2️⃣ تفصیل میانِ «حرمت تکلیفیِ برعهدهٔ مکلّفان» یا «پیگردِ قانونیِ برعهدهٔ حکومت»:
این تفصیل را «شهید بهشتی»، پس از تأکید بر اصالتِ «ایمان» و نقشش در نظامِ سیاسیِ اسلام و لزومِ حفظ و نگهداریِ آن مطرح کرد. همچنین حسابِ «اهانت و توهین» را از حرفِ مستدل جدا کرد و با لحاظِ شرایطِ «زمان و مکان در اجتهاد»، حرمتِ حفظِ کتبِ ضلال را فقط در همان حرمتِ تکلیفی برعهدهٔ مکلّفان نهاد و پیگردِ حکومتی برای حرفهای مستدل را منع کرد:
«نظامی که بخواهد بر ایمانِ قلبیِ مردم تکیه داشته باشد، بیشک باید برای حفظ و حراستِ این ایمان خیلی اهمیت قائل باشد. تحریمِ خرید و فروش و نشرِ کتب ضلال زیربنایش همین است که اولاً مکتب برای ایمانِ مردم در ساختنِ زندگیِ سعادتمند برای فردفردشان نقشِ بنیادی میبیند و ثانیاً وقتی نظامِ سیاسی و اجتماعی هم بر این ایمان متّکی است، خودبهخود اگر او متزلزل بشود، نظام متزلزل میشود؛ منتها آنچه مهم است این است که در چه شرایطِ زمانی زندگی میکنیم؟ در یک شرایطی باید خودِ مکلّف را بهعنوانِ همان تکلیفِ ایمانی وادار کرد که از خرید و فروش و نشر و استفاده از کتبِ ضلال - اگر اهلش نیست - خودداری کند. این همان حکمی است که از قدیم تا حالا بوده و حالا هم هست، اما آیا حکومت به عنوان جلوگیری از منکَر، إعمال قهر بکند یا نه؟ این مسئله موردِ بحث است آیا اعمال قهر در هر دورهای، در هر موردی، میتواند طریقِ جلوگیری از همهٔ منکرات باشد؟ حرف من این است که در شرایطی که ما هستیم، إعمالِ قهر برای جلوگیری از نشریاتی که مبارزهٔ فکری با اسلام میکنند سودمند نیست، برحسب تجربهٔ عینی و بررسیشدهای که ما داریم نهتنها سودمند نیست بلکه جلوگیری با إعمال قهر از نشر و تهیهٔ این نشریات، مضرّ به اسلام هم واقع شده است. پس عرضِ بنده این است که این یک حرام، یک منکر، ولی راهِ مبارزه با این منکر و برای جلوگیری از این منکر آیا باید با استفاده از قهر باشد - که اینجا ما میگوییم قهرِ قانونی و قدرتِ قانونی - یا نه؟ همان قدرتِ تکلیفی را بگوییم و إعمالِ قهرِ قانونی نکنیم و بگذاریم با آن نفوذی که همان رسالهٔ عملیه در مردم دارد و بسیاری از مردمِ متدیّن این کتابها را چاپ و پخش و توزیع نمیکنند - چون به احکامِ الهی متعهّدند - باید آن راه را دنبال کنیم، زیرا آن راه مرثرتر خواهد بود. بنابراین بنده معتقد هستم که آنجا که اهانت باشد، که عبارتست از یک کار زشتی که نسبت به فرد هم میگوییم باید جلویش را گرفت، نسبت به اسلام و شعائر اسلامی به طریق اولی. آنجا که تحریک و توطئه علیهِ استقلال کشور باشد باید جلوی آن را گرفت. نمیشود جلوی توطئهٔ سیاسی را بازگذاشت و بعد با قدرتِ سرکوبِ نظامی با آن مقابله کرد. اینها درست است. ولی آنکه آقایان نگرانش هستید که میفرمایید اگر بعضی از نشریات طوری است که از نظرِ مذهبی افکار را مسموم میکند، در اینجا بیایید با آن حکمِ تکلیفی که توی رساله میگویید و با تربیتی که میکنید جلوی نشرِ اینها را بدونِ إعمالِ قهر بگیرید، آن مؤثرتر است. اگر خواستید از إعمالِ قهر استفاده کنید، نتیجه به عکس میدهد.» (جلسه۶۳/ صص۹-۱۷۲۸)
🔻چنانچه واضح است؛ شهید بهشتی:
الف) این مبنا را برای حرفهای مستدلّ ولو در مقامِ مبارزهٔ فکری با اسلام میگوید، نه اهانت و توهین (مثل کتاب آیات شیطانی و مانند آن).
ب) در مقابلِ رویکردی است که پیشگیرانه قائل است: «هر حرفی پس از بررسی منتشر شود و اگر کسی حرفِ جدیدی دارد، فقط در محافلِ علمی و نزدِ عالمان مطرح کند.» (در مذاکراتِ ذیل اصل۲۷ هم مطرح شد.)
ج) در مسائلِ فکری میگوید، نه مسائلِ حوزهٔ عفّتِ عمومی و شهوت، مانندِ مسئلهٔ حجاب؛ چه اینکه تصریح دارد در این موارد غیر از إقناع، جلوگیریِ قانونی را هم لازم میداند. (موقعیتِ زن از نظر اسلام، صص۹-۱۳۸)
د) طبعاً در کنارِ وظیفهٔ مکلّفین، وظیفهٔ عالمان - چنانچه سیرهٔ عملیِ خودش نیز بود - را هم مقابلهٔ فکری از طریقِ روشنگری و مناظرات و مانند اینها میداند تا حق یاری گردد و منکَر از أذهان زایل شود.
✍️ محسن قنبریان| ۱۱ آذر ۱۴۰۴
💡با دیگریِ مذهبی چگونه باید برخورد کرد؟!
💡تحلیلی از مذاکرات پیرامون اصل بیستوچهارم قانون اساسی (آزادی مطبوعات)
#سالروز_قانون_اساسی #اصل_۲۴
#شهید_بهشتی
#مناظره #کاشانی #اردستانی
☑️ @m_ghanbarian