآن چنگ نمی زنید ، مگر آنکه رها کننده آنرا شناسایی کنید...» ⃣: چطور می‌توان بدون شناخت حق ، ترک کننده آن را شناخت ؟ ⃣: آیا چنین شناختی، بالاترین وبهترین مرتبه ی شناخت حق است؟ یا شناخت مقدماتی و ابتدایست؟ ⃣:چطور با شناخت پیمان شکنان می‌توان به پیمانها وفادار ماند ؟ ⃣1⃣: و چطور می‌توان رهاکننده قرآن را شناخت و با شناخت آن به قرآن چنگ زد ؟ ⃣1⃣: آیا موارد گفته شده، یک تربیت سلبی نیست؟ ابتدا با پیمان شکنان و رها کنندگان قرآن و ترک کنندگان حق آشنا بشویم و سپس بگوییم اینگونه نباشید؟ ⃣1⃣:باتوجه به اینکه در اصول تربیت ، استفاده از شیوه های ایجابی ترجیح دارد بر سلبی... و بالاتر اینکه حضرت می‌فرمایند هیچ‌گاه حق ، وفاداران به پیمان قرآن و متمسکان به آن را نمی‌شناسید جز با شناخت این گروهها...لطفاً توضیح بفرمایید. : ✍ اگر در ادامه خطبه دقت بفرمایید حضرت راه دوم شناخت حق را تمسک به اهل بیت پیامبر معرفی فرموده اند. ‼️ اما شناخت اهل باطل در واقع یکى از از طرق شناخت حق و باطل است و مشمول قاعده معروف «تُعْرَفُ الاَْشْیَاءُ بِاضْدَادِها؛ هر چیزى را با ضد آن مى توان شناخت»، مى باشد. ⏪تا انسان بیمار نباشد، معنى سلامتى را نمى فهمد و تا تاریکى را نبیند مفهوم روشنایى را تشخیص نمى دهد.   👈امام (علیه السلام) در این بخش از خطبه چنانکه در بالا آمد راهیابى به سوى حق را شناخت تارکان و مخالفان حق شمرده است و به سه اشاره فرموده است :👇👇 ⏪گروهى که حق را ترک کرده اند. ⏪و گروهى که پیمان قرآن را شکسته اند. ⏪و گروهى که آن را پشت سرافکنده اند. 🖇 تفاوت این سه گروه روشن است: ✅ بعضى حق را رها مى کنند بى آن که آن را تحقیر کنند . ✅بعضى علاوه بر آن به تحقیر حق مى پردازند . ✅و بعضى دیگر پیمانهاى الهى را مى شکنند. 🔻 که ظاهراً اشاره به آیه شریفه قرآن است که مى فرماید : « اَلَمْ یُؤْخَذْ عَلَیْهِمْ مِّیِثَاقُ الْکِتَابِ أَنْ لاَ یَقُولُوا عَلَى اللهِ إِلاَّ الحَقَّ وَدَرَسُوا مَا فِیهِ آیا پیمان کتاب خدا از آنها گرفته نشده بود که بر خدا دروغ نبندند و جز حق نگویند و آنان بارها آن را خوانده بودند» ⛔️گرچه این آیه به ظاهر در مورد «بنى اسرائیل» است ولى درباره دیگران نیز مى تواند صادق باشد. 👌آرى با شناخت این تارکان حق، و ناقضان پیمانهاى الهى، و تحقیرکنندگان کتاب خدا و شناخت اصولى که بر زندگى آنها حاکم است و مخالفت با آن، مى توان راه حق را پیدا کرد. 💯در واقع امیرالمؤمنین علیه السلام در این تبیین ، رعایت درجه فهم و بصیرت افراد را می کنند . ‼️درست است که راه ایجابی بهترین راه و روشنترین و منطقی ترین راه است ، اما اکثر انسانها چون در صحنه واقعیت و در عینیت می خواهند با حقایق و باطل و حق مواجه شوند بیشتر با دیدن وجه سلبی است که به آن وجه اصلی می رسند . 💢ما تا بیمار نشویم قدر سلامتی را نمیدانیم ، تا کسی از عزیزانمان نمیرد به یاد نعمت حیات نمی افتیم . تا آبرومان در خطر نمی افتد نسبت به شخصیت و آبرو و عزتمان جدی نمی شویم . ⬅️ بنابراین اکثر انسانها در واقع از وجه سلبی بیشتر متوجه نعمتها و ارزشها می شوند . ↩️ادامه دارد... 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع ─═इई🔹💠 ┄┅✼❁⚜❁✼┅┄ 💠🔹ईइ═─
─═इई🔹💠 ┄┅✼❁⚜❁✼┅┄ 💠🔹ईइ═─ ⃣1⃣: در ارتباط با شناخت حق است آیا در زمان حضرت علی علیه السلام جبهه حق وباطل شناختشون راحت تر نبوده است ؟ ⃣1⃣: در وضعییت کنونی می‌بینیم افرادی را که بر حق هستند اما گاها اطرافیانشون منافق هستند وحتی خود آن افراد هم اطلاعی از نفاق اطرافیانشان ندارند اینجا برای شناخت حق از باطل چه باید کرد ؟ : ‼️شناخت حق از باطل همانطور که در این خطبه ها هم خواندیم ، مسئله پیچیده ای نیست ، بشرطی که انسان قلب و ذهن خودش را از وابستگی و شیفتگی به اشخاص رها کند. 👈و ابتدا شاخصهای حق و شاخصهای باطل را بشناسد. ⏪وقتی شاخصها و ویژگی های حق و باطل را درست شناخت ، آن موقع در هر زمان و موقعیتی می تواند آن شاخصها را برافراد، برجناحها، بر احزاب، بر گروهها، برشعارها تطبیق دهد و براحتی تشخیص دهد که چه کسی حق و چه کسی باطل است . 👌و حتی تشخیص ریزتر و دقیق‌تر بدهد که چه کسی الان حقی است که دارد منحرف به باطل می شود و آنموقع موضعش روشن می شود . ‼️در این صورت حال دیگر اطرافیان طرف چه ویژگی هایی دارند ؛خودش حق است ، اطرافیانش منافق هستند این دیگر برای مؤمن بصیر هیچ فرقی نمی کند . ⁉️چون ممکن است کسی پسر نوح باشد و کافر باشد . ممکن است کسی همسر پیامبر باشد و از خط خارج شود . 💯برای انسانی که بصیرت پیدا کرده بعد سراغ افراد رفته جبهه حق و باطل کاملا از هم متمایز هستند . : «...آنانکه حکمتشان شمارا از دانش آنان و سکوتشان از منطق آنان و ظاهرشان از باطنشان اطلاع میدهد...» ⃣1⃣: با توجه به اینکه می‌دانیم منطق، از ریشه نطق، یعنی سخن گفتن می آید پس منطق را از کلام در می یابیم. پس چرا حضرت سکوت را گواه منطق اهل بیت مطهر رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) بیان می کنند؟ : ✍ منطق در این عبارت به معنای نطق نیست . 📌منطق یعنی چهارچوب فکری ، که از می آید که به معنای چهار چوب و نگهدارنده در می باشد . ↔️و در بواسطه تکیه به آن چهارچوب است که حرکت می کند و باز و بسته می شود و نمی افتد . 📣حضرت می خواهند بگویند شما اگر اهل بیتتان را خوب بشناسید آن موقع می بینید که حتی سکوتشان هم حکایت از چهار چوب فکری و چهارچوب زندگی شان می‌کند . 💯 یعنی آنجایی که حتی سکوت می کنند و چیزی نمی گویند می شود حق را پیدا کرد ، چه رسد به وقتی که سخن بگویند و تشخیص بدهند عملی انجام بدهند . ↔️اهل بیت علیهم السلام درباره چیزی سکوت می کنند که ممکن است دیگران آنجا صحبت کنند یا عمل و اقدامی انجام دهند ، ما با سکوت اهل بیت متوجه می شویم . 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع ─═इई🔹💠 ┄┅✼❁⚜❁✼┅┄ 💠🔹ईइ═─
🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇 🕊🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🕊 : «او(حضرت مهدی علیه السلام) ... کتاب‌ خدا و سنت پیامبر (صلوات الله علیه و آله وسلم) را که تا آن روز متروک ماندند زنده می کند» ⃣: با توجه به اینکه متروک یعنی ترک شده و رها شده، آیا براستی آنچه ما امروز در جامعه خودمان مشاهده می کنیم، ترک کتاب و سنت است؟ : 🚫متروک یعنی چیزی که اصل آن نزد ما هست اما آن قدری از آن استفاده نمی‌شود تا به فراموشی سپرده می شود. 💢مثل یک خانه متروکه در محله شما ستونهایش ، دیوارش ، سقفش ، در و پنجره همه پا برجاست ؛ اما کسی درون آن ساکن نیست . ⬅️اینقدر این خانه مورد غفلت و فراموشی قرار می گیرد که اصلاً گویی کسی یادش نیست چنین خانه ای در این محله هست ، چون ما عادت کرده ایم خانه را با اهل آن می شناسیم ، می گوییم خانه آقای رضایی ، خانه خانم محمدی ، خانه اکبر آقا و ...چون انسان به آن خانه روح می دهد . ↔️وقتی قرآن و سنت عمل نمی شود در جامعه ای ، مثل خانه ای ست . : ⃣: آیا پیش گویی هایی که مولا فرموده اند و سرتیتر خورده که مربوط به چه واقعه ای‌ است(مثلاً اینجا تهاجم خونین مروان به کوفه)، آیا تنها همان مصداق را دارد یا امکان دارد که در این زمان هم اتفاق بیفتد؟ (گاهی‌بعضی توصیفات با وحشی گری هایی‌که داعش در این زمان انجام می‌دهد منطبق است) ⃣:آیا این جنگها هم مانند آنچه درمورد لوح محو و اثبات فرمودید است که ممکن است اتفاق بیفتد و ممکن است اتفاق نیفتد؟ اگر اینچنین است پس هشدارهای امام برای هوشیاری مردم جهت جلوگیری از رویدادن این جنگهاست؟ : ‼️در مورد پیشگویی هایی که امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه یا جاهای دیگر انجام داده اند و فرمایش کرده اند ، هم می توانیم حوادثی که در زمان نزدیکی بعد از شهادت ایشان رخ داده و کاملاً انطباق بر ویژگی های آن پیشگویی دارد و مصداقش دانست . ✅هم حوادث دیگری که در آینده مشابه آن اتفاق می افتد . ↩️بنابراین هیچ مشکلی ندارد که ما بگوییم آنچه امیرالمؤمنین علیه السلام فرموده اند ، بخشی از آن قبلاً محقق شده و مصادیق آن هم در آینده یکی یکی دارد محقق می شود . چه بسا همین اتفاقی که امروز در عراق دارد می افتد . 👌منتهی چون گاهی تعبیر ایشان صریحا به اسم شهر یا شخصی بر می گردد ، آنجاهایی که تعابیر کاملاً شخصی می شود ، یعنی به اسم علَمی مثل ڪوفه ، بصره یا شخصی مثل مروان و ... بر می گردد ، در آنجا دیگر ما نمی توانیم سرایتش دهیم به حوادث دیگری که در آینده در نقاط دیگری اتفاق می افتد . ⃣: بعضی از تیترهایی که برسر بندها آمده و خبر از تهاجم کسی را داده نشان نمی‌دهد که فقط برای اون زمان بوده است؟ مثلاً در قرینه ای انحصاری در اینکه فقط‌ مربوط به تهاجم مروان است نبوده چون فرمودید وقتی اسم علم و... بیاید. آیا درست عنوان بندی شده است؟ : ✍ این عنوان بندی ها بر اساس نظر شارحان و مفسران یا برداشت های شخصی مرحوم سید رضی است لذا ممکنه دقیق و کامل نباشد. 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع 🕊🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🕊 🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇