اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
#بــهمنـــاسبـــتـــهفتـــہـــدفـــاعمقــــدس عڪس ڪمتـــر دیـــده شده از #شهیــــدمحمـــدابــ
سیره عملی سردار شهید ((حاج محمد ابراهیم همت))
هنوز آفتاب نزده بود كه به #دوڪوهه رسيديم. بعضي بچهها تازه رسيده بودند و ڪنار راهآهن داشتند نماز ميخواندند. #حاجي تا اين صحنه را ديد، رنگش پريد و قدمهاش تند شد.
- اين چه وضعشه؟ بچهها بايد رو سنگ و كلوخ نماز بخونن؟ اقلاً يه حسينيه بزنين اينجا.
- بودجه نيست، #حاجي.
#حاجي از كوره در رفت «اگه بودجه نيست، يه صندوق بزنين كه هركي از اينجا رد ميشه دوتومن توش بندازه. اينجوري بودجه تأمين ميشه.»
آشفتگي #حاجي را كه ديد، با شرمندگي گفت:«ديگه چوبكاري نكنين. انشاءالله درست ميشه.»
گوشهي انبار يك كلنگ بود. #حاجي برش داشت و گفت «كلنگ اول رو ميزنم. اگه تا بيست روز ديگه پول جور نشد، صندوق رو به پا ميكنم.»
یـــادش باصلواتــــــ❤️
@kheiybar
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
💔غــــروبـــــ دوڪوهــــہ💔
️ #حرف_دل 💔
رفتیم و هوایے شدیم ... غروب #دوڪوهه دلـــمان را ربــود و خاڪ معــطر #فڪه عقلمــان را ...💔
ڪولههاے دلبستگے هامــان میــان سیــم خاردارهاے #هویــزه جا مانــد و روحمــان راهے #معراج شـــد ...
فریاد زدنند : نروید ؛ #منطقه پاڪسازے نیست! دلمــان رفتــــــ و از تعلــق ها پاڪیزه گشتیــم وآشناے ســید ڪه مےگفـــت : بگـــذار عاقــلان تـــورا به مــاندن بخــوانند؛ راحــلان طریــق #عـــشق مےرانند . رفتیـــم ومجنـــون شدیــم وآواره خاڪریزهاے #طلایـــیه ؛ سرگشته نخل هاے بےسر #فتح_المبیـــن . به #ســهراهےشهادتــــــ😭 رسیدیـــم؛ خـــدا بـــود و #آسمـــان بــود ونـــور ... خـــدا را برگزیـــدیم و دل ڪنده شـــدیم ؛ نشستیــم روے خاڪهاے غریبـــــ #شلمچه ؛ یا مشـــق عشـــق حسین (ع) دیوانــه #ڪربلا شدیـــم 😔💔
#دلتنگ_شهدا 😭
@kheiybar
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
#دوڪوهـــه موقعیـــت #همتــــــ💔
این جا #دوڪوهه است؛
جایی که اساس مےڪنی یڪ گام به #امام_زمان نزدیڪ تر شدهاے؛
بعضےها مےگویند دلیلش #انتظار مقدسے است ڪه #رزمندگان اسلام در این پادگان برای رسیدن به این عملیات و براے رسیدن به صف مجاهدان الله چشیده اند...
این جا انتظار یک بار تجربه شده است؛ انتظار #مقدسی که تو حالا باید برای رسیدن به صف یاوران #مهدی_موعود مزه مزه اش کنی...
بی دلیل نیست که #سید_شهیدان_اهل_قلم خطاب به #دوڪوهه می گوید:
#دوڪوهه!
آیا دوست داری که پادگان یاوران مهدی نیز باشی؟
پس منتظر باش...
.
دوکوهه را با نام های زیادی می شناسند:
#همت، #متوسلیان، کریمی، چراغی، زین الدین، دستواره، خرازی، کاظمی و هزاران #شهید دیگر که هر کدامشان می توانند #الگویی باشند برای رسیدنِ تو، به صف یاوران امام زمان...
شادےروح شهــــدا #باصلوات❤️
@kheiybar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روایـــتگرے
حـــاجحسیـــن یڪتا
در پـــادگــان #دوڪوهـــه❤️
پیـــشنهـــاد دانـــلووود👌💔
@kheiybar
❤️از ابراهیمهمت+تاخدا💔🕊
❤️💔🍂
فیض #خادمالشهدایے💔
پای ثابت شوخیهاے جمع خادمالشهدا بود☺️ در دورانی که در #دوڪوهه خادم بودیم🍃 بین خادمین یڪ رسم برقرار بود☝️ یعنی هر کسے که دوره خادمیاش تمام میشد🍂برایش جشن پتو میگرفتند😃او آنقدر در این رسم وفاداری نشان داد👌❤️که دست آخر نوبت خودش رسید😃 و در این جشن از مشت و لگد های باقی خادمان حسابے فیض برد☺️😃
راوی:دوستشهید
#محمدرضادهقاݩامیرے❤️
@kheiybar
💔🍂
#خادمتبلیغے
خیلی پیگیر شبکههاے اجتماعی بود👌☺️آن زمان در #دوڪوهه فقط یک قسمت بود که اینترنت وصل میشد😊و گوشی آنتن میداد🍃آنجا شده بود پاتوق همیشگی او☺️خادمی که تمام شد در همان شبکههای اجتماعی در گروهی که دوستان خادمش تشکیل داده بودند عضو شد☺️و رفاقت خود را از طریق فضای مجازی هم ادامه داد❤️در شبکه اجتماعی هم سعی میکرد خادم تبلیغی برای شهدا باشد.☺️❤️
راوی:دوستشهید
#محمدرضادهقاݩامیرے
@kheiybar
❤️🍃❤️
#خستگےناپذیر
#دوکوهه مسئول پیشتیبانے بود🍃و کارش سخت و پرتحرک بود👌 از هشت صبح تا هشت شب #خادمے بود و از نه شب تا یازده شب هم بازدید گردان تخریب بود☺️ که باید با زائران خواهر همراهے میکردیم🍃 و پای ثابت این کار او و یکی از دوستان بودند👌 تازه ساعت دوازده شب تا چهار صبح کنار رادیو📻 #دوڪوهه باید پست میدادیمهیچوقت نمینالید و با عشق علاقه کار میکرد❤️خلوص نیت در عملش بود و خستگی نداشت☺️ همیشه برای انجام کارها داوطلب بود🍃بنیه قوی و بدن سالمی داشت👌که او را سرحال نگه میداشت تا وظیفه #خادمیاش را به نحو مطلوبے انجام دهد☺️❤️
راوی:دوستشهید
#محمدرضادهقانامیرے❤️
@kheiybar
Yeknet.ir - zamineh - mohamad hosein haddadian - esfand 97.mp3
2.95M
سلام من به سرزمین طلاییه✋
به اون زمین ڪه خاکشم ڪربلاییه💔
سلام بر شلمچه و #دوڪوهه و کربلاےشهیدان🕊
#محمدحسین_حدادیان 🎤
#راهیان_نور
#شهــدایے💔
پیشنهاد دانلووود👌
ڪانال #شهیدمحمدابراهیم_همت👇
@kheiybar
هنوز آفتاب🌤 نزده بود كه به #دوڪوهه رسيديم. بعضي بچهها تازه رسيده بودند و ڪنار راهآهن داشتند نماز ميخواندند. #حاجي تا اين صحنه را ديد، رنگش پريد و قدمهاش تند شد🏃.
- اين چه وضعشه؟ بچهها بايد رو سنگ و كلوخ نماز بخونن؟ اقلاً يه حسينيه بزنين اينجا.☝️
- بودجه نيست، #حاجي.
#حاجي از كوره در رفت «اگه بودجه نيست، يه صندوق بزنين كه هركي از اينجا رد ميشه دوتومن توش بندازه. اينجوري بودجه تأمين ميشه.»🍃
آشفتگي #حاجي را كه ديد، با شرمندگي گفت:«ديگه چوبكاري نكنين. انشاءالله درست ميشه.»☺️
گوشهي انبار يك كلنگ🔨 بود. #حاجي برش داشت و گفت «كلنگ اول رو ميزنم. اگه تا بيست روز ديگه پول جور نشد، صندوق رو به پا ميكنم.»😇😐
#حاج_محمدابراهیم_همت🌹
@kheiybar
هنوز آفتاب🌤 نزده بود كه به #دوڪوهه رسيديم. بعضي بچهها تازه رسيده بودند و ڪنار راهآهن داشتند نماز ميخواندند. #حاجي تا اين صحنه را ديد، رنگش پريد و قدمهاش تند شد🏃.
- اين چه وضعشه؟ بچهها بايد رو سنگ و كلوخ نماز بخونن؟ اقلاً يه حسينيه بزنين اينجا.☝️
- بودجه نيست، #حاجي.
#حاجي از كوره در رفت «اگه بودجه نيست، يه صندوق بزنين كه هركي از اينجا رد ميشه دوتومن توش بندازه. اينجوري بودجه تأمين ميشه.»🍃
آشفتگي #حاجي را كه ديد، با شرمندگي گفت:«ديگه چوبكاري نكنين. انشاءالله درست ميشه.»☺️
گوشهي انبار يك كلنگ🔨 بود. #حاجي برش داشت و گفت «كلنگ اول رو ميزنم. اگه تا بيست روز ديگه پول جور نشد، صندوق رو به پا ميكنم.»😇😐
#حاج_محمدابراهیم_همت🌹
@kheiybar