پویش کتاب مادران شریف دیدار همسر شهید دکتر علیمحمدی.mp3
زمان:
حجم:
39.75M
🔸 صوت کامل دیدار با همسر شهید دکتر علیمحمدی
سرکار خانم منصوره کرمی
📚 قهرمان کتاب #از_اتم_تا_بینهایت
⏰ پنجشنبه ۸ آبان ۱۴۰۴
🌺 کانال پویش کتاب مادران شریف:
@madaran_sharif_pooyesh_ketab
پویشکتابمادرانشریف🇮🇷
دعوتین به یک دورهمی ویژه با حضور یه مهمون عزیز ❤️👇🏻 پویش کتابخوانی مادران شریف ایران زمین برگزار می
یادتونه چند روز پیش یه دیدار حضوری با همسر شهید علیمحمدی داشتیم؟
صوت صحبتهای ایشون رو براتون ضبط کردیم. 😍👆🏻
پویشکتابمادرانشریف🇮🇷
سلام سلام 🌛 یادتونه وقتی رمان #ریشهها رو معرفی کردیم و خواستیم بخونیم گفتیم آخرش جایزه هم میدیم؟!
جوایز برندههای پویش کتابخوانی ریشهها تقدیم شون شد. ♥️👆🏻🏆
🌺 کانال پویش کتاب مادران شریف:
@madaran_sharif_pooyesh_ketab
#بریده_کتاب
#حقیقت_عظیم
📘📘📘
دربارهٔ صدّیقهٔ طاهره فاطمهٔ زهرا (س) جهان اسلام مخصوصاً مردم شیعه احتیاج دارند که اطّلاعاتی بیشتر از آنچه که دارند کسب کنند. و این بدان علّت است که فاطمهٔ زهرا (س) یک نمونه است. این عمر زودگذر و کوتاه، این هجده سال، مخصوصاً دوران بعد از ازدواج که نُه سال هم بیشتر طول نکشیده و در هجده سالگی این بانوی عظیمالشّأن با یک دنیا افتخارات، با یک دنیا آموزش عملی، جهان را وداع گفته است، گویی این مدّت کوتاه و زودگذر اصلاً برای این بود که بشریّت یک درسی بگیرد؛ نه فقط زنها درس بگیرند، مسلمانها درس بگیرند؛ و نه فقط مسلمانها از آنها درس بگیرند، انسانهای مسلکی و هدفی و ایدهدار در همه جای عالم درس بگیرند. یک زندگی عجیبی است.
📚 برشی از کتاب #حقیقت_عظیم
بیانات آیت الله خامنهای دربارهٔ شخصیت حضرت صدیقهٔ طاهره سلام الله علیها
🌺 کانال پویش کتاب مادران شریف:
@madaran_sharif_pooyesh_ketab
خستهام، منتظرم، لحظه شماری سخت است
روز و شب از غم تو گریه و زاری سخت است
میروم گاه به صحرا که فقط گریه کنم
گریه وقتی به سرت سایه نداری سخت است
میروم تا در و همسایه نگویند به تو
گوش دادن به غم فاطمه کاری سخت است
طاقت آوردن این زخم زبانها دیگر
بیش از آن سیلی و آن ضربهی کاری سخت است
فرض کن پیش تو لیلای تو را آزردند
بعد از آن سر به بیابان نگذاری سخت است
بال و پر زخم، قفس تنگ، در این وضعیت
زندگی از نظر هر دو قناری سخت است
منتظر باش علی جان پدرم میآید
تک و تنها دل شب خاکسپاری سخت است
✍🏻 کاظم بهمنی
#فاطمیه
#شعر
🌺 کانال پویش کتاب مادران شریف:
@madaran_sharif_pooyesh_ketab
#بریده_کتاب
#خانواده_ابدی
📘📘📘
عشرت پیش سرهنگ رفت و گفت: «چرا شوهر منو گرفتین؟» سرهنگ گفت: «شوهرت رو در حال پخش اعلامیه گرفتن. تا اطلاعات محل چاپ اعلامیه رو به ما نده، آزادش نمیکنیم.» عشرت گفت: «شوهرم داشت میرفت تموم شما گرفتینش.» سرهنگ با عصبانیت گفت: «ما ازش مدرک جرم داریم. باید بره سازمان امنیت و جواب پس بده.» عشرت با شنیدن این حرف، با جیغوگریه کلانتری را روی سرش گذاشت و فریاد میزد: «یه نفر به دادم برسه! ما روستایی هستیم. شوهرم کارگره. اگه بره زندان، این بچهها رو چطور سیر کنم؟ باید منو بچههامو با شوهرم بفرستین زندان. من روستایی هستم و توی تهران کسی رو ندارم. به فریادم برسین !»
سه تا بچه من بیتابی میکردند و صدای فریاد و گریهی آنها همه را کلافه کرده بود. یکی از سرهنگها عصبانیت به عشرت و بچهها نگاه میکرد. حوصلهشان از گریه بچهها و اصرار و التجای عشرت سررفته بود. یک دفعه هر دوی آنها بلند شدند و به اتاق دیگری رفتند. بعد از ده دقیقه آمدند و یک تعهدنامه جلوی من گذاشتند. از من تعهد گرفتند که دیگر اعلامیه پخش نکنم و کاری بر خلاف رژیم پهلوی انجام ندهم. من هم ازخداخواسته، زیر تعهدنامه را امضا کردم و با خوشحالی، همراه زن و بچهام از کلانتری بیرون رفتم. عشرت آن روز مرا از دهان گرگ درآورد! او با جسارت، جلوی مأمورهای امنیتی ایستاد. همسرم زن شجاعی بود و از احدی نمیترسید.
📚 برشی از کتاب #خانواده_ابدی
✍🏻 معصومه رامهرمزی
انتشارات حماسه یاران
🌺 کانال پویش کتاب مادران شریف:
@madaran_sharif_pooyesh_ketab